به گزارش قدس آنلاین، برای بررسی وضعیت مسلمانان در جهان چارهای جز بررسی نسبت دین و دولت در سرزمینهایی که اتباع و شهروندانی مسلمان دارند نیست. در میان کشورهای مختلف وضعیتهای گوناگونی را شاهدیم. طبعاً بررسی وضعیت مسلمانان در کشورهایی که نسبت به مساله دین و دینداری مواضعی خاص دارند، اولویت دارد. به همین جهت در بررسی وضعیت «دین و دولت» در گستره جهان، گام سوم را با بررسی وضعیت سیاستهای دینی جمهوری آذربایجان برداشتیم. پیشتر بخش اول بررسی وضعیت دینی جمهوری آذربایجان با عنوان «اگر عاشورا نبود تشیع را در جمهوری آذربایجان نابود میکردند» منتشر شده بود.
«ک گ ب» مخفف نام اداره اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی است. «ک گ ب» در سال ۱۹۵۳ از ادغام وزارت امنیت دولتی و وزارت امور داخلی و پس از مرگ ژوزف استالین، رهبر وقت اتحاد شوروی تشکیل شد. ک گب یک نام کلی برای فعالیتهای سرویس اطلاعات شوروی سابق، پلیس مخفی آن کشور و آژانس اطلاعاتی شوروی بود که با پیوستن «م ک و د» سازمان اطلاعات داخلی شوروی به «م و د» سازمان اطلاعات وزارت کشور شوروی به سال ۱۹۵۴ تأسیس شد در فاصله سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۹۱ (زمان سقوط شوروی) فعالیت داشت. سیطره و نفوذ سیستم امنیتی شوروی در همه جمهوریهای این اتحادیه از جمله آذربایجان تا لحظه فروپاشی شوروی ادامه داشت و بعدها نیز به اشکال دیگر ادامه یافت.
در جمهوری آذربایجان همه چیز تحت کنترل است. «The Foreign Policy Center» چندی پیش در گزارشی در خصوص این وضعیت نوشته بود: نهادهای امنیتی آذربایجان قراردادی به ارزش سه میلیون دلار با یک شرکت اسرائیلی برای کنترل سایبری و فضای مجازی به امضا رساندهاند.
سرویس اطلاعاتی آذربایجان از سال ۲۰۱۱ با استخدام شماری از هکرها و متخصصان سایبری اسرائیلی تمامی فعالیتهای اینترنتی درون کشور را زیر نظر و در قبضه خود درآورده است. به زعم گروههای مخالف، این سرویس حتی ایمیلهای ردوبدل شده شهروندان و افراد مقیم در آذربایجان را هم کنترل میکند. برخورد با برخی فعالان مذهبی و دینی نظیر حجت الاسلام الهام علی اف در «اعتراض به ممنوعیت حجاب در مدارس آذربایجان» را میتوان جلوهای از این اتفاقات دانست.
به همین علت گفتگوی ما با فعال فرهنگی و پژوهشگر آذربایجانی در شرایط ویژهای انجام شد و به دلیل مسائل امنیتی از پاسخ به پرسشهایی نظیر برخی محدودیتهایی که در قبال فعالان مذهبی اعمال میشود و مسائلی نظیر تخریب و تعطیلی برخی مساجد در طول سالهای اخیر، عذرخواهی کرد. او خواست تا نامش نیز محفوظ بماند.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتگوی ما با این پژوهشگر آذربایجانی است:
*گرایشهای دینی و باورهای مذهبی مردم آذربایجان چه ریشههایی دارد؟
تاریخ اسلام در آذربایجان تقریباً هم سن خود اسلام است. ورود اسلام به این کشور به دوره خلیفه دوم میرسد. در کتاب «نهجالبلاغه» نامه نوشته شده توسط امام علی به والی آذربایجان را مشاهده میکنیم. همچنین امروز میتوان «مسجد جمعه» دوران اموی را در شهر شماخی مشاهده کرد. آذریها از دیرباز به اهل بیت پیغمبر علاقه مند بوده و هستند. در کتابهای تاریخ درباره ارتباط شیعیان آذربایجان با امام مهدی (عج) در دوران غیبت صغری مطالب بسیاری نوشته شده است. نایب امام مهدی (عج) در بین شیعیان آذربایجان نماینده خصوصی داشت. در قرون وسطی، دانشمندان آذربایجانی سهم بسیاری در زمینههای مختلف علوم اسلامی انجام دادند.
این سنت بعدها هم ادامه یافت. حتی تا قرن گذشته، بادکوبهایها در نجف مدرسه خود را داشتند. این را علامه محمد تقی جعفری در خاطرات خود ذکر کرده است. علامه طباطبایی فلسفه را نزد سید حسین بادکوبهای آموخته بود. شهید سید محمد باقر صدر فلسفه ملاصدرا را نزد شیخ صدرالدین بادکوبهای آموخته بود. همچنین باید توجه داشت که روابط مذاهب اسلامی در آذربایجان همیشه در سطح بالایی قرار داشته است. تعصبات مذهبی در آذربایجان به اندازه برخی کشورهای اسلامی قوی نبوده است. ماه رمضان در آذربایجان با نوعی جشن گرفته میشود. این ماه همه مسلمانان را به هم نزدیک میکند. ما از کودکی دیدهایم که در ماه محرم اهل سنت نیز به همراه شیعیان به مسجد سرازیر میشوند. متأسفانه این سنت در سالهای اخیر ضعیف شده است. بدون شک، ممنوعیت ویروس کرونا همه مناسک مذهبی را تحت تأثیر قرار داده است.
* آیا تبلیغ و ترویج معارف دینی در کشور آذربایجان با موانعی روبرو است؟
به طور کلی، هیچ مانع جدی برای تبلیغ معارف دینی در عرصه علمی و پژوهشی وجود ندارد. به عنوان مثال، مردم آذربایجان میتوانند در زمینههای مختلف علوم اسلامی، اعم از کلامی، فقهی و فلسفی مبانی فکری اسلام را تبلیغ کنند. همچنین افراد در هر مذهب و دینی که هستند میتوانند با رعایت دو شرط عقاید دینی خود را تبلیغ و یا تألیف کنند آن دو شرط شامل احترام گذاشتن به عقاید سایر ادیان و مذاهب و همچنین عدم دخالت در امور سیاسی است. طبق قانون اساسی در آذربایجان دین از سیاست جداست.
*با توجه به این قانون، مواجهه و برخورد مقامات این کشور نسبت به آزادی عقاید مذهبی چگونه است؟
به طور غیر رسمی، برخی مقامات که همچنان اندیشه و عقایدشان به دوران شوروی باز میگردد به این آزادی مذهبی و برگزاری برخی مناسک بی احترامی میکنند. برای مثال میتوان به موضعگیری بعضی افراد در برابر برگزاری مراسم عاشورا اشاره کرد. یک سری از روشنفکران اروپاپرست را نیز میتوان به این دسته افزود. علیرغم اینکه این مناسک دینی از قدیم در آذربایجان برگزار شده و جز ارزشهای دینی و ملی کشور به شمار میرود. تا جایی که ادبیات آذربایجان مملو از شعرهایی است که درباره واقعه کربلا سروده شده است. برای مثال، شاعر بزرگ آذربایجانی محمد فضولی، کتاب «حدیقة السعداء» را به زبان ترکی آذربایجانی نوشته که بسیار مورد توجه مردم آذری است.
* تخریب کلیسا در دوران حاکمیت شوروی
سابقه این دشمنی و خصومت همانطور که به آن اشاره شد به دوران دولت شوروی برمیگردد، که هنوز هم میتوان بقایای این ذهنیت اسلاموفوبیا «اسلام هراسی» را در بین برخی مقامات و روشنفکرانی که از دست شوروی آب نوشیدهاند مشاهده کرد. دولت شوروی نه تنها با اصول دینی حتی با اصول ملی آذربایجان دشمنی داشت.
*علت این دشمنی با اصول ملی آذربایجان چه بود؟
بیشتر آداب و رسوم و ارزشهای ملی آذربایجان مربوط به اسلام میشود. به همین دلیل، دولت شوروی علاوه بر علمای دینی حتی شاعران، نویسندگان و روشنفکران ملی آذری را که اکثر آنها تحصیلات دینی داشتند زندانی، تبعید یا به قتل میرساند. برای مثال، حسین جاوید، شاعر بزرگ آذربایجان، که به شکسپیر ادبیات آذربایجان در قرن گذشته معروف است، کسی است که در مدرسه طالبیه تبریز تحصیل کرده و بعد در استانبول با تصوف اسلامی و هم با ادبیات از نزدیک آشنا شده بود. دولت شوروی چنین شخصیتها را از بین میبرد. امروز برخی از اروپا پرستان حاملان و مروجان اصلی اسلاموفوبیا هستند.
*منظور از اروپا پرستان دقیقاً چه کسانی هستند و چه اقداماتی انجام میدهند؟
منظور از اروپا پرستان آن دسته افرادی نیستند که فقط از اروپا خوششان میآید و یا میخواهند قانون زندگی خودشان را بر اساس ارزشهای اروپایی وضع کنند. چنین افرادی با دین دشمنی ندارند زیرا این کار هیچ منفعت مالی ندارد. افراد اصلی که میخواهم بر آنها تأکید کنم کسانی هستند که از کشورهای اروپایی مبالغی دریافت میکنند تا علیه گرایشهای ملی و دینی کشور کار کنند. برنامه این گروه را میتوان در سه بخش اصلی تقسیم کرد نخستین مورد، ترویج بی دینی در بین جوانان تحت عنوان دئیسم، آتئیسم و آگنوستیسیسم است. دوم اینکه تحت عنوان فمینیسم به بنیانها و ارزشهای اخلاقی و خانوادگی حمله کنند و دیگر اینکه، تحت عنوان اومانیسم و کاسموپولیتیسم سعی میکنند تا پیوند میان ارزشهای ملی و میهن دوستی را تضعیف کنند. خدا را شکر برنامه سوم اخیراً شکست خورد. آذربایجان در جنگ گذشته قریب به ۳ هزار شهید داد، یعنی تقریباً در هر خانواده، خیابان و محله حداقل یک شهید وجود دارد.
*این اتفاق چه تأثیری در تقویت احساسات دینی مردم و مقابله با پدیده اسلام هراسی داشت؟
مسلماً این امر بی تأثیر نبود و بر احساسات دینی مردم بسیار اثر گذاشت و این احساسات را به شدت تقویت کرد. این شور و شوق هنوز در ایام جنگ قابل مشاهده بود. سربازان آذربایجان با قرائت قرآن و بانگ الله اکبر به طرف دشمن حرکت میکردند. اگر به فیلمهای گرفته شده در زمان جنگ نگاه کنید، خواهید دید که سربازان آذربایجان با ندای یا حسین به جنگ میروند. یا سربازها جمع میشدند و عزاداری امام حسین (ع) برگزار میکردند. این همان چیز است که سرباز آذربایجان را به پیروزی رساند. این سربازان بودند که بعد ۳۰ سال از منارهها بالا رفتند و اولین اذانها را از مساجد سر دادند. حتی میتوان گفت اولین نماز جمعهای که سربازان ما شانه به شانه با اهل سنت و شیعیان در مسجد «شوشا» خواندند نشانه وحدت بود. من بسیار متأسفم که جهان اسلام این صحنهها را به اندازه کافی از رسانهها پخش نمیکند.
از این صحنهها که بگذریم خاکسپاری شهدا بسیار قابل توجه است. هر زمان که یک شهید را به شهر و یا روستایی میآوردند شاهد استقبال پرشور مردم منطقه بودیم. حاضران در تشییع شهدا را با تکبیر الله اکبر و یا حسین (ع) به خانه ابدیشان مشایعت میکنند؛ آیا این بیانگر اعتقادات قوی مردم به اسلام و تشیع نیست؟ همین باورها و دلسوزیها محور نزدیک شدن کشورهای مسلمان منطقه به یکدیگر است. متأسفانه این مشترکات ارزشی با دقت زیادی روبرو نشد. با اینکه یک سال از آن روزها میگذرد اما مردم آذربایجان همچنان برای گرامیداشت یاد و خاطر آنان مراسم یادبود میگیرند که این امر بیانگر میهن دوستی، روحیه شهادت طلبی و توجه به ارزشهای والای دینی است. مکتب امام حسین (ع) بعد از قرنها هنوز هم ما را به ریشه و اصل خودمان باز میگرداند.
تا آنجا که میدانم، در مدارس آذربایجان دین تدریس نمیشود. چند سال پیش برنامهای به این منظور قرار بود اجرا شود اما فکر میکنم هنوز این برنامه اجرایی نشده است
*شنیده شده گرایش جوانان به اسلام در این کشور رو به فزونی است؛ آیا مسائل دینی در مدارس آذربایجان تدریس میشود؟
تا آنجا که میدانم، در مدارس آذربایجان دین تدریس نمیشود. چند سال پیش برنامهای به این منظور قرار بود اجرا شود اما فکر میکنم هنوز این برنامه اجرایی نشده است. با این حال، گرایش جوانان به اسلام رو به افزایش است.
*دلیل این گرایش چیست؟
زمان حال را، عصر ارتباطات و اینترنت مینامند و راحت تر میتوان به واسطه ابزار ارتباط جمعی با معارف و آموزههای دینی آشنا شد؛ بنابراین یکی از دلایل گرایش جوانان به مباحث دینی مربوط به نشر معارف در فضای مجازی میشود اما باید توجه داشت علاوه بر فضای مجازی، انتشار کتابهای دینی و ترجمه شده از زبان عربی و فارسی نیز تأثیر و نقش بسزایی در تقویت باورهای معرفتی و جهانی بینی جوانان داشته است. چند روز پیش در نمایشگاه بینالمللی کتاب در باکو کتابهای بسیاری در زمینههای مختلف و همچنین کتابهای مذهبی به نمایش گذاشته شد.
* وهابی گری و نورسی گری از چه زمانی در آذربایجان شروع به رشد کرد؟
گسترش وهابیت و نورسی گری به پس از استقلال آذربایجان بر میگردد. قرنهاست که اهل سنت و شیعیان در اینجا به عنوان دو دین سنتی وجود داشته است اما دو جریان وهابیت و نورسی گری ساختگی و جدید هستند.
وهابیت از قانون آزادی تبلیغات مذهبی استفاده میکند و به دلیل دخالت نکردن در مسائل سیاسی تحت فشار دولت نیست. البته در زمان جنگ در سوریه گروهی از جوانان را شستشوی مغزی کردند و عدهای را از طریق ترکیه به سوریه فرستادند و سبب شد دولت آذربایجان علیه آنها اقدامات جدی انجام دهد و بسیاری از آنها دستگیر شوند. در حال حاضر نرمش اندکی در افکار ایشان وجود دارد.
*از چه طریق و چگونه به تبلیغات مذهبی اقدام میکنند؟
تبلیغاتشان از طریق یوتیوب انجام میشود. البته، همچنین اجازه دارند جلسات ویژه خود را ترتیب دهند. مبانی اعتقادی آنان بر اساس عقلانیت بنا نشده است، بنابراین نمیتوانند پا به جامعه علمی بگذارند. منطق آنها این است که همه باورها جز باورهای خودشان کفر است از این رو همه انسانها باورشان اشتباه و در زمره کفار قرار دارند. کدام محیط علمی چنین فکری را میپذیرد؟ این طرز تفکر نیز با سنتهای مردم آذربایجان مغایرت دارد. بنابراین، با وجود همه این اتفاقات، مردم به ایمان خود پایبند هستند.
*از جریان نورسی بگویید چه شاخصهای دارد و دلیل رشد سریع این جریان چیست؟
در سالهایی که دانشگاه قفقاز در باکو فعالیت میکرد، نورسی گری هم گستردهتر بود. فکر میکنم تأثیر این جریان پس از تعطیلی این دانشگاه کاهش یافت. آنچه به نظرم میرسد این است که اگر وهابیت بر اساس افراط گرایی پایه گذاری شده، نورسی گری هم بر اساس تفریط گرایی بنا شده است. شاید این دلیل گسترش سریع آن باشد.
*مساله حجاب پس از سقوط شوروی و با توجه به هجمه گسترده فرهنگ غرب چه وضعیتی دارد؟
این موضوع فقط در مورد پوشش نیست. فرآیندهای جاری در جهان، به ویژه تبلیغاتی که بر آن تأکید میکنید، مستقیماً ذهنها و معنویات را هدف قرار میدهد. البته این موضوع به کشور ما هم سر زده است. فمینیسم رادیکال که قبلاً اشاره کردم نیز در اینجا تأثیر دارد. البته اکثریت مردم از آن حمایت نمیکنند. اما گروههای خاصی در این زمینه وجود دارد که به طور جدی در راستای شستشوی مغزی مردم کار میکنند. موضوع حجاب در آذربایجان مانند دیگر مسائل دینی مربوط به دوران شوروی است. همانطور که میدانیم، پس از آغاز سلطه اتحاد جماهیر شوروی در آذربایجان، حجاب نیز مانند بسیاری از ارزشهای دینی ممنوع شد. مقامات شوروی حجاب را وسیلهای برای محروم کردن زنان از تحصیل معرفی میکردند. با این حال، وقتی تصاویر «مدرسه دخترانه مسلمان» را که برای اولین بار در سال ۱۹۰۱ در باکو تأسیس شد، مشاهده میکنیم معلمان و دختران دانشآموز با حجاب در مدارس حاضر میشوند و این نشان میدهد که حجاب زن را از دانش محروم نمیکند. متأسفانه، تبلیغاتی که توسط رژیم شوروی به مدت هفتاد سال انجام شد هنوز هم تأثیر منفی خود را دارد.
*شیعیان در این کشور مراسم مذهبی خود را از جمله عزاداری محرم و صفر را چگونه برگزار میکنند؟
قبل از شیوع کرونا ویروس، شرایطی وجود داشت که هم مسلمانان شیعه و هم مسلمانان سنی مراسم و مناسک مذهبی خود و حتی گردهماییهای مختلف مذهبی را برگزار میکردند. برگزاری مراسم در عید فطر و عید قربان و همچنین در روزهای ولادت و شهادت معصومان برای شیعیان آزاد است. در مورد ماه محرم، این ارزشی است که مردم آذربایجان قرنها آن را زنده نگه داشتهاند. درست است که در سالهای اخیر محدودیتهایی برای راهپیماییهای دسته جمعی عاشورا وجود داشته است. ولی مراسمهای محرم بیشتر در مساجد، حسینیهها و سالنهای مختلف برگزار میشود. جمعهها نیز قبل از ویروس مساجد مملو از نمازگزاران بود. تقریباً فشار قابل توجهی از سوی دولت برای انجام این قبیل مراسمهای دینی وجود نداشت. بنابراین تا قبل از کرونا ویروس، تقریباً هیچ مشکل مهمی در مورد عبادت در مساجد وجود نداشت. فعالیت مساجد و حسینیهها نیز بسیار خوب بود.
*گفته میشود ضعف در افزایش آگاهی دینی و فقدان دینداران و عالمان باسواد و اسلامشناس راستین برای تبیین و تبلیغ مسائل دینی، مطابق با مقتضیات زمان و مکان برای مردم مسلمان این کشور یکی از مشکلات عمده دینی در آذربایجان است؛ با توجه به این قضیه چطور گرایشات مردم نسبت به اسلام ناب بسیار است؟
مشکلی که ذکر کردید برای کشوری که هفتاد سال تحت حاکمیت شوروی بوده امر طبیعی است. با این حال، از زمان استقلال آذربایجان، کادرهایی در برخی از کشورهای اسلامی با آموزش اسلام ناب آموزش دیدهاند. جنبه مثبت این کار آن است که افراد تحصیل کرده اسلام واقعی را در کشور ترویج میکنند. نکته منفی این است که برخی از دانشجویان در معرض جریانهای خطرناک قرار دارند. این را نمیتوان تنها به وهابیت نسبت داد. حتی در بین دانشجویانی که در حوزه نجف و قم مشغول به تحصیل هستند، روحانیانی با ذهنیت اخباری را میتوان دید که هر دو گروه هم برای عقیده مردم آذربایجان و هم برای وحدت مسلمانان خطرناک است.
*در طول سالهای اخیر تعدادی از فعالان مذهبی و دینی جمهوری آذربایجان بازداشت شدهاند، علت این برخوردها چه بوده است؟
اکثراً آنها طلبههایی هستند که در قم درس خواندند و به امور سیاسی مستقیماً دخالت داشتند. مثل رئیس حزب اسلام حاج آقای محسن صمد اف او و طالع باقر زاده که شاید میشناسید.
منبع: مهر
انتهای پیام/
نظر شما