به گزارش قدس آنلاین، یکی از امور بسیار مهم که گاهی مورد اغفال و ابهام خانوادهها قرار میگیرد، موضوع «سر زدن به خانواده همسر» است. این نوع رفت و آمدها با خانواده همسر قسمتی از زندگی مشترک است و در مورد خانواده خانم یا آقا استثنا ندارد. البته گاهی اوقات میان پدر زن و مادر زن با داماد یا پدر شوهر و مادر شوهر با عروس خانواده مشکلی پیش میآید و کسی با رفتار یا گفتارش دل دیگری را میرنجاند. این شرایط دلیل قانعکنندهای برای قطع ارتباط با خانوده همسر نیست. این نکتهای است که بررسی آموزههای اسلامی بر آن صحه میگذارد.
به منظور آشنایی بیشتر با دستورات اسلامی درباره سر زدن به خانواده همسر گفتگویی با دکتر فاطمه سلیمانی، پژوهشگر و کارشناس سبک زندگی اسلامی، انجام داده ایم. آن طور که این کارشناس اسلامی توضیح میدهد، وقتی دو نفر با یکدیگر ازدواج میکنند، خانوادههای آنها هم با یکدیگر فامیل میشوند. درنتیجه هر کدام نسبت به دیگری وظایف و مسئولیتهایی پیدا میکنند، به بیان دیگر دامنه اقوام آنها گسترش پیدا میکند. به همین دلیل است که هر کدام از زن و مرد، علاوه بر فامیل و خویشاوندان خود، باید با اقوام همسرش که بعضی از آنها با او محرم هستند، در حد معقول و معتدل ارتباط داشته باشد. جالب است که بدانیم از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله حدیثی در کتاب نهج الفصاحه نقل شده که فرمودند: «هیچ کسی از مشورت کردن بینیاز نیست.» بنابراین در حین دید و بازدید و گپ و گفت، استفاده از تجربهها و علم بزرگترها برای حل مشکلات خانوادگی لازم است اما نباید کار به مداخلههای بی مورد که باعث رنجش و دلخوری میشود، برسد. اصولاً مشورت، محل امنی است که میزان خطا و اشتباه را در زندگی کم میکند. چون زوجهای جوان میتوانند از تجربههای چندین ساله خانوادههای خود استفاده کنند و راه رسیدن به زندگی آرام را هموار کنند. همان طور که در کتاب المحاسن نوشته شده که امام صادق علیه السلام فرمودهاند: «هیچ کسی از مشورت کردن نابود نمیشود.» پس اگر زوجهای جوان این واقعیت را بپذیرند که درباره تهدیدها و مشکلات زندگی مشترک اطلاع کافی ندارند و نمیتوانند به سادگی راه دور کردن آسیبها را پیدا کنند، خودشان از شنیدن و یاد گرفتن تجربه بزرگترها استقبال میکنند. چون هر کسی به جای اینکه راه صحیح بعضی کارها را از طریق آزمون و خطا یاد بگیرد و برای آن هزینههای زیادی متحمل شود، میتواند از تجربه و دانش کسانی که قبلا آن کار را انجام داده اند، استفاده کند.
دستور خداوند درباره سرزدن به خانواده همسر
یکی از ضرورتها در هر خانوادهای رفت و آمد با خانواده همسران است؛ موضوعی که گاهی مورد چالش در خانواده قرار میگیرد. میخواهیم بدانیم آیا در آموزههای قرآن کریم در این مورد توصیه و نکتهای وجود دارد که باید مورد توجه دوباره قرار بگیرد؟
در دین اسلام توصیههای زیادی در مورد ارتباط با اقوام و فامیل وجود دارد. در این میان، خانواده و اقوام همسر یکی از مهمترین و اثرگذارترین افراد در هر خانواده هستند و طبیعتاً ارتباط فامیلی با آنها ضروری و واجب است.
درواقع وقتی دو نفر با یکدیگر ازدواج میکنند، خانوادههای آنها هم با یکدیگر فامیل میشوند. در نتیجه هر کدام نسبت به دیگری وظایف و مسئولیتهایی پیدا میکنند، به بیان دیگر دامنه اقوام آنها گسترش پیدا میکند. به همین دلیل است که هر کدام از زن و مرد، علاوه بر فامیل و خویشاوندان خود، باید با اقوام همسرش که بعضی از آنها با او محرم هستند، در حد معقول و معتدل ارتباط داشته باشد.
خداوند متعال در این باره در آیه ۳۶ سوره مبارکه نساء میفرماید: «وَ اعْبُدُواْ اللّهَ وَ لاَ تُشْرِکواْ بِهِ شَیئًا وَ بِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَ بِذِی الْقُرْبَی؛ و خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر و به خویشان نیکی کنید.» در عین حال قطع ارتباط با اقوام و خویشاوندان را دلیل قطع شدن رحمت خدا میداند و در آیه ۲۵ سوره مبارکه رعد میفرماید: «وَ الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فیِ الْأَرْضِ أُوْلَئکَ لهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لهُمْ سُوءُ الدَّار؛ و کسانی که پیمان خدا را پس از آن میشکند و آنچه را خدا به پیوستن آن امر کرده (ارتباط با اقوام) قطع کنند و در زمین فساد کنند و برای ایشان لعنت است و برای آنها بد فرجامی است.»
جالب اینکه اهمیت ارتباط فامیلی تا اندازهای است که در حدیثی در کتاب سفینة البحار به نقل از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله آمده است که: «صِلوا اَرحامَکُم وَلَو بالسَّلام؛ با خویشان خود پیوند داشته باشید اگرچه تنها با سلام کردن باشد.» و البته باید توجه داشت که این دستورات به خصوص درباره خانواده همسران نقش پررنگتری به خود میگیرد، چون یکی از شرطهای ایجاد دلگرمی در میان زن و شوهر، دیدار و رسیدگی به امور همسر به حساب میآید.
دید و بازدید با چاشنی احترام
با این وجود در برخی خانوادهها میان خانم یا آقا با خانواده همسرشان مشکلاتی ایجاد میشود. دلیل و ریشه اصلی این نوع مشکلات چیست و طبق آموزههای سبک زندگی اسلامی، چگونه میتوان از ایجاد این نوع مشکلات و اختلافات جلوگیری کرد؟
برای حل اختلافات باید دقت کنید که یکی از نکات بسیار مهم در ارتباطات فامیلی با خانواده همسر این است که زن و مرد به خانواده همسرش هم به اندازه خانواده خودش احترام بگذارد و با آنها طوری رفتار کند که با خانواده خودش رفتار میکند.
چون همان طور که اشاره شد، با ازدواج دو نفر، خانواده همسر هم به اقوام و خویشاوندان او افزوده میشوند. درنتیجه هر کدام از زن و مرد مانند اقوام و خویشاوندان خودش، نسبت به خانواده همسرش هم مسئولیتهایی خواهد داشت و باید دید و بازدید و رسیدگی به آنها را هم به جا بیاورد.
البته باید توجه داشت که این کار، نوعی احترام به خانواده همسر است و لازم است که مواردی در این گونه ارتباطات حفظ شود. به عنوان مثال خانوادهها از کارهای زشتی مثل طعنه زدن، توهین و تحقیر دوری کنند تا حرمت یکدیگر را خدشه دار نکنند.
در این مورد هم نکتهای در حدیث اهل بیت علیهم السلام یا آیات قرآن وجود دارد؟
بله. مثلاً در کتاب غررالحکم در این مورد نوشته شده که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند که: «تا میتوانید خوبی کنید، زیرا بهتر از خوبی کسی است که خوبی میکند، چیزی بهتر از خوبی وجود ندارد مگر پاداش آن.» بنابراین حفظ احترام خانوادهها و خوبی کردن به آنها، باعث دلگرم شدن همسران نسبت به زندگی مشترک میشود.
حال این شرایط را در نظر بگیرید که خانمی برای پایدار ماندن اساس خانواده اش، با خانواده همسرش ارتباط فامیلی برقرار میکند و در هر شرایطی احترام آنها را رعایت میکند، و یا مردی برای احترام به همسرش با خانواده و اقوام او رفت و آمد میکند و حرمت آنها را حفظ میکند.
آیا اساس چنین خانواده ای مستحکم تر از حالتی نمیشود که زن و شوهر علاقه ای برای ارتباط با اقوام یکدیگر نشان نمیدهند؟ آیا آرام نگه داشتن فضای خانه و دلگرمی اعضا به این نمیارزد که زن و مرد کدورتها و دلخوریهای احتمالی را کنار بگذارند و احترام بزرگترهای خانوادهها را نگه دارند؟
مشورت به جای دخالت
به هر حال بزرگترها در هر خانواده احساس میکنند تجربه بیشتری نسبت به جوانان دارند و گاهی از روی دلسوزی یا هر انگیزه دیگری، قصد دارند درست و غلط را به جوانان آموزش بدهند؛ چهبسا همین صحبتها زمینه ایجاد مشاجره میان عروس یا داماد با خانواده همسرش میشود. در این مورد این سؤال مطرح میشود که چه مرزی میان مشورت و دخالت وجود دارد؟
همین طور است. وقتی اعضای خانواده همسران در جمع مهمانی، دور هم مینشینند و سر صحبت باز میشود، امکان دارد زن و شوهر جوان فرصت را غنیمت بشمارند و مشکلات و مسائل خود را با بزرگترها در میان بگذارند. اینجاست که یکی از مهمترین نقشهای خانواده همسران در قالب مشورت و نظردهی جلوه میکند. البته گاهی اوقات خانوادهها و والدین زن و مرد به خودشان حق میدهند که برای حل مشکلات زن و شوهر و یا برای پیشگیری از بروز مشکلات احتمالی، در زندگی آنها دخالت کنند و مواردی را به آنها آموزش بدهند.
در بسیاری از مواقع قصد والدین خیرخواهی است اما همین انگیزه، گاهی باعث شروع شدن یک اختلاف جدی در بین همسران میشود. چون زوجهای جوان بیشتر علاقه دارند که خودشان برای زندگی خود برنامهریزی کنند و مسائل و مشکلات را خودشان بدون دخالت دیگران حل کنند و اگر مسئله ای را مطرح میکنند انتظار پیشنهاد سازنده دارند، نه اینکه به مسئلهشان دامن زده شود. به همین دلیل است که در برابر پیشنهادها و مشورت بزرگترها مقاومت میکنند.
نیاز خانواده به مشورت
البته جالب است که بدانیم از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله حدیثی در کتاب نهج الفصاحه نقل شده که فرمودند: «هیچ کسی از مشورت کردن بینیاز نیست.» بنابراین در حین دید و بازدید و گپ و گفت، استفاده از تجربهها و علم بزرگترها برای حل مشکلات خانوادگی لازم است اما نباید کار به مداخلههای بی مورد که باعث رنجش و دلخوری میشود، برسد.
اصولاً مشورت، محل امنی است که میزان خطا و اشتباه را در زندگی کم میکند. چون زوجهای جوان میتوانند از تجربههای چندین ساله خانوادههای خود استفاده کنند و راه رسیدن به زندگی آرام را هموار کنند. همان طور که در کتاب المحاسن نوشته شده که امام صادق علیه السلام فرمودهاند: «هیچ کسی از مشورت کردن نابود نمیشود.»
پس اگر زوجهای جوان این واقعیت را بپذیرند که درباره تهدیدها و مشکلات زندگی مشترک اطلاع کافی ندارند و نمیتوانند به سادگی راه دور کردن آسیبها را پیدا کنند، خودشان از شنیدن و یاد گرفتن تجربه بزرگترها استقبال میکنند. چون هر کسی به جای اینکه راه صحیح بعضی کارها را از طریق آزمون و خطا یاد بگیرد و برای آن هزینههای زیادی متحمل شود، میتواند از تجربه و دانش کسانی که قبلا آن کار را انجام داده اند، استفاده کند.
ضرورت درک متقابل در خانواده
یکی دیگر از مواردی که در حین مهمانی رفتن و سر زدن به خانواده همسر باید مورد توجه قرار بگیرد، اظهار محبت و صبور بودن در حین دیدارهاست. امکان دارد پدر و مادر خانم، داماد را مانند پسر خود بدانند و همان طور که نکاتی را به پسر خودشان یادآوری میکنند، با داماد هم چنین برخوردی داشته باشند. و یا وقتی عروس خانواده ای به منزل پدر و مادر همسرش میرود تا به آنها سربزند، پدرشوهر یا مادرشوهر او را مانند دختر خود بدانند و مواردی را برای بهتر شدن زندگی او مطرح کنند. این جور مواقع است که درک موقعیت و صحبتهای بزرگترها به کار میآید. یعنی اگر عروس و داماد، خانواده همسرشان را مثل پدر و مادر خودشان بدانند، کمتر از نصیحتها و موعظههای آنها دلگیر میشوند.
البته گاهی دامنه این دلخوریها به اندازهای میرسد که عروس یا داماد، به خانواده همسر خود سر نمیزند و حتی از طریق تلفن هم تماسی با آنها برقرار نمیکند. وقتی همسرش دلیل این بی اعتنایی را میپرسد، او تذکرات و نصیحتهای خانواده اش را یادآوری میکند و آن را بهانه ای برای قطع ارتباط با خانواده همسر میداند. هرچند که گاهی اتفاق میافتد که خانوادهها در مواجهه با عروس یا داماد خود، احترام و شخصیت او را نادیده میگیرند، اما در این موارد هم بهترین کار صبر و گذشت است چون صبر و گذشت یکی از الزامات زندگی خانوادگی است.
به عبارت دیگر، مشکل اصلی از وقتی شروع میشود که یکی از اقوام، با حرفها یا کارهای خود باعث رنجش دیگری میشود و طرف مقابل برای دفاع از خودش جوابی میدهد و این کار آنقدر ادامه پیدا میکند که طرفین از کوره در میروند و یا مدام به یکدیگر توهین میکنند و یا صله رحم را فراموش کرده و فرار را بر قرار ترجیح میدهند.
اگر مورد مشاجره، یکی از اقوام همسر باشد زن یا مرد با او ترک مراوده میکنند و به مرور مشکل آنقدر ریشه دار میشود که رفتن به خانه پدر زن یا پدر شوهر منتفی میشود. در این شرایط است که صفت صبور بودن و گذشت کردن، جلوه میکند و به عنوان راه حل مشکل مطرح میشود. چون سوالی در اینجا مطرح میشود که آیا زن یا مرد حق دارد با خانواده همسر خود که به او توهین کرده اند، قطع رابطه کند و یا باید رفتارهای توهین آمیز را تحمل کند؟
در این مورد آیا میتوان با خانواده همسر قطع ارتباط کرد؟
بر اساس دستورات قرآن کریم و سیره پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام، انسان در هیچ شرایطی اجازه قطع کردن صله رحم را ندارد. البته میتواند به شیوه معقول و متناسب با شرایط ارتباط برقرار کند، اما به هیچ وجه نباید صله رحم را با اقوام، چه اقوام خود فرد باشد و یا خویشاوندان همسر، قطع کرد. طبق نوشته کتاب نهج الفصاحة، پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله درباره آسیبهای ناشی از قطع ارتباط فامیلی میفرماید: «سریعترین کارهای بد که کیفرش زود به انسان میرسد، ستمکاری و قطع صله رحم است.»
دوری و دوستی
یکی دیگر از دلایلی که بعضی از زوجهای جوان که تمایل چندانی برای برقراری با خانواده همسر خود ندارد، مطرح میکنند اصطلاح «دوری و دوستی» است. آنها میگویند اگر کمتر به خانواده همسرمان سر بزنیم یا آنها را به خانه دعوت کنیم، رابطه بهتری با آنها خواهیم داشت. آیا اسلام این رویکرد و نظر را قبول دارد؟
در این مورد خوب است به روایتی که در کتاب نهج الفصاحه نوشته شده، توجه کنیم که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند: «پیوند با خویشاوندان باعث افزایش مال و موجب محبت در خانواده شده و مرگ را به تأخیرمی اندازد و عمر را طولانی میکند.» بر اساس این روایت، نه تنها سر زدن و مهمان کردن خاننواده همسر موجب کدروت و اختلاف نمیشود، بلکه زمینه ای برای افزایش محبت و دوستی بین افراد خواهد شد.
البته اگرچه برقراری ارتباط با خویشاوندان همسر خیر و برکت زیادی را در زندگی به همراه داردف اما باید اصل ادب و احترام و گذشت هم رعایت شود. به این ترتیب حرمتها حفظ میشود.
در عین حال باید توجه داشت که در بعضی شرایط، سر زدن مداوم عروس و داماد به خانوادهها باعث حل شدن خیلی از مسائل میشود. همچنین امکان دارد که والدین یا یکی از اعضای خانواده همسران نیاز به کمک یا مراقبت داشته باشند و آنها مسئول هستند تا آنها را تنها نگذارند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
نظر شما