به گزارش قدس آنلاین، کشور سوریه پیش از شروع بحران در سال ۲۰۱۰ حدود ۳۸۰ هزار بشکه در روز نفت خام تولید میکرد که از این میزان نیز بیش از ۱۵۰ هزار بشکه عمدتاً به کشورهای اروپایی صادر میشد. جنگ داخلی سوریه موجب شد تا خسارتهای قابلتوجهی به صنعت نفت این کشور توسط تروریستها و حتی ائتلاف به اصطلاح مبارزه با داعش وارد شود.
به گفته وزیر نفت سوریه، ۹۰ میلیارد دلار خسارت به صنعت نفت این کشور وارد شده است. همچنین علاوه بر تخریب زیرساختها، عدم فروش نفت نیز عدمالنفع زیادی برای دولت سوریه در پی داشته است؛ به طوری که میزان تولید نفت در این کشور در سال ۲۰۱۹ به ۲۵ هزار بشکه در روز رسیده است. میزان صادرات نفتی این کشور نیز از سال ۲۰۱۳ به بعد به صفر رسیده است.
کشور سوریه تا قبل از شروع جنگ داخلی، از طریق پالایشگاههای حمص و بانیاس که ظرفیت آنها به ترتیب ۱۱۰ و ۱۳۰ هزار بشکه در روز بوده است، فرآوردههای نفتی موردنیاز خود را تامین میکرد، در حال حاضر به دلیل خساراتی که در دوران جنگ به پالایشگاه حمص واردشده، این پالایشگاه توان تولید خود را از دست داده است. در حال حاضر در این کشور تنها پالایشگاه بانیاس توانِ تولید محدودی دارد.
در نتیجه در حال حاضر سوریه نیز همانند لبنان در تامین سوخت موردنیاز خود دچار مشکل و چالش جدی است. با توجه به اهمیت تامین سوخت و انرژی در ایجاد ثبات و رونق اقتصادی، قطعا وجود بحران سوخت در کشورهای محور مقاومت به خصوص سوریه میتواند به فروپاشی اقتصادی این کشور که حدود ۱۰ سال درگیر جنگهای فرسایشی داخلی نیز بوده است منجر شود.
حال سوال اساسی این است که چه سناریوهایی برای تامین سوخت این کشور وجود دارد؟ در این راستا با برای بررسی وضعیت سوخت در سوریه و راهکارهای حل بحران سوخت در این کشور با صمد محمدی کارشناس مسائل سوریه به گفتگو نشستیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
سوریه تنها مسیر ایران برای دسترسی به دریای مدیترانه
* به عنوان سوال اول، درباره چرایی لزوم حضور ایران در کشور سوریه توضیح دهید. این کشور چه مزیت اقتصادی و جغرافیایی دارد؟
مسئله حضور فعال ایران در اقتصاد سوریه از چند جهت برای ما راهبردی است. تاکنون ایران در سوریه هزینه مادی و معنوی داده است و حضور ایران در ماجرای سوریه مانع از نیل آمریکا و همپیمانانش در منطقه برای ساقط کردن حکومت قانونی سوریه شده است. از طرفی کشوری که خود را از آن بحران نجات دهد و به یک ثبات نسبی برساند نشان میدهد که میتواند در همه عرصهها به خصوص عرصه اقتصادی یک شریک راهبردی باشد.
نکته دوم ناظر به موقعیت ژئوپلیتیک کشور سوریه است. همین الان تنها پایگاه دریایی خارجی روسها در سواحل دریای مدیترانه در طرطوس سوریه است. تنها کشوری هم که ما میتوانیم از طریق آن با دریای مدیترانه ارتباط برقرار کنیم و به بازار اروپا برسیم نیز همین سوریه است.
دریای مدیترانه از جنبه نظامی هم برای ما خیلی راهبردی است زیرا علاوه بر اینکه متحدان ما مثل سوریه و لبنان در آن حضور دارند، رژیم صهیونیستی نیز در آنجا حاضر است. از جنبه اقتصادی هم منابع نفتی و گازی سوریه و لبنان در دریای مدیترانه به دلیل ناتوانی فنی این دو کشور توسط رژیم صهیونیستی در حال برداشت است. این در حالی است که در حال حاضر هر دو کشور در گیر بحران سوخت هستند و این برداشت میتواند آنها را از این بحران نجات دهد.
از سوی دیگر، در صورت کلید خوردن برداشت نفت و گاز از میادین مشترک دریای مدیترانه، طبیعتا برداشت نفت و گاز توسط رژیم صهیونیستی با کاهش مواجه خواهد شد و ضرر اقتصادی بزرگی به این کشور وارد میشود. چند روز گذشته نیز سیدحسن نصرالله در سخنرانی خود گفتند که اگر اروپاییها در توسعه و تولید میادین لبنان به ما کمک نمیکنند، ما ایرانیها را خواهیم آورد.
غارت منابع نفتی سوریه توسط آمریکا، باعث ایجاد بحران سوخت شده است
* آیا ایران توانسته است از فرصتهای اقتصادی سوریه به خوبی استفاده کند؟ یعنی دولت ایران توانسته است پروژهای در این کشور بگیرد؟
بله توانستهایم پروژه بگیریم ولی دریافت این پروژهها عمدتا با ورود و حضور دولت ایران نبوده است و امیدواریم که دولت سیزدهم به ظرفیتهای اقتصادی سوریه اهتمام و توجه ویژهای کند. یعنی طوری نشود که ما در تامین امنیت این کشور نقش محوری را ایفا کنیم ولی منافع اقتصادی حاصل از ایجاد ثبات در سوریه به جیب سایر کشورها برود.
در حال حاضر سوریها قراردادهای زیادی در حوزه نفت و گاز به ایران منعقد کردهاند. در بعضی مناطق برای ایجاد مخازن نفت پروژه به ایران داده شده است. میدان نفتی برای استخراج در اختیار ایرانیها قرار گرفته است. ما بر روی تعمیر پالایشگاه بانیاس سوریه هم در حال کار هستیم. ما اگر بتوانیم پالایشگاه بانیاس را به ظرفیت اصلی تولید برسانیم، بخش قابل توجهی از نیاز سوریه به سوخت تامین میشود.
سوریه دو پالایشگاه با نامهای بانیاس و حمص دارد. مجموع میزان خوراک این دو واحد قبل از شروع بحران سوریه حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز بوده است که این خوراک از میادین نفتی سوریه تامین میشد. بعد از وقوع بحران، پالایشگاه بانیاس تقریبا دور از درگیریها قرار داشت و آسیب خاصی ندید ولی پالایشگاه حمص چندین بار موردتخریب قرار گرفت.
البته پالایشگاه بانیاس هم یک پالایشگاه قدیمی است که در دهه ۶۰ میلادی توسط شوروی سابق تاسیس شده است و نیاز به تعمیرات دارد. لذا هر دو واحد برای تولید نیاز به تعمیرات دارند. البته عامل اصلی وجود بحران سوخت در سوریه غارت منابع نفتی در شمال شرق این کشور توسط آمریکاییها است که مردم سوریه را از ثروت ملی خود محروم کرده است. سوریه قبل از بحران با اتکا به همین منابع صادرکننده نفت بود ولی حالا در تامین نیاز خود نیز دچار مشکل شده است.
روش «تهاتر سوخت با کالا» ظرفیت محدودی در تعاملات تجاری ایران و سوریه دارد
* برای تامین نیاز کشور سوریه به سوخت چه راهکارهایی وجود دارد؟ به هر حال سوریه یکی از کشورهای کلیدی در محور مقاومت است و اگر در تامین انرژی دچار مشکل شود، این موضوع میتواند دوباره بحرانزا باشد و از لحاظ امنیتی نیز ثبات ایجاد شده در منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد.
برای تامین نیاز سوریه به سوخت چندین راهکار وجود دارد. یکی از راهکارها این است که ایران به این کشور سوخت صادر کند. بدین ترتیب هم یک بازار اقتصادی برای ایران ایجاد میشود و هم نیاز سوریه به عنوان یک کشور همسو تامین میشود. البته به دلیل اعمال تحریمهای سزار آمریکا علیه سوریه، این کشور از کشوری غیر از ایران نیز نمیتواند سوخت خود را تامین کند. اگر هم بتواند کار سختی است و بهترین گزینه برای واردات سوخت برای سوریه، واردات از ایران است.
غیر از سوخت، سوریه برای تامین خوراک موردنیاز برای ظرفیت فعلی پالایشگاههایش به نفت هم نیاز دارد. البته سوریه در گذشته در تامین نفت موردنیاز خودکفا بود، اما الان اکثر مناطقی که میادین نفتی سوریه در آن واقع شدهاند تحت سیطره آمریکا و همپیمانانش است، لذا در این حوزه نیز دچار چالش است.
* اشاره کردید به صادرات سوخت از ایران به سوریه، آیا سوریه توان پرداخت پول و تسویه با ایران را دارد؟
صادرات سوخت به سوریه چندین مانع بر سر راه دارد. مانع اول این است که سوریه درآمد ارزی خاصی ندارد که از ما بنزین، گازوئیل یا نفت بخرد و حسابش را به راحتی به صورت ارزی تسویه کند و در این مسئله مشکلاتی وجود دارد؛ البته ابن به معنای عدم پرداخت نیست اما با کندی و مشکلاتی صورت میگیرد. لذا یک راهکار برای تسریع در شکلگیری این تجارت تهاتر است. برای تهاتر هم مشکلاتی وجود دارد، از جمله اینکه در حال حاضر سوریه صنعت و تولید قابل ملاحظهای ندارد که بتوان سوخت موردنیاز این کشور را با کالایی که موردنیاز ایران است تهاتر کرد.
پس از طریق تهاتر نیز نمیتوان خیلی روی تسویه حساب با سوریه حساب باز کرد. البته سوریه در قبال اینگونه حمایتها، قراردادهایی با ایران منعقد کرده است که از جمله میتوان به برداشت ایران از معادن فسفات این کشور اشاره کرد. اما مسئله این است که ما چقدر توانایی برداشت و حمل فسفات داریم که بتوانیم در مقابل فروش نفت، بنزین و گازوئیل از این طریق، تهاتر با سوخت را انجام دهیم. پس تهاتر سوخت ایران با کالاهای تولید و معادن سوریه راهکاری است که ظرفیت کمی برای تحقق دارد، زیرا در ابعاد بزرگ نمیتواند منافع ما را تامین کند.
روسها و ایرانیها در حال تعمیر و بازسازی پالایشگاههای سوریه
پس علاوه بر اینکه بخشی کوچکی از نیاز سوریه به سوخت میتواند از طریق صادرات سوخت ایران تامین شود، باید به فکر راهکار دیگری بود که هم بتوان سوخت این کشور را به عنوان متحد استراتژیک ایران تامین کرد و هم منافع اقتصادی برای کشور به همراه داشته باشد.
راهکار دیگر تامین سوخت سوریه از طریق پالایشگاههای حمص و بانیاس است. یعنی ایرانی با صدور خدمات فنی و مهندسی و تجهیزات نفتی پالایشگاه بانیاس را به ظرفیت تولید واقعی خود برسانند. از طرفی روسها نیز برای تعمیر پالایشگاه حمص توافقاتی با سوریه داشتهاند. در صورت به اتمام رسیدن هر دو پروژه، نیاز سوریه به سوخت تا حد قابل قبولی تامین خواهد شد. البته این موضوع مشروط به تامین خوراک این پالایشگاهها است.
جزئیاتی از همکاری سهجانبه ایران، ونزوئلا و مالزی برای ساخت پالایشگاه الفرقلس
* در دولت نهم بحث احداث یک پالایشگاه به نام «الفرقلس» نیز در سوریه مطرح بود. حتی مطالعات اولیه آن هم انجام شد و ایران در قالب مشارکت با سایر کشورها قصد داشت این پالایشگاه را تاسیس کند. به نظر شما احیای این طرح برای حل مشکل سوریه امکانپذیر است؟
سال ۲۰۰۶ قراردادی نیز بین ایران، ونزوئلا و مالزی و سوریه برای ساخت مشارکتی پالایشگاه الفرقلس منعقد شده است. دقت کنید این موضوع در سال ۲۰۰۸ به مرحله اجرا رسید و صرفا یک توافق نبود. دستور ساخت این پالایشگاه نیز توسط سوریه صادر شده بود. مکان این پالایشگاه در شرق استان حمص تعریف شده است. ساخت این پالایشگاه در سال ۲۰۱۲ به دلیل حملات تروریستی و عدم تامین امنیت منطقه متوقف شد.
ظرفیت پیشبینی شده این پالایشگاه ۱۴۰ هزار بشکه است که در دو فاز ۷۰ هزار بشکهای تعریف شده بود. نفت این پالایشگاه نیز توسط ایران و ونزوئلا تامین میشد، یعنی پالایشگاه بر مبنای ترکیب مشخصی از نفت این دو کشور طراحی شده بود. مالزی نیز در بحث سرمایهگذاری این پروژه مشارکت داشت.
به نظر میرسد هدف از تاسیس پالایشگاه، تامین سوخت سایر کشورهای منطقه بوده است، زیرا در آن زمان دو پالایشگاه حمص و بانیاس تقریبا نیاز سوریه به سوخت را تامین میکردند. تا سال ۲۰۱۰ پروژه احداث پالایشگاه الفرقلس در حال انجام بود و قرار بود این پروژه سال ۲۰۱۵ به اتمام برسد، اما بحران در سوریه آغاز شد. از طرفی منطقه الفرقلس نیز یکی از مناطقی بود که در این بحران به شدت محل نزاع و درگیری قرار گرفت. در نتیجه سال ۲۰۱۲ پروژه ساخت پالایشگاه الفرقلس به طور کامل متوقف شد.
احیای طرح خاک خورده پالایشگاه الفرقلس از چه مسیری ممکن است؟
* چرا بعد از اتمام جنگ و به ثبات رسیدن سوریه، این پروژه پیگیری نشد؟
بعد از آزادسازی حمص و ثبات نسبی که در آن مناطق ایجاد شد، به دلیل اینکه سه کشور ایران، ونزوئلا و مالزی تمایل به ادامه این پروژه نداشتند، سوریها پیشنهاد تاسیس این پالایشگاه را به روسیه دادند ولی خب تمرکز روسیه بر بازسازی پالایشگاه حمص قرار گرفته بود، لذا این طرح فعلا روی زمین مانده است.
دولت سوریه شاید بتواند برای احیای پالایشگاه الفرقلس چینیها را پای کار آورد. دلیل اینکه چین برای بازسازی سوریه وارد نشده است این بوده که بخشها و بازارهای سودده این کشور قبل از اقدام آنها توسط سایر کشورها از جمله روسیه و ایران تصرف شده بود.
در نتیجه دولت سوریه اگر بتواند برخی جذابیتها و امتیازات را برای طرف چینی قائل شود شاید بتواند این پالایشگاه را با کمک سرمایهگذاری آنها احیا کند. چین نشان داده که از لحاظ امنیتی و سیاسی همواره کنار سوریه بوده است و میتوان از لحاظ اقتصادی نیز برای این کشور زمین بازی فراهم کرد.
البته در صورت وجود سرمایه خود ایران نیز میتوانست برای احداث این پالایشگاه در قالب مشارکت پیش قدم شود. در این صورت هم سود خوبی از طریق فروش فرآوردههای نفتی نصیب کشور میشود و هم یک منبع جدید برای صادرات نفت ایران به وجود میآید که تحریمناپذیر است. ولی خب همونطوری که اشاره کردم احتمالا محدودیتهای مالی اجازه چنین سرمایهگذاریای را ندهد و فعلا ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه در کشور خودمان در اولویت است.
احیای این پالایشگاه علاوه بر اینکه بحران فعلی سوخت در سوریه را حل میکند، میتواند به تامین سوخت سایر کشورهای محور مقاومت مثل لبنان نیز کمک کند. همین الان لبنان نیز با بحران جدی سوخت مواجه شده است. این بحران تحت تاثیر توطئه آمریکاییها در لبنان ایجاد شده است که با صادرات سوخت از ایران ورق به نفع حزب الله برگشت. در نتیجه شما میبینید که تامین سوخت محور مقاومت چقدر موضوع بااهمیتی است.
تغییر رویکرد آمریکا بعد از شکست نظامی در منطقه
* خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید. به عنوان سخن پایانی اگر نکتهای دارید بفرمایید.
به نظر بنده فعلا بهترین مسیر برای تامین نیاز سوریه به سوخت، تعمیر و بازسازی پالایشگاههای موجود در این کشور است. هر چند در مواقع اضطراری میتوان از ظرفیت محدود صادرات سوخت ایران به این کشور از طریق تهاتر نیز استفاده کرد. احداث پالایشگاه الفرقلس نیز با توجه به چالشهای موجود میتواند یک راهکار بلندمدت برای تامین سوخت موردنیاز سوریه و سایر کشورهای محوز مقاومت باشد.
در حال حاضر آمریکا و متحدانش بعد از شکست سنگین در زمینه نظامی در منطقه، تلاش میکنند تا از جنبه اقتصادی به کشورهای محور مقاومت فشار وارد کرده و به آنها ضربه بزنند. در نتیجه ما هم باید در این زمینه تغییر رویکرد داده و به جنبههای اقتصادی تحولات منطقه بیشتر توجه کنیم. قطعا یکی از محوریترین موضوعات، تامین انرژی کشورهای محور مقاومت است تا انشاالله علاوه بر پایان دادن به حضور نظامی آمریکا، از بعد اقتصادی نیز آمریکا را از منطقه اخراج کنیم.
منبع: فارس
انتهای پیام/
نظر شما