تحولات لبنان و فلسطین

آن‌ها که شیعه را متهم می‌کنند که بر شهید قرن‌های پیش می‌گرید، در واقع عبرت‌هایی را که از ورای این عزاداری‌ها و گریه‌ها و مرور تاریخ کربلا بدست می‌آید انکار کرده‌اند، عبرت‌هایی که در عاشورای سال ۶۱ هجری متوقف نمانده بلکه گستره‌اش تاریخ را سیراب کرده است.

عاشورا  فرهنگ  عمل به تکلیف است

از این‌رو، در آستانه ایام تاسوعا و عاشورای حسینی در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام امیرعلی حسنلو، استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌‏های علمیه برخی از این عبرت‌ها را بررسی کرده‌ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می‌شود.

در بعد اجتماعی عبرت‌های عاشورا چه اتفاقاتی حادث شد که برای امروز می‌توان از آن‌ها به عنوان نقشه راه کمال استفاده کرد؟

در بعد عبرت اجتماعی و بیداری مردم، پس از قیام حضرت سیدالشهدا(ع) قیام‌های اجتماعی علیه امویان آغاز شد و بیداری اجتماعی شکل گرفت، قیام توابین و قیام‌های دیگر همه مصداق عبرت‌های اجتماعی نهضت حسینی است.

در کنار ابعاد حماسه حسینی، در ابعاد سیاسی، عاشورا چه عبرت‌هایی را برای تاریخ به یادگار گذاشت؟

در مورد این رخداد بسیار سخن گفته شده، ولی به ابعاد گوناگون انسانی، اجتماعی و درس‌ها و پیام‌های زندگی‌ساز و حماسه‌‎آفرین آن کمتر توجه شده است. حرکت و نهضت امام حسین(ع) یک جنبش خصوصی یا خانوادگی نبود، بلکه حرکتی عظیم و انقلابی بزرگ علیه حکومت بنی‌امیه بود. از این رو یک حرکت سیاسی محسوب می‎شود که از جهات گوناگون می‎تواند الگوی سیاسی جوامع باشد.

پایبندی به عهد و پیمان سیاسی در این نهضت به‌خوبی دیده می‌شود، سیدالشهدا(ع) با اینکه معاویه را انسان شایسته‎ای برای رهبری جامعه اسلامی نمی‎دانستند ولی تا وقتی معاویه زنده بود، با او درگیری شدید پیدا نکردند، چرا که می‎خواستند به پیمان صلحی که امام حسن(ع) با معاویه بسته بود، احترام بگذارند.

یکی دیگر از عبرت‌های سیاسی این نهضت، اطاعت از ولایت و رهبری است. ولایت از مهم‌ترین اصول اسلام به شمار می‌رود. ولایت بر مسلمین حق امامان معصوم(ع) بود که غصب شد چنان‌که اباعبدالله الحسین(ع) فرمودند: «ما خاندان پیامبر(ص) بر تصدی این امر (حکومت بر امت) از این مدعیان ناحق سزاوارتریم»؛ بنابراین در زیارت‌نامه‎ها آن‌ها که ولایت اهل بیت(ع) را انکار و غصب کردند، لعن می‌شوند.

علاوه بر این، از سرمایه‎ها و عبرت‌های نهفته در حرکت عاشورا، معرفی «رهبری صالح» به امت اسلام و افشای رهبران ناصالح است. اطاعت از ولایت و رهبری در عاشورا جلوه‌های زیبایی دارد که نمونه آن اطاعت حضرت عباس بن علی(ع) و اظهار وفاداری یاران امام(ع) است آنگاه که حضرت(ع) در شب عاشورا اعلام کردند: «بیعت از همه برداشتم، این‌ها با من کار دارند» همه یاران اظهار وفاداری و اطاعت کرده و گفتند حاضرند در راه رهبر و امام چندین بار زنده شده و جان تقدیم کنند.

حضرت سیدالشهدا(ع) در معرفی اهداف قیام خود از امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان آورده‌اند، انجام این فریضه در نهضت حسینی چه جلوه‌هایی دارد و چه عبرت‌هایی برای تاریخ داشته است؟

حیات جامعه اسلامی به حساسیت مردم نسبت به احکام خدا و نظارت عمومی در امور والیان و مسئولان و مردم عادی است. از این رو حضرت سیدالشهدا(ع) با درک موقعیت حساس جامعه که روز به روز از سنت رسول خدا(ص) فاصله می‎گرفت، پرچم «امر به معروف و نهی از منکر» را عَلَم کردند و در این راه جان خود و اطرافیانش را به خطر انداختند و برای همیشه و به همگان آموختند سکوت در برابر ظلم، بدعت و انحراف، گناهی بزرگ و قیام علیه آن‌ها بالاترین درجه امر به معروف و نهی از منکر است. حال، پیروان فرهنگ عاشورا با الهام از عاشورا باید نبض پرحرکت جامعه اسلامی باشند و نسبت به جریان امور و وضعیت فرهنگی و سیاسی حساسیت نشان دهند و با حضور دائم در میدان امر به معروف و نهی از منکر، عرصه را بر فسادآفرینان تنگ سازند.

ظلم‌ستیزی و باطل‌ستیزی در نهضت حسینی چه تجلیاتی دارد و مسلمانان دراین‌باره ملزم به یادگیری چه عبرت‌هایی از عاشورا هستند؟

تلاش برای بازگرداندن خلافت اسلامی و حاکمیت مسلمین به مجرای حق و اصیل خود و از بین بردن سلطه جائرانه باطل، صفحه دیگری از مبارزات امام حسین(ع) است که تکلیف «باطل‌ستیزی» را به صورت کلی و همیشگی روشن می‎کند اینکه در برابر قدرت‌های باطل، نباید سکوت و سازش کرد.

علاوه بر این، نهضت حسینی تابلویی زنده از ظلم‌ستیزی برای تاریخ است؛ ظلم امویان همه ممالک اسلامی را دربرگرفته بود کشتار شیعیان و بزرگانی مانند «حجربن عدی» و یارانش که به ظلم فراوان کشته شدند، سرکوب مردم و انواع ستم‌های امویان همه شرایط را به قیامی علیه آنان آماده و ضروری می‌کرد، اختناق نیز فراگیر شده بود، در چنین شرایط سختی امام(ع) تصمیم به حرکت گرفتند تا با قیام خود ‏هم جامعه اسلامی را بیدار کنند و هم حاکمیت امویان را نامشروع جلوه دهند.

از تکالیف مهم مسلمانان در حراست از دین و کیان خویش و مقابله با دشمنان، «جهاد» به عنوان عامل عزت مسلمین است. کربلا و عاشورا یکی از مظاهر عمل به این تکلیف دینی بود و درسی برای همه آزادگان جهان که در همه حال با همه توان تا آخرین دم، به نبرد با دشمنان اسلام و دین خدا برخیزند. علاوه بر این، قیام عاشورا یک نهضت حساب شده و با برنامه بود نه یک شورش کور و بی‎هدف. برای لحظه به لحظه و روز به روز آن، دوراندیشی و تدبیر وجود داشت؛ اینکه امام(ع) با خانواده حرکت کردند تدبیر و برنامه‌ریزی دقیق داشتند که در نهایت آن نتایج را رقم زد.  از دیگر عبرت‌ها و درس‌های مهم عاشورا، شناخت تکلیف دفاع از حق و مبارزه با باطل و ستم در هر موقعیت مکانی و زمانی است. قیام عاشورا تکلیف خاص آن حضرت(ع) و یارانشان در آن مقطع زمانی خاص نبود، بلکه هرگاه هر جا نظیر آن شرایط پیش آید، همان تکلیف هم ثابت است.

به عبرت‌ها و پیام‎های اخلاقی عاشورا هم اشاره داشتید، در ساحت اخلاق آن نهضت چه رهاوردی برای آزادگان تاریخ داشته است؟

از مهم‌ترین عبرت‌های عاشورا درس آزادگی است، آزادی در مقابل بردگی، اصطلاحی حقوقی و اجتماعی است، اما «آزادگی» برتر از آزادی است و نوعی حرّیت و رهایی انسان از قید ذلت‎آور و حقارت‌بار است. نهضت عاشورا جلوه بارزی از آزادگی در مورد امام حسین(ع) و خاندان و یاران شهید ایشان است که از میان دو امر شمشیر یا ذلت، مرگ با افتخار را پذیرفتند و فرمودند: «هیهات منا الذّلة» انسان‌های آزاده در راه استقلال و رهایی از ستم طاغوت‌ها و در آن لحظات حساس و دشوار انتخاب، مرگ سرخ و مبارزه خونین را برمی‎گزینند و فداکارانه جان می‎بازند تا جامعه خود را آزاد کنند.

ایثار، دیگر عبرت اخلاقی عاشوراست؛ اوج ایثار، ایثار خون و جان است. ایثارگر کسی است که حاضر باشد هستی و جان خود را برای دین فدا کند. در صحنه کربلا نخستین ایثارگر حضرت سیدالشهدا(ع) بودند که در راه خدا از جان و مال و ناموس خود گذشتند و به همه به‌خصوص شیعیان این درس را دادند که در راه رضای خدا و حفظ دین خدا باید از تمنیات خویش گذشت.

شجاعت دیگر پیام اخلاقی است که می‌توان و باید از این نهضت گرفت؛ صحنه عاشورا تصویری است واضح از شجاعت امام حسین(ع) و اهل بیت ایشان. شجاعت عاشوراییان ریشه در اعتقادشان داشت. بنابراین عاشورا الهام‌بخش شجاعت به مبارزان بوده و محرم همواره روحیه، شهامت و ظلم‎ستیزی به مردم می‎داده است.

همچنین است عزت به معنای شکست‌ناپذیری، صلابت نفس و حفظ کرامت و شخصیت والای انسان؛ ستم‎پذیری و تحمل سلطه باطل و سکوت در برابر تعدی و تسلیم فرومایگان شدن و اطاعت از فاجران همه از ذلت نفس و زبونی و حقارت روح سرچشمه می‎گیرد. عزت و کرامت امام(ع) در عاشورا درس عبرتی است برای تمام مسلمانان که زیر بار خواسته‎های ستمگران و ظالمان و قدرت‌های بزرگ نروند و در برابر تعدی آن‌ها با تمام قوا با عزت و سربلندی بایستند.وقتی فرهنگ «عمل به تکلیف» در جامعه و میان افراد حاکم باشد، همواره احساس پیروزی می‎کنند. امامان شیعه(ع) در هر شرایطی طبق تکلیف عمل می‎کردند. حادثه عاشورا نیز یکی از جلوه‎های عمل به وظیفه بود. پیام عاشورا «شناخت تکلیف» و «عمل به تکلیف» است از سوی همه مردم به‌ویژه آنان که موقعیت ویژه دارند و خط دهنده و الگویی برای دیگران هستند.

آیا در آوردگاه کربلا که ظاهرش همه خون است و شمشیر، عبرت عرفانی نیز دست‌یافتنی است؟ این عبرت‌ها چگونه در آن بحبوحه نبرد نمایان شده‌اند؟

بله، عاشورا لبریز است از عبرت‌های عرفانی که نخستین آن‌ها «عشق به خدا»ست؛ از والاترین و زلال‎ترین حالات جان آدمی، عشق به کمال مطلق خدای متعال است. سراسر عاشورا و صحنه‎های رزم رزمندگان، جلوه‎ای از این جذبه معنوی و عشق برین است و شهادت یاران و عزیزان هر کدام هدیه‎ای به درگاه دوست است تا رضای او تأمین شود. این مشرب عرفانی و عشق به خدا باید سرمشق صاحبدلان و عاشقان درگاه حضرت دوست باشد. حفظ دین خدا قربانی می‎خواهد که امام و یارانش قربانیان در این راه بودند. برای ملت‌ها هم قربانی شدن و قربانی دادن، رمز عزت و پیروزی است عبرت و پیام عاشورا این است ملتی که در راه «آزادی» گام برداشته باید قربانیان بسیاری تقدیم آستان حرّیت کند.

از این منظر، عارفانه‌ترین حالات را در صحنه عاشورا می‌توان دید؛ مناجات‌های امام(ع) و یارانشان در شب عاشورا و تلاوت قرآن و نماز که زمزمه‌ عارفانه و پیک وصال عارفان بود که همه طالبان وصال در حسرت این حالات حیرت‌زده مانده‌اند؛ حربن یزید ریاحی و زهیر بن قین در عرض چند ساعت پله‌های ترقی معنوی را با نیم نگاه امام(ع) درنوردیدند و به وصالی نائل شدند که نیازمند یک عمر مراقبت بود؛ «عابس» یکی از یاران امام(ع) است که در صحنه نبرد به مرتبه‌ای از شهود عرفانی رسید که زره از تن کَند و به استقبال شمشیرهای تیز رفت؛ این شوق وصال حاصل شهود و رؤیت زیبایی معشوق است.

حادثه کربلا در حالی که برای همه حق‌جویان و عدالت‌خواهان و مبارزان راه حق و آزادی، یکی از غنی‎ترین منابع الهام‎گیری است، از نگاه دیگر یکی از تلخ‎ترین حوادث و فجایعی است که در تاریخ اسلام پدید آمد و جا دارد کاملاً بیان شود چه عواملی سبب به بار آمدن این فاجعه شد و از آن درس عبرت گرفت. عواملی مثل دنیاطلبی، غفلت، رها کردن تکلیف، بی‎طرفی نسبت به حق و باطل و... همه در به وجود آمدن این فاجعه به نوعی دخیل بودند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.