هسته اولیه خیریه شمس، از چند عضو همین گروه تشکیل شد. امروز خیریه شمس(شمیم مهر سبحان) وابسته به کانونهای خدمت رضوی استان تهران، فعالیتهایش تنها به تهران محدود نمیشود. کمک به تهیه جهیزیه نوعروسانی از سراسر کشور، کمک به زلزلهزدگان سیسخت، ایجاد برنامههای فرهنگی برای کودکان کار و حتی برگزاری نمایشگاه محصولات زنان سرپرست خانوار خارج از ایران تنها بخشی از این فعالیتهاست. با این کانون خادمیاری که اعضای آن هر چه دارند را از امام رضا(ع) میدانند، بیشتر آشنا شویم.
این ۳۱۳ نفر
محمد نوریزاده ،مدیرعامل این مؤسسه و مسئول گروه جهادی شمس یکی از خدام خوب امام هشتم است. او که از کودکی با جلسات هفتگی قرآن آشنا شد و دل و جانش با عشق اهل بیت پیوند خورد، از سالها پیش به فکر تأسیس مؤسسهای بود تا به واسطه آن بتواند به نام نامی امام رضا(ع) به نیازمندان خدمت کند: «از سال ۸۴ و ۸۵ به بعد مدام در اینترنت دنبال این بودم مرکزی برای انجام امور خیر تأسیس کنم و قوانین و مجوزها را پیگیری میکردم. متأسفانه مراحل سخت و طاقتفرسا بود و هر بار ناامید میشدم. اواخر سال ۹۲ به صورت اتفاقی دیدم یکی از افرادی که الان رئیس هیئت مدیره مؤسسه است، پستی را به اشتراک گذاشته که میخواهد دعای عهد را گروهی بخوانند. تا آن زمان در فضای مجازی چنین چیزی ندیده بودم. علاقهمند شدم و پیام دادم. گروهی از افراد علاقهمند که در فضای مجازی حضور داشتند را هم به گروه اضافه کردم. گروه ۳۱۳ به نیت یاران مهدی(عج) تشکیل شد و۴۰ صبح دعای عهد خواندیم. چله اول برکات فراوانی داشت و این چلهها ادامه یافت. کمکم گروههای ختم صلوات و قرآن و گروههای فرهنگی و مذهبی تشکیل شد. هر گروه از اذان صبح تا ۱۲ شب فعال بود و برنامههایش را آماده و ارسال میکرد. حالا دیگر از سراسر کشور و حتی کشورهای خارجی عاشقان اهل بیت(ع) و بهخصوص امام رضا(ع) عضو گروه بودند».
تشکیل خیریه با ۱۳ یار همدل
تشکیل گروه مجازی سبب میشود اقدامات حضوری توسط تعدادی از اعضای این گروه رقم بخورد: «۱۰ تا ۱۵ نفر از نقاط مختلف ایران، در این گروه فعالتر بودیم که هماهنگ کردیم و نخستین دیدار جمعیمان در مشهد رقم خورد. سپس به واسطه این گروه فعالیتهای خیر انجام میدادیم؛ از زیارت کربلا تا مشهد، به کارتن خوابها هفتگی غذا میدادیم، در کارهای خیر مشارکت داشتیم و به مراکز کودکان بدسرپرست و بیسرپرست یاری میرساندیم. سال ۹۴ بود که از همدان درخواستی به شهرداری تهران ارائه شد که میخواهند تعدادی دختر بیسرپرست را به تهران بیاورند. نخستین سفرشان بود. وظیفه میزبانی را با اشتیاق قبول کردم. برای اسکان و تغذیه و بازدید رایگان از برج میلاد و باغ پرندگان. چند روزی خدمت این عزیزان بودیم. برای بچهها اسباببازی و روسری و هدیه خریدیم. پس از چند روز که به همدان برگشتند، حلاوت این خدمت به قدری بود که اعضای گروه خودمان گفتند باید حتماً خیریهای تأسیس کنیم. از اوایل سال ۹۵ پیگیری کردیم ولی نتیجه نداد. دو سه ماه پس از این اتفاق مجموعه گروه را عازم نجف اشرف کردیم. ۱۰ دقیقه پس از اینکه هواپیما از فرودگاه امام برخاست، کسی با من تماس گرفت و خواست به یکی از مسئولان سازمان بهزیستی زنگ بزنم. آن شخص سؤالاتی کرد و از عملکرد مثبت مجموعه ابراز رضایت نمود. از من خواست برایش مدارک ببرم و قول حمایت داد. همه اینها زمانی اتفاق افتاد که هواپیمای دوستان در مسیر نجف بود و وقتی هواپیما در فرودگاه نجف نشست من موافقت تأسیس خیریه را هم گرفته بودم. خیریه تشکیل شد؛ از افرادی که بیشتر مشاور، دبیران مدارس عالیه، استادان در حوزههای مذهبی و... بودند. از دل همان گروه ۳۱۳ که فرهنگی مذهبی بود افراد فعال و متخصص برای تأسیس این خیریه اعلام آمادگی کردند و با ۱۳ نفر تیم اولیه خیریه را بستیم. برای انتخاب نام آن میخواستیم اسمی داشته باشد که ارادتمان به آقا علی بن موسی الرضا(ع) را نشان دهد. بالاخره به اسم «شمس» رسیدیم و چون اسم شرکت در ثبت باید سه بخشی باشد، «شمیم مهر سبحان» را برگزیدیم».
برکات نخستین مراسم
همیشه اولینها به یادماندنی و شیرین است. مثل تجربه اولین اقدام مؤسسه شمس پس از گرفتن مجوز که مدیرعامل ۴۰ ساله خیریه شمس دربارهاش میگوید: «اواسط مرداد ۱۳۹۵ مجوز فعالیت ما از بهزیستی صادر شد. دقیقاً در دهه کرامت و دو سه روز مانده تا میلاد آقا. به شرکت بهرهبرداری مترو تهران پیشنهاد دادیم یکی دو جشن در ایستگاههای مترو برگزار کنیم. محیطی را در ایستگاهها آماده کردیم. اولین ایستگاه تجریش بود. همه امکانات را به میدان آوردیم. از پنکههایی برقی که آبپاش داشتند تا استیج و صندلی و پذیرایی ویژه. همهچیز با شکوه بود و برنامه به بهترین شکل انجام و حال و هوای دل خیلیها امام رضایی شد. دخترخانمی ویلچری که کپسول اکسیژن همراهش بود خیلی گریه میکرد. گفت خیلی وقت است میخواهند مشهد بروند ولی همهاش در درمانگاه هستند. همان موقع قول سفر مشهد را به او با بهترین امکانات دادیم و چند وقت بعد عازمش کردیم. خدا را شکر حال دلش خیلی بهتر شد. این از برکات اولین مراسم ما در ایستگاه مترو بود. کمکم به واسطه همان گروه ۳۱۳ که بیشتر افراد متدین بودند و به مرور فهمیدیم از افراد سرشناسی هستند خیریه رشد کرد. سال ۹۵ و ۹۶ اعتبار زیادی نداشیم ولی شکر خدا هر وقت درخواست میزدیم همه کمک میکردند تا بهترین خدمات را به گروه هدفمان ارائه دهیم. الحمدلله الان خیرها بیشتر شدند و حتی از آمریکا و اروپا افرادی هستند که کمک میکنند. همه این کمکها مشوقی بود تا احساس مسئولیت بیشتری داشته باشیم و در مناسبتهای مختلف به یاری دیگران بشتابیم. مثلاً شب یلدا در مراکز کودکان بیسرپرست مراسم باشکوهی برگزار کردیم که سبب شد خودمان نصف شب نزد خانواده برسیم. اینجا بچهها اولویت را برای کارهایی میگذارند که به اسم امام رضا(ع) رقم میخورد. حتی اگر یک هفته به یکی از خیران و دوستان خبر ندهیم دلخور میشوند».
کارگروههای مؤسسه شمس
مؤسسه شمس کارگروههای متفاوتی دارد که نوریزاده درباره تعدادی از آنها اینطور توضیح میدهد: «کارگروه سلامت وظیفه تأمین دارو، خدمات دندانپزشکی و بیمارستانی و همه خدمات مربوط به گروه سلامت را رایگان به عهده دارد. خوشبختانه بهتازگی اردوهایی را نیز در بحث کرونا داریم که در مناطق روستایی و کمبرخوردار اقدام به خدمترسانی میشود. این خدمترسانی در نوع خود بینظیر است، طوری که همراه با مداوای بیماران کرونایی به آنها بستههای مختلف ویتامین و پروتئین، دمنوش و میوههای گوناگون دستکم برای ۱۰ روز و سرم و داروهایی که دکتر تجویز میکند و... اهدا میشود. کارگروه ازدواج و جهیزیه وظیفه تهیه جهیزیه برای نوعروسان را به عهده دارد و در کنار آن مراسم با شکوهی را به صورت گروهی برگزار میکنیم. معمولاً این نومزدوجین را عازم مشهد مقدس کرده یا سعی میکنیم هدایا و تبرکی از امام رضا(ع) به آنها هدیه دهیم تا تبرکی زندگیشان باشد. خوشبختانه در دو ماه اخیر نزدیک ۶۰ فقره جهیزیه در کشور کمک کردیم. در کارگروه فرهنگی هنری برای کودکان کار و گروههای دیگر برنامههای متنوع اجرا و از ظرفیت هنرمندانی که علاقهمند باشند برای گروه هدفمان استفاده میکنیم.
مثلاً یکی آهنگسازی بلد است و تدریس میکند، یکی در حوزه داستاننویسی فعالیت دارد و یکی در حوزه عکاسی. حتی بین کودکان کار استعدادیابی میکنیم و سعی داریم استعدادهای هنری آنها را پرورش دهیم.
مثلاً اگر کودکی به عکاسی علاقه دارد ولی دوربین ندارد دوربین در اختیارش میگذاریم. در کارگروه آموزش، بحث تعلیم دانشآموزان در کشور، کودکان کار، بانوان سرپرست خانوار و... را داریم. سعی میکنیم استادان مطرح در این حوزه آموزش دهند تا بحث توانمندسازی را داشته باشیم و در کارگروه اشتغال از این ظرفیت استفاده کنیم. سال ۹۶ با توانمندسازی و ارتقای سطح تولید بانوان سرپرست خانوار و برخی کارآفرینان تلاش کردیم سطح تولید این عزیزان با آموزشهای ما بالاتر برود و امکان رقابت حتی در نمایشگاههای برونمرزی برایشان فراهم شود. نمایشگاه توانمندیهای صادراتی جمهوری اسلامی از آن جمله است ما اولین خیریهای بودیم که این ظرفیت را ایجاد کردیم و در آن نمایشگاه غرفه داشتیم. به نیت امام رضا(ع) تصمیم داریم عدد کارگروههای مؤسسه را به هشت برسانیم».
بهترین خاطرات
اما هر خدمت، خاطرهای به همراه دارد که تلخ یا شیرین، در ذهن ماندگار میشود. نوریزاده از شیرینترین خاطرات خدمتش میگوید: «نوروز سال ۹۵ و پیش از تأسیس خیریه بود که آن ۴۵ کودک بیسرپرست از همدان به تهران آمدند. در بین آنها دختری سه ساله بود که هر جا میرفتیم از بغل من جدا نمیشد. یک روز باغ پرندگان رفتیم. موقع برگشت دیدم واقعاً توان حملش را ندارم. ۱۰۰ تا پله تا بالای باغ پرندگان راه بود. دوتا پله که رفتیم خسته شدم. کودک پرسید خسته شدی؟ دلم نیامد حقیقت را بگویم و گفتم نه. همان لحظه احساس کردم الان پدر و مادر این کودک نظارهگر هستند و شاد شدند. نمیدانم چطور آن همه انرژی پیدا کردم که کل مسیر را با این بچه رفتم و تا لحظهای که سوار ماشین شدیم احساس سربلندی کردم. خاطره دیگرم به این برمیگردد که هر سال میلاد عیسی مسیح(ع) به مراکز نگهداری ارامنه میرویم و سال نو را تبریک میگوییم و کادو میبریم. با سالمندان عصرانه میخوریم و خاطره میگویند. پس از یکی از این برنامهها خانمی از خیریه خواب دیده بود این عمل مورد قبول ائمه اطهار(ع) قرار گرفته است».
از اردوی سلامت تا توزیع نوشتافزار
خادم امام رئوف درباره علت اینکه بچههای خیریه شمس این همه انرژی را از کجا میگیرند، میگوید: «همه دوستانی که زحمت میکشند ایمان دارند لطف خدا و عنایت امام شامل حال خیریه است. برای هر کدام دستکم یکی دو اتفاق افتاده که به این نتیجه رسیدهاند. هر اتفاقی میافتد نشانههای خوبی برای بچهها دارد. هر جا احساس کنیم خسته شدهایم همان موقع نشانهای متوجهمان میکند کار دست ما نیست و ما باید تلاش کنیم نوکریمان را به نحو احسن انجام دهیم. خود من، هر چه دارم و به هر جا رسیدم از لطف امام و عنایت ائمه(ع) است. آرزویم این است در ایام آخر عمر در جوار ایشان باشم و بر اساس توان جسمیام قدمی بردارم که پرونده خادمیام بسته نشود.
بزرگترین آرزوی امام رضاییام هم این است چهارشنبههای امام رضایی شمس را به شکل اهدای تخصص و خدمات مدرن در سایر کشورها برگزار کنیم و از ظرفیت آستان قدس رضوی و خادمها و عاشقان امام در این راستا استفاده شود انشاءالله. از بهترین اقدامات امام رضایی مؤسسه در این سالها که به مشهد مرتبط بوده، اعزام زیارت اولیها و اعزام بیمارها و زنان سرپرست خانوار به مشهد بوده است. برگزاری اردوی سلامت با مشارکت خیریه و آستان قدس، تهیه جهیزیه و برگزاری مراسم ازدواج، توزیع نوشتافزار در مشهد و... . وقتی پس از ماهها تلاش خدمت آقا میرسیم احساس میکنیم به خانه خودمان آمدهایم. شوق زیاد و لذت دارد که بعد ماهها تلاش برمیگردی به خانهات. ما تلاش میکنیم نهالی که به واسطه لطف امام کاشتیم روز به روز تنومندتر شود. از آقا ممنونم من گناهکار و کمبضاعت و کمتوان را که کمبودها و نقصهای بسیار زیادی دارم پذیرفتند و پشتیبانی میکنند».
نظر شما