آن زمان نمایشگاه کاریکاتور «تابلو» را در گالری ساربان به نمایش گذاشته بود و گفتوگوی من با او درباره هنر کاریکاتور و مطبوعات بود. درمبخش ۱۰ سالی میشد به ایران برگشته بود. او ۲۵ سال در آلمان زندگی کرده بود و به خاطر عشق به ایران به وطن برگشته بود.
وقتی از او پرسیدم چرا به ایران برگشتید، گفت: «۲۵سال در آلمان زندگی کردم اما با خودم گفتم مخاطبان اصلی من ایرانیها هستند. از زمانی که برگشتم آن قدر ابراز احساسات و لطف نسل سومیها و جوانها را دیدهام که انرژی میگیرم. نمایشگاههای من پر از جوانهایی است که وقتی رفتم، به دنیا نیامده بودند. اگرچه امروز ۷۰ ساله میشوم اما ذهن من جوان و پویاست، چون همیشه سعی کردهام با تمام سختیها، عشق و علاقه به کارم را از دست ندهم. به نظرم کسی که کار ادبیات و هنر را جدی دنبال میکند، بیش از همه خودش از کار و هنرش لذت میبرد و بعد آن را با دیگران تقسیم میکند».
۱۸ سالگی و سفر به آلمان
درمبخش فعالیت هنریاش را (که در اوایل کار صرفاً به جنبه مادیاش فکر میکرد) از ۱۴سالگی با نقاشی کشیدن برای فروش به مغازهها شروع کرد و خیلی زود با تلاش و کار فراوان و بیوقفه خود توانست صفحات خالی و بیجان مطبوعات داخلی و خارجی را با طراحیهایش حیاتی تازه ببخشد. او در ۱۸سالگی با درآمدی که از این راه بدست آورد راهی سفر آلمان شد و توانست با کاریکاتورهای روز دنیا و کاریکاتوریستهای مطرح آن از نزدیک آشنا شود و علم و هنر آنها را فراگیرد.
چاپ کتابهای مختلف، برپایی حدود ۳۰ نمایشگاه انفرادی در داخل و خارج از کشور، ۳۰ نمایشگاه دستهجمعی داخلی و خارجی کاریکاتور و نقاشی، ۵۰ سال همکاری دائمی با مطبوعات داخل و خارج از کشور و تدریس کاریکاتور در دانشگاه تهران از جمله دستاوردها و فعالیتهای گرانقدر هنری اوست. درمبخش همچنین عناوین و جوایز فراوان بینالمللی را در کارنامه هنری خویش دارد و داوری جشنوارهها و نمایشگاههای زیادی را نیز به عهده داشته است.
او در آبان سال ۱۳۹۳ نشان شوالیه را از دولت فرانسه دریافت کرد و در مهر ۱۳۹۷ در مراسم پایانی ششمین «جشنواره بینالمللی هنر برای صلح»، نشان عالی «هنر برای صلح» به ایشان و سه هنرمند دیگر اهدا شد.
در سال ۱۳۹۰ به عنوان یکی از ۱۰ کاریکاتوریست مطرح جهان معرفی و از او قدردانی شد، اما این خبر در ایران آن طور که باید منعکس نشد.
مکتوبات
درمبخش فقط طراح و کاریکاتوریست نبود بلکه تجربیات هنریاش را در چندین اثر منتشر کرد و برای علاقهمندان به هنرش به یادگار گذاشت از جمله: بدون شرح، دفتر خاطرات فرشتهها، کتاب کامبیز (در ایتالیا منتشر شد)، کتابهای مشترک طنزاندیشان امروز ایران، طنزاندیشان امروز ایران در خارج از کشور، میازار موری که دانهکش است، المپیک خنده، سمفونی خطوط، اگر داوینچی مرا دیده بود و چند اثر دیگر.
این هنرمند فعالیتهایی در زمینه تبلیغات (طراحی روی جلد کتاب)، تصویرگری کتاب کودک، پوستر، فیلم کوتاه، کارتپستال، تقویم و مشابه آنها را هم داشت و از سال ۱۳۸۶ به بعد وارد عرصه انیمیشنسازی شد. او همراه پسرش رامین در این زمینه فعالیت کرد و نتیجه این همکاری، ساخت چندین فیلم انیمیشن کوتاه از جمله مجموعه «دلقکها» بود.
درمبخش برای آموختن هنرش استاد خاصی نداشت و به قولی خودساخته بود. آن قدر کار کرده و طرح کشیده بود که ذهنش بارور شده و توانسته بود به سبکی برسد که خاص خودش باشد.
راویانی ساده و سیاه!
مسائل و معضلات اجتماعی سبب شد درمبخش به هنر کاریکاتور بیش از پیش دلبسته و علاقهمند شود. کارهایش از پیچیدگی به سادگی معناداری گراییده و همین سادگی، سبک کاری او بود.
آثار او با خطوطی ساده و سیاه روی زمینه سفید کاغذ شکل میگیرند و کاراکترهایی را به وجود میآورند که در هر تابلو روایتگر داستانی متفاوت و تأثیرگذار هستند. او درباره سادگی آثارش گفته بود: «پشت سادگی کارهای من سالها کار و زحمت وجود دارد. مردم به من میگویند هر کاریکاتور تو یک کتاب است. کارهایم بدون کلام است و مردم از هر ملیتی میتوانند آن را بفهمند. رسیدن به این زبان بینالمللی زحمت زیادی میخواهد و من توانستم به درجهای برسم که با جهان صحبت کنم. کاریکاتور کوتاهترین وسیله پیامرسانی جهان است».
بعضی طرحهای او در واقع نقد اجتماعی و روانشناسی تصویری از جامعه امروز ماست.
به گفته خودش «بالاخره باید کسی روی این معضلات انگشت میگذاشت و آن را جایی ثبت میکرد. شاید دوربین عکاسی هم بتواند این آدمها را ثبت کند اما دوربین عکاسی فقط عکس شخص را نشان میدهد، در حالی که من در کاریکاتورهایم حالات، رفتار و غفلت آدمها را هم نشان دادهام. مسائلی که در این طرحها دیده میشود در تصویر واقعی وجود ندارد».
نظر شما