تحولات لبنان و فلسطین

اعظم فرطانی یکی از هنرمندان عرصه دوختهای سنتی استان خراسان رضوی است که قرعه به نام او افتاده و افتخار سوزندوزی پوش سنگ مضجع مطهر حضرت رضا(ع) را پیدا کرده است.

کوک‌های عاشقی در کوی دوست...

او که از ابتدای سالهای جوانی یادگیری دوختهای سنتی را آغاز کرده میگوید: سالیان سال است که این کار را انجام میدهم و میدانم که تولید یک اثر هنری چقدر زمانبر و با حساسیتهای ویژه ای همراه است، اما ما در فاصلهای کوتاه توانستیم این پروژه را به ً ثمر برسانیم که حتما به خاطر عنایت حضرت امام رضا(ع) بوده است. ما معجزات بسیاری را در این پروژه دیدیم، درست است که همه با جان و دل پای کار آمدند و سوزن میزدند اما انگار کار دست فرد دیگری بود و خود به خود پیش میرفت و....

با این هنرمند درباره پیوستنش به پروژه تولید پوشسنگ مضجع مطهر حضرت امام رضا(ع) و شیوه های دوخت آن به گفتگو پرداختیم که مشروح آن پیش روی شماست.

خانم فرطانی قدری از خودتان بگویید و اینکه از چه زمانی هنر سوزن‌دوزی را به صورت حرفه‌ای دنبال کردید؟

من کارشناس دوخت‌های سنتی ایران هستم و یادگیری این حرفه را از ۱۸ سالگی نزد خانم شهین پزشکی آغاز کردم و از الفبای دوخت تا تمام دوخت‌های سنتی را در آموزشگاه پاژ در مشهد آموزش دیدم و نزدیک ۱۰ سال است به شکل حرفه‌ای کار می‌کنم. رشته اصلی‌ام در حوزه دوخت‌های سنتی، رودوزی‌های الحاقی یا دوخت‌های مرصع‌دوزی است که تلفیقی از تمام دوخت‌هاست.

پروژه تولید پوش‌سنگ مضجع مطهر حضرت رضا(ع) چطور به شما پیشنهاد شد؟

سال گذشته پیشنهاد پوش سنگ مضجع امام رضا(ع) به من داده شد و از طریق یکی از دوستانم به خانم زهرا عنابستانی، مدیر اجرایی این پروژه معرفی شدم؛ البته ایشان کارهای من را دیده بود و یک سال پیش از آغاز این پروژه نیز آثار زیادی برای آستان قدس رضوی تهیه کرده بودم. همان طور که می‌دانید سوزن‌دوزهای بنام و مطرحی در مشهد هستند اما درباره اینکه چرا من را پذیرفتند می‌توانم بگویم شاید مصلحتی در بین بوده که من در این پروژه حضور داشته باشم.

ظرافت‌ها و ویژگی‌هایی که این نوع هنر را از سایر دوخت‌ها متمایز می‌کند، چیست؟

هدف من در این پروژه این بود که یک اثر متفاوت، ارزشمند و فاخر خلق کنم و تلاشم بر این بود از دوخت‌هایی استفاده کنم که سالیان سال است به فراموشی سپرده شده‌اند؛ به همین دلیل با کمک و همراهی استادم خانم پزشکی که در روند کار حضور داشتند دوخت‌ها را انتخاب کردم. یکی از دوخت‌هایی که علاقه‌مند بودم در این پوش استفاده کنم هنر مرصع‌دوزی بود که به ندرت از آن استفاده می‌شود، دوخت زغره‌دوزی هم یکی دیگر از این دوخت‌ها بود؛ زغره‌دوزی از قدیم برای کاخ‌ها، دربارها و اماکن متبرکه استفاده می‌شد و بسیار علاقه‌مند بودم در پوش امام رضا(ع) از آن استفاده کنم.

در واقع هدف از انجام این پروژه برقراری پیوندی میان مذهب و هنر و همچنین ابداع یک کار نو و جدید بود. در واقع قصدم این بود این پوش با تمام پوش‌ها فرق داشته باشد و خوشبختانه این اتفاق افتاد و ویژگی‌هایی همچون انواع دوخت مرصع‌دوزی و زغره‌دوزی، قابلیت جدا شدن تکه‌ها در قطعات بالا و... میسر شد و نتیجه آن متفاوت و جدید بود. 

شما این پروژه را در مدت ۲۵ روز به سرانجام رساندید. حجم و ابعاد کار چقدر بود؟ آیا این زمان، فرصت کمی برای یک کار ظریف و هنری پرکار مانند سوزن‌دوزی نیست؟

ما به صورت شبانه‌روزی با یک تیم ۱۵نفره روی این پروژه کار کردیم و روزی ۱۸ ساعت سوزن می‌زدیم. قرار بود این پوش تا شب میلاد امام رضا(ع) تحویل آستان قدس رضوی داده شود که خوشبختانه کار به موقع به پایان رسید و حتی دو روز پیش از موعد تعیین‌ شده این پوش به آستان تحویل داده شد.

اینکه چرا کار ظریفی مانند سوزن‌دوزی در این زمان کم انجام شد به نظرم به زمانبندی آن برمی‌گردد. من روی مدیریت تولید تأکید ویژه‌ای داشتم. دوخت قلب این پوش در ابعاد تقریبی ۱.۵ متر در نیم متر با من بود که آن را به تنهایی دوختم و دوخت ارزشمند زغره‌دوزی را در قلب آن استفاده کردم. هدف من این بود از تمام دوخت‌های نقاط ایران در این پوش استفاده کنم همچنین از هنر مرصع دوزی که تلفیقی از تمام هنرهاست در این پوش استفاده شد.

بر اساس تحقیقات من از زمان قاجار به بعد پوشی دوخته نشده که در این فاصله زمانی تکمیل شده باشد و پوش‌ها معمولاً در بازه‌های زمانی ۶ماه تا یکی دو سال و حتی ۶ سال دوخته شده‌اند.

اما اینکه چطور در این فاصله کوتاه توانستم این پروژه را به ثمر برسانم حتماً عنایت حضرت امام رضا(ع) در کار بوده است. ما معجزات بسیاری را در این پروژه دیدیم، درست است که همه با جان و دل پای کار آمدند و سوزن می‌زدند اما انگار کار دست فرد دیگری بود و خود به خود پیش می‌رفت و این برای من بسیار جالب بود، زیرا با توجه به تجربیاتی که در طول این سال‌ها داشتم می‌دانستم سوزن‌دوزی زمانبر است و برایم عجیب بود چرا آن قدر این پوش روان است و به راحتی انجام می‌شود.

درباره ویژگی‌های این پوش بگویید. از نوع پارچه تا مواد استفاده شده در آن.

برای این کار از پارچه مخمل ونوس استفاده شده است. البته من تأکید داشتم مواد به کار رفته در این پروژه از کیفیت بالایی برخوردار باشد و علاقه‌مند بودم از مواد خوبی برای تهیه آن استفاده کنم اما هزینه‌ها بسیار بود، با این حال در قسمت قلب پوش عقیق و سنگ‌های فیروزه استفاده شده است، همچنین قرار بود بخشی از پوش  با سِرمه آب طلا کار شود که متأسفانه به دلیل گران بودن مواد میسر نشد.

سرنوشت پوش‌ها پس از تعویض چه می‌شود؟

زمانی که پوش‌ها تعویض می‌شوند به قسمت موزه، امانات یا بایگانی می‌رود اما ما به یک ابتکار جالب دست زدیم؛ پوشی که توسط مدیریت پروژه طراحی شده به صورت تکه‌ای دوخته شده و به جز قلب کار قابلیت جدا شدن نداشت.  در قسمت بالاسر، پایین‌پا و دو طرف ابعاد سوزن‌دوزی دوخته شده و سپس به صورت تکه‌دوزی‌های قدیمی به پارچه اصلی وصل می‌شدند. 

اما این پوش قابلیت جدا شدن دارد، در حالی که از زمان قاجار هیچ پوشی دوخته نشده که قابلیت تکه تکه شدن داشته باشد با این حال ما آن را از پیش به گونه‌ای طراحی کرده بودیم که تعداد قطعاتی که روی پوش اصلی سوار می‌شود زیاد باشد و این تغییر (انفکاک و جداسازی تکه‌های پوش) را ایجاد کردیم تا بنا بر خواست آستان قدس رضوی استفاده شوند. حتی قاب‌هایی تهیه شد که وقتی این پوش از روی سنگ مضجع بیرون می‌آید آن قطعات که به پارچه اصلی دوخته شده به راحتی جدا شده و این قطعات در قاب‌هایی قرار گیرند تا مانند تابلو استفاده شوند.

«دکمه‌دوزی» هم ایده دیگری بود که دادم؛ روی کار خطوطی وجود داشت که باید به وسیله نوار یا قیطان دوخته می‌شد، من به مدیریت پروژه پیشنهاد دادم از باقی مانده‌های بدون استفاده پارچه به تعداد خادمین مرد دکمه‌ها را منگنه و دور آن‌ها گلدوزی کنیم. 

این دکمه‌ها نزدیک به ۴هزار عدد بود که توسط تیم ۵۰ نفره‌ای از بانوانی که فی‌ سبیل‌الله و با جان و دل در اردوگاه باغ امام رضا(ع) حضور داشتند، دوخته شد و قرار بود از روی پوش مضجع برداشته شود و درون قاب‌هایی از پیش آماده به خدام هدیه داده شود.

با توجه به اینکه این پروژه منشأ معنوی دارد حس و حال خودتان از اجرای آن چه بود؟

در خواب شبم هم نمی‌دیدم؛ من کجا و پوش آستان قدس کجا؟! پروژه بسیار سختی بود و یک سال درگیر آن بودم و به راحتی آن را بدست نیاوردم و آزمون و خطاهای بسیاری صورت گرفت تا تأیید شدم. اتفاقاتی در این پروژه وجود داشت که بین من، امام رضا(ع) و خداست. در تولید این پوش دست یک شخص دیگر در کار بود و جزو محالات است که در ۲۵روز این پوش آماده شود و من همه را از عنایت‌های حضرت رضا(ع)، خداوند و پشتکار تیم می‌دانم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.