بیتردید وقتی انسان کسی را دوست دارد، میکوشد تا خود را به وی شبیه کند. اینکه میبینید در کتابهای تاریخ اسلام از سدههای نخست تا امروز، تلاشهای فراوانی برای ارائه گزارشی از نوع زندگی و سبک رفتار پیامبر خدا(ص) شده، هم به خاطر اسوه بودن آن حضرت به حکم خداوند متعال در قرآن کریم است و هم برای این است که عشق به آخرین پیامبر(ص) با گذشت بیش از هزار و ۴۰۰ سال، همچنان در قلب مؤمنان زبانه میکشد و میخواهند از محبوب خود و بهترین خلق و فرستاده خداوند بیشتر بدانند تا زندگیشان را به آن یگانه شبیهتر کنند و راه او را که راه سعادت دنیا و آخرت است، طی کنند. در این بین، چه کسانی سزاوارتر از فرزندان رسول رحمت(ص) برای بیان سیره و ویژگیهای اخلاقی او هستند؟ آنها پرورشیافتگان خانه وحیاند و آشناتر از همه با رسول خدا(ص). در متون ارجمند روایی که امروزه در اختیار ماست، گزارشهای خواندنی و متعددی در این باره نقل شده است. شیخ صدوق در کتاب ارزشمند «عیون اخبارالرضا(ع)» روایتی نسبتاً طولانی را از ثامنالحجج(ع) درباره صفات و ویژگیهای فردی و اجتماعی حضرت رسول(ص) نقل میکند که به مناسبت فرا رسیدن این عید فرخنده، فرازهایی از آن را مرور میکنیم.
با همه مهربان بود
امام رضا(ع) به نقل از اجداد طاهرینش، رسول خدا(ص) را چنین توصیف میفرماید که آن حضرت، همواره اهل فکر بود، کم سخن میگفت اما نه آن طور که در مواقع ضروری، به مقدار لازم صحبت نکند. پیامبر خدا(ص) آرام حرف میزد، صدایش را بالا نمیبرد، مخاطبش را کوچک نمیکرد و به دنبال خجالتزده کردن دیگران نبود. آن حضرت هیچ گاه برای دنیا و چیزهای دنیوی به خشم نمیآمد. وقتی شاد میشد، چشمهایش را میبست و تبسم میفرمود؛ آن گونه که به ندرت دندانهای مبارکش به چشم میآمد. بیاجازه وارد منزل دیگران نمیشد. با همه مهربان بود و با کودکان مهربانتر. اهل فضل و دانش را گرامی میداشت و کریم هر قومی را اکرام میکرد. از غذایی که بدان میل نداشت، ایراد نمیگرفت. بحث علمی را دوست داشت، اما اصحابش را از جدل و دعوای کلامی نهی میفرمود.
بهترین مردم نزد رسول خدا(ص)
امام هشتم(ع) در روایت خود از سیره جد بزرگوارش میفرماید: «وَ أَعْظَمُهُمْ عِنْدَهُ مَنْزِلَهً أَحْسَنُهُمْ مُوَاسَاهً وَ مُوَازَرَهً»؛ برترین مردم نزد او کسی بود که بیشتر همنوعان خود را یاری میداد. در مجلس به گونهای مینشست که اگر کسی آن حضرت را نمیشناخت، نمیتوانست تشخیص دهد که پیامبر کیست؟ وقتی کسی در جمع شروع به سخن گفتن میکرد، کلام او را قطع نمیفرمود و چنان با اشتیاق به سخنان وی گوش میداد که متکلم گمان میکرد نزد پیامبر خدا(ص) بهتر از او و کلامش، هیچ چیز یافت نمیشود. ثامنالحجج(ع) میفرماید: «تَعْظُمُ عِنْدَهُ النِّعْمَهُ وَإِنْ دَقَّتْ لَا یَذُمُّ مِنْهَا شَیْئا»؛ هر نعمتی هر چند کوچک، نزد پیامبر خدا(ص) بزرگ بود؛ او هیچ نعمتی را کوچک نمیشمرد و هیچ چیزی را نکوهش نمیکرد. به دیگر سخن، رسول خدا(ص) اهل بهانه گرفتن از روزگار نبود. امام(ع) میافزاید: «وَ صَارَ لَهُمْ أَباً رَحِیماً وَ صَارُوا عِنْدَهُ فِی الْحَقِّ سَوَاءً مَجْلِسُهُ»؛ رسول خدا(ص) برای مردم، همچون پدری مهربان بود و همه نزد او از حقوق مساوی برخوردار بودند. آن حضرت، اهل ناامید کردن دیگران نبود، حتی اگر آرزوی افراد دستنیافتنی به نظر میرسید.
بهترین شنونده برای درددل مردم
آن حضرت اهل حلم و صبر بود و درشتی افرادی را که او را نمیشناختند، با بردباری خود پاسخ میداد. در مجلسی که حضور پیدا میکرد، پیوسته حلم، حیا، صدق و امانت جاری بود. صدای کسی بلند نمیشد و حاضران به پیروی از رسول رحمت(ص) پیوسته امانتدار یکدیگر بودند و آنچه در مجلس اتفاق میافتاد و ضروری بود که جایی گفته نشود، در جای دیگری فاش نمیشد. پای صحبتهای مردم مینشست، درددل آنها را گوش میداد و برای آسایش آنها میکوشید. از اصحابش میخواست سخن و پیام افرادی را که به حضرتش دسترسی ندارند، به گوش ایشان برسانند و در حق کسانی که چنین میکردند، دعای خیر میفرمود. در هیچ مجلسی وارد نمیشد، مگر آنکه یاد خداوند و ذکر بزرگی او را بر هر کلامی مقدم میداشت. امام رضا(ع) درباره سیره اخلاقی جدش میفرمود: «لا یَقْصُرُ عَنِ الْحَقِّ وَ لَا یَجُوزُهُ»؛ رسول خدا(ص) از حق نمیگذشت و در اجرای آن هیچ وقت کوتاهی نمیکرد.
نظر شما