عشق و عاشقی مرز ندارد و دیوارهای حرم و آستان قدس، شبستانها، صحنها و رواقها آن را محدود نمیکند...»؛ این جملات بخشی از سخنان حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی واعظ موسوی، کارشناس مذهبی و سخنران آستان قدس رضوی است که به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت ثامنالحجج، امام علیبن موسی الرضا(ع) و به منظور بررسی جلوههای درسآموز از سیره پرنور و برکت ایشان با قدس در میان گذاشته و در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان میشود.
چرا هشتمین امام شیعیان، حضرت ثامن الحجج(ع) به «رضا» شهرت دارند و این صفت در سیره آن حضرت(ع) چه جلوههایی داشته است؟
در نگاه تشیع و فرهنگ شیعی، همه امامان(ع) نور واحد هستند: «کُلُهم نورٌ واحد»، از این رو، هر یک از ائمه(ع) را در نظر بگیریم میتوانند به صفت رضا آراسته باشند؛ اینطور نیست که این صفت اختصاصیِ حضرت ثامنالحجج(ع) باشد بلکه امام کاظم، امام مجتبی و امام جواد(ع) هم میتوانند این صفت را داشته باشند اما چون شرایط و ظرف زمانی زندگی امام رضا(ع) این امکان را به ایشان داد که در صفت رضا بروز و ظهور و تجلی بیشتری داشته باشند امام مهربانیها به رضا شهرت یافتند. رضا یعنی کسی که هم او از خداوند راضی است و هم خدا از او رضایت دارد؛ رضا یعنی کسی که زود راضی میشود و سختگیر نیست چنان که از فرمودههای امام رضا(ع) است که: آسان بگیرید و سختگیر نباشید.
وقتی به سراغ حضرت ثامنالحجج(ع) میرویم چه در زمان حیات چه پس از شهادت ایشان، راضی بازمیگردیم. به تعبیر آیتالله جوادی آملی اگر میخواهید به مقام رضا که مقام بلندی در سیر و سلوک عرفانی است برسید باید از آستان وجود مقدس امام رضا(ع) عبور کنید؛ یعنی ایشان باب رضا و رضامندی هستند و کسی که میخواهد به مقام رضا و تسلیم الهی برسد باید از درگاه ایشان ورود کند.
الگوگیری از همین یک صفت یعنی رضامندی از امام هشتم(ع)، میتواند چه برکات و رهاوردی برای سبک زندگیهای امروزی ما که اغلب پیچیده با مشکلات و سختیهاست داشته باشد؟
کعبه آمال روانشناسان در روانشناسی تربیتی این است که سطح رضایت از زندگی را در انسان افزایش دهند، یعنی او را به جایی برسانند که سطح رضایتش از زندگی بالا باشد. وقتی انسانی از زندگی رضایت پایین داشته باشد ابتدای بیچارگی و بدبختی او است، افسرده میشود، میزان اضطراب او بالا رفته و امیدش به حیات کاهش مییابد و حالش خوب نخواهد بود و حال اطرافیان خود را هم بد میکند: «افسرده دل افسرده کند انجمنی را».
اگر این مهم را بدانیم و آن را آموزش دهیم که هرچه انسان از زندگی رضایت بیشتری داشته باشد احساس لذت و شادی بیشتری هم خواهد داشت و انسان سالمتری خواهد بود درخواهیم یافت رضا و رضامندی صفتی بسیار کلیدی و زیرساختی مهم است. اینکه میگوییم امام هشتم(ع) رضا هستند و به سادگی از کنار آن عبور میکنیم، صحیح نیست! امروز بشریت محتاج رضامندی از زندگی است؛ برخی فکر میکنند مقام رضا و تسلیم در سیر و سلوک عرفانی مفاهیمی صرفاً معنوی و در حاشیه زندگی هستند در حالی که این مفاهیم در متن زندگی قرار دارند. یک عارف به معنای واقعی کلمه که به مقام تسلیم و رضا رسیده باشد بیشترین سطح لذت از زندگی را خواهد داشت و بالاترین سطح از خوشحالی و خوشبختی در زندگی را درک میکند. بنابراین میتوان گفت با وصف رضا، لذتی که امام مهربانیها(ع) از زندگی بردهاند و احساس خوشبختیای که ایشان داشتهاند امثال مأمونها، معاویهها و هارونالرشیدها در طول تاریخ با آن همه تجملات و زر و زیور در دربار شاهانه خود نداشتهاند چون خوشبختی آن مظاهر آسایش زندگی و رفاه نیست بلکه قرار گرفتن در مسیر رضای الهی است.
بوعلی سینا در کتاب اشارات، نمط هشتم با عنوان بهجت و سرور (به تعبیر امروزی روانشناسی شادی و لذت) حرفهای خوبی دارد و میگوید بیشترین احساس لذت را کسانی از زندگی میبرند که رضایت عقلی داشته باشند. کسی مثل امام رضا(ع) که رئیس العقلا و در عقل سرآمد هستند این لذت بالا را درک کردهاند و بیشترین بهجت و سرور را داشتهاند. جوانان به این بُعد از لذت توجه کنند و به لذتهای سطحی و ساده اکتفا نداشته باشند، چون انسانِ اسیر شهوات هیچگاه راضی و آزاد و خوشبخت نیست مگر آنکه در مسیر عقل و تعقل، معنویت و سیر و سلوک عرفانی قدم بردارد. اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به این عرفان و مقام عبودیت و به تعبیر قرآن به مقام «راضِیَةً مَرْضِیَّةً» رسیدهاند برای همین هم تا قیامت شاخص و الگوبخش هستند. خوب است تلاش کنیم رشحه و قطرهای از آن دریا را ما نیز درک کنیم، چنان که مولوی میگوید: «ای علی که جمله عقل و دیدهای/ شمهای واگو از آنچه دیدهای».
آستان قدس رضوی برای دهه پایانی ماه صفر شعار «همه خادم الرضاییم؛ نجات انسان رسم ملسمانی» را برگزیده است؛ چگونه همه میتوانند فرصت خادمی امام رضا(ع) را بیابند؛ آیا این فرصت به حرم و پوشیدن لباس خادمی محدود است یا جلوهها و راههای دیگر هم دارد؟
انتخاب این شعار، فوقالعاده و هوشمندانه است و هر کسی که طراح این شعار بوده واقعاً باید تحسین و تشویق شود. شخصاً از قدیم به مردم میگفتم شما که سر و دست میشکنید تا آستان قدس رضوی شما را به خادمی برگزیند و پس از گزینش، خادم حضرت رضا(ع) شوید و احساس حرص و ولع برای حضور در رواقها و حرم مطهر برای خدمت دارید، اگر توفیق آن را بیابید خیلی خوب است اما برای مثال شمای پزشک همان دستکم هشت روز یکباری که نوبت خدمت خُدام است در مطبت خادم علیبن موسی الرضا(ع) باش و در آن روز مقابل مطب تابلو بزن که امروز شما میهمان امام رضا(ع) هستید و من خادم شما هستم، فکر کن در آن روز مطبت بسته است و در حرم خدمت میکنی؛ مگر در هنگام نوبت خدمت در حرم میتوانی در مطب باشی و کسب درآمد کنی؟!
همچنین است رانندگان تاکسی، صاحبان همه مشاغل و هر کسی که به نوعی کاری از او برمیآید؛ حتی آنها که شغلی ندارند مثل یک دانشجو یا یک طلبه دستکم هشت روز یکبار وقتی به حرم میآیید زبالههای اطراف حرم را جمع کنید؛ مثل آنها که در محیط زیست زبالهها را جمع میکنند و مدافع محیط زیست هستند.
باید توجه داشت خادمی حضرت ثامنالحجج(ع) نیازمند حکم نیست؛ این حکم را امام رضا(ع) به ما میدهند، اگر بخواهیم به عشق خدمت، عمل کنیم، باید بدانیم خدمت محدودیتبردار نیست؛ بنابراین در هر جای این دنیا که باشیم میتوانیم تقویم خدمت را با خود داشته باشیم و به بندگان خدا به نیت خادمی امام رضا(ع) خدمت کنیم و این فرهنگ را توسعه دهیم.
عشق و عاشقی مرز ندارد و دیوارهای حرم و آستان قدس، شبستانها، صحنها و رواقها آن را محدود نمیکند، عاشق بهانهجو است و به هر بهانهای میخواهد عشق را به معشوق نشان دهد، بنابراین هر کسی در هر لباسی و هر کسوت و هر جایی میتواند این عشق را تبلور دهد. خوب است آستان قدس رضوی، دبیرخانه و ستادی ذیل همین شعار «همه خادمالرضاییم» راهاندازی کند و از طریق فضای مجازی و رسانهها و شبکههای اجتماعی گزارش کار همه آنهایی را که به عشق امام رضا(ع) کار و خدمتی میکنند، دریافت کند (مثل گزارش کار خادمانی که لباس خدمت در آستان قدس رضوی را بر تن دارند) و این گزارشها منعکس شود تا این شعار عملیاتی شده و انعکاس بینالمللی بیابد. بستر کار برای عشقورزی و مهرورزی فراهم است فقط ذوق میخواهد تا اهل قلم و بیان و هنر قدم پیش بگذارند و جلو بیایند و این فرهنگ عشقورزی را توسعه دهند.
در میان اوصاف و ویژگیهایی که امام رضا(ع) به آنها شهرت دارند، «رئوف» جایگاهی ویژه دارد؛ رأفت رضوی چه جلوههایی دارد و برای خادمالرضا(ع) شدن چقدر باید از آن الهام و الگو گرفت؟
اهل بیت(ع) پیش از آنکه رحیمی بوده باشند، رحمانی شدهاند و مصداق عبادُالرّحمن هستند و رأفت و مهربانیشان عالمگیر است و فقط مختص به مؤمنان نیست؛ چنان که ذیل اوصاف رحمان و رحیم که برای خدا در قرآن آمده، مفسران شرح مبسوط دادهاند و میگویند: این اوصاف فراگیر است و فقط محدود به انسانهای خوب نمیشود بلکه همه هستی را دربرمیگیرد: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ».
امام رضا(ع) نیز رحمتشان گسترده است؛ بیحجاب و باحجاب، بینماز و بانماز، بد و خوب و... نمیشناسد. همه ائمه(ع) اینگونه هستند، چنانکه میبینیم حتی وقتی متوکل عباسی از امام هادی(ع) چیزی میخواست حضرت(ع) او را ناامید نمیکردند. برخی معتقد هستند حضرت سیدالشهدا(ع) حتی در گودال قتلگاه نگاهشان به شمر همچون نگاه امیرالمؤمنین(ع) به ابنملجم در هنگام اسارت بود، چنان که حضرت امیر(ع) وقتی او را دیدند، فرمودند: آیا من برای تو بد امامی بودم و به تو محبت نکردم؟ یعنی نگاه از سر خشم به قاتل خود نداشتند؛ امام حسین(ع) هم چنین بودند تا شاید این نگاه از سر مهر، شمر را از راه غلط بازگرداند. برخی حدس میزنند شاید اینجا بود که شمر در عین خجلت و شرمندگی اما با حب دنیا صورت امام(ع) را برگرداند و سر ایشان را از قفا جدا کرد. حضرت سیدالشهدا(ع) حتی به سربازان دشمن در ابتدای ورود به کربلا آب دادند؛ رحمت اهل بیت(ع) حتی شامل دشمنانشان میشود تا اگر میخواهند، بازگردند و راه برایشان سد نباشد.
این رأفت در سیره امام رضا(ع) جلوهای خاص دارد بهویژه آنکه قالب زمانی این فرصت را به حضرت ثامن الحجج(ع) داد تا این صفت در سیرهشان بروز و ظهور بیشتری داشته باشد، به تعبیر علامه طباطبایی(ره) همه ائمه(ع) رئوف هستند اما رأفت رضوی قابل لمس و درک است و جلوه و تجلی دیگری دارد.
خود شما به عنوان سخنران آستان قدس رضوی که برخوردهای پرتعداد با زائران و حضور مداوم در حرم دارید، چقدر جلوههای این رأفت را درک و لمس کردهاید؟
من شخصاً داستانهای فراوان از این رأفت و کرامت در این صحن و سرا و آستان دیدهام و کرامات و جلوههای رأفت رضوی را بسیار درک کردهام و به تواتر برای همه اثبات شده اینجا آستان و جلوهگاه و به قول عرفا مظهر رأفت و مهربانی است. در هیچ جای عالم رأفت و مهربانی را در این سطح دریافت نخواهید کرد. اگرچه مادر نسبت به فرزند رئوف است اما رأفت امام رضا(ع) جلوهای دیگر دارد تا جایی که حتی گوی سبقت را از مادر عاشق و مهربان ربودهاند و هیچ مادری در رأفت اینچنین توفیق ندارد که امام رضا(ع) آن را دارا هستند.
این رأفت رحمانیه به اندازهای که میتوانسته در انسانی ظهور داشته باشد در حضرات معصومان(ع) تبلور یافته است؛ اینها به قلم نمیآید همانطور که رحمت و رأفت الهی به قلم نمیآید و در توصیف نمیگنجد؛ به تعبیر دیگر «یُدرَکُ وَ لایُوصَفُ» است یعنی انسان درک میکند اما نمیتواند آن را توصیف کند چون از حدود وصف خارج است.
نظر شما