ماجرای نقشه شوم
با خانوادهها هماهنگ کرده بودند و قرار بود دختر و پسر جوان که یکی دانشجوی پزشکی و دیگری هم دانشجوی مهندسی برق بود برای انجام صحبتهای تکمیلی ازدواج چند ساعتی حرفهای هم را بدون حضور پدر و مادر طرفین بشنوند.
دختر جوان سوار خودرو ۲۰۶ خواستگار میشود و پس از کمی طی مسیر در بولوار نماز و حوالی روستای ذکریا تصمیم به توقف میگیرند تا راحتتر حرفهای هم را بشنوند و به قول قدیمیها سنگهای خود را وا بکنند.
خودرو را در گوشهای از جاده منتهی به روستای ذکریا جایی که نور کافی هم وجود نداشت پارک میکنند. گرم صحبت میشوند و از اطراف و نقشه شوم شیاطین «بدبو» هیچ خبری نداشتند. ناگهان به یک باره شیشه سمت راننده با ضربهای سنگین فرو ریخت و مردی با سر و صورت بسته درِ سمت راننده را باز کرد و با تهدید و ضرب و شتم خواستگار را روی زمین انداخت.
او که دلیل این رفتار را نمیدانست حدود چهار نفر دیگر را هم بالای سرش مشاهده کرد. یکی از آنها به سمت زن جوان رفت و او را از خودرو پایین کشید، داد و فریادهای خواستگار هم هیچ فایدهای نداشت و مردان شیطان صفت به گریهها و التماسهای دختر جوان هم هیچ توجهی نداشتند و او را به پشت تپهای کشانده و مورد اذیت و آزار قرار دادند.
ثانیهها به سختی سپری میشد تا اینکه صدای آژیر خودرو پلیس که از آن منطقه عبور میکرد ترس را به دل شیاطین بدبو انداخت و موجب شد از محل متواری شوند.
دستگیری سه نفر از متهمان
در ادامه دختر و پسر جوان برای طرح شکایت راهی دادسرای مشهد شده و پروندهای تشکیل دادند و موضوع برای رسیدگی فوری به شعبه ۲۰۱ بازپرسی ارجاع شد. خواستگار دختر جوان اظهار کرد: آنها برای آنکه من سکوت کنم با مشت به دهانم زدند که دو دندانم شکست. از سوی دیگر شاکی پرونده که دختر دانشجو بود هم مدعی شد: آنها به التماسهای من هیچ توجهی نداشتند، بدن آنها بوی بدی میداد و با لهجهای خاص صحبت میکردند. یک نفرشان را با اسم کوچک صدا زدند و تمامی آنها سر و صورت خود را بسته بودند.
قاضی طاهری پس از بررسی اولیه پرونده دستور شناسایی متهمان را به مأموران پلیس داد. تحقیقات میدانی آغاز شد و با توجه به مستندات فنی و دقیقی که پلیس در این زمینه بدست آورده بود، رد یکی از متهمان با هویت (جلال) شناسایی و در مخفیگاهش غافلگیر و دستگیر شد.
به سرعت مواجهه حضوری بین شاکی و متهم دستگیر شده برگزار شد و هر دو نفر، عضو باند شیاطین «بدبو» را شناسایی کردند. فرددستگیر شده که با توجه به جمیع مستندات و ادله موجود راهی برای کتمان حقیقت نداشت به اقدامهای غیرانسانی خود اعتراف کرد و دیگر اعضای باند را لو داد.
او همچنین مدعی شد: پیش از اجرای نقشه شوم پشت تپه با دوستانم دور آتش نشسته بودم که یکی از اعضای باند با روشن کردن چراغ گوشی تلفن همراهش ما را متوجه توقف پژو ۲۰۶ در جاده فرعی کرد. او در ادامه محل حضور دیگر متهمان پرونده را لو داد و در پی انجام چند عملیات پلیسی دو نفر دیگر از شیطان صفتان نیز دستگیر شدند.
در حالی دو متهم دیگر این پرونده با هویت معلوم متواری شدهاند که مردان قانون سایه به سایه در تعقیب آنها هستند، دیگر اعضای باند شیاطین «بدبو» هم به زندان منتقل شدند.
نظر شما