در رواق امروز میخواهیم با هم به پیشینه این تزئینات ارزشمند سرک بکشیم و درباره آنها بیشتر بدانیم.
مشهد و حرم مطهر در عصر سلجوقی
سلجوقیان دودمانی بودند که از سال ۴۱۶ تا ۵۷۳ خورشیدی به مدت ۱۵۷ سال بر بخشهای وسیعی از فلات ایران حکومت کردند. البته بقایای آنها تا مدتها بعد در مناطقی مانند آناتولی (ترکیه امروزی) دوام آورد و اصولاً سنگ بنای امپراتوری عثمانی روی میراث سلجوقیان استوار شد. با وجود آنکه سلجوقیان از همان ابتدای کار، چندان روی خوشی به شیعیان نشان نمیدادند اما گزارشهای بسیاری درباره احترام ویژه آنها به حرم رضوی وجود دارد و این مسئله ثابت میکند حرم مطهر امام رضا(ع) طی تاریخ هزار و ۲۰۰ساله خود، نه فقط مورد احترام و توجه ویژه شیعیان بلکه مورد علاقه شدید پیروان دیگر مذاهب اسلامی بوده است. برخی مورخان از زیارت مرقد مطهر امام هشتم(ع) توسط فرمانروایان مقتدر سلجوقی سخن به میان آوردهاند. رد پای این ارادت را میتوان در توسعه کمی و کیفی ساختمان حرم مطهر مشاهده کرد. در دوران سلطان سنجر فرزند ملکشاه سلجوقی، مشهد به یکی از مراکز مهم سیاسی و بازرگانی خراسان تبدیل شده بود و به همین دلیل فعالیتهایی برای گسترش بارگاه منور رضوی صورت گرفت. برخی از مورخان مانند ملاهاشم خراسانی در «منتخبالتواریخ» و اعتمادالسلطنه در «مطلع الشمس» چنین نوشتهاند که بنای روضه منوره در دوره سلجوقی توسعه پیدا کرد و در سال ۵۰۰ خورشیدی تجدید بنا شد و نصب کاشیهای سنجری در اطراف روضه منوره را مربوط به دوران همین تجدید بنا میدانند. بنابراین آنچه در اطراف ضریح مطهر ملاحظه میکنیم، میراثی است از دوره سلجوقی که البته در دورههای تاریخی بعدی، تغییرات گستردهای در شکل و تزئینات آن به وجود آمده است. برخی معتقدند آغاز بنا توسط ابوطاهر قمی به دلیل نذری بود که سلطان سنجر برای شفای فرزند بیمارش بر حرم مطهر امام رضا(ع) کرد که اگر این نقل قول را بپذیریم، باید برای این آثار مهم تاریخی به جا مانده در روضه منوره، ارزش معنوی خاص نیز قائل شویم.
نامهای ناگفته در کاشیهای سنجری
کاشیهای چینینمای سنجری یا به نقل برخی از مورخان «خشتهای سلطان سنجر» قدمتی حدوداً ۹۰۰ ساله در حرم مطهر رضوی دارند. بر اساس برخی گزارشها، محل ساخت این کاشیها شهر کاشان بوده است و سازنده آنها خاندان ابوطاهر (غیر از وزیر سلطان سنجر) هستند که چهار نسل پیاپی در کار تولید کاشی فعال بودهاند. اما موضوعی که سبب شده این کاشیهای کتیبهدار بیشتر مورد توجه و کنکاش محققان قرار بگیرند، نامهای متعدد درج شده در آنها و البته فقدان ترتیبات تاریخی برای ثبت کاشیهاست. این کاشیها که جزو نخستین کاشیهای تاریخدار هنر اسلامی هم محسوب میشوند، نامهای متعددی را روی خودشان حفظ کردهاند: «بن محمد بن طغرلخان»، «سنجر ابیالفتح محمد بن سلطان»، «دستور خراسان ابی»، «المعالی بن الحسین»، «بن عیسی بن علی بن جعفرالموسوی انارالله برهانه»، «ابن هبهالحسینی»، «الحسن بن علی بن محمد بن یحیی»، «صدرالعالم»، «ترکان زمرد ملک بنت سلطان شهید محمود»، «الدهرعصمه»، «نساءِ اهل البیت بنت طاهر الموسوی» و... از جمله اسامی متعددی هستند که میتوان در این کاشیها یافت. این مسئله دستکم دو برداشت ویژه تاریخی را پیش روی ما قرار میدهد؛ نخست اینکه به احتمال زیاد، کاشیهای سنجری با وجود ثبات موقعیت و حفظ اصل آنها، بارها توسط افراد مختلف مرمت و احیا شدهاند و دوم اینکه نام و اسامی موجود در کتیبهها، خبر از جایگاه ویژه حرم مطهر در میان خاندانهای حکومتی عصر سلجوقی دارد؛ چنانکه «ترکان زمرد ملک» یکی از این نامهاست که در سال ۴۹۷ خورشیدی بر کاشی ثبت شده و نام یکی از بانوان صاحب مقام در دربار سلجوقی که اتفاقاً از وی قرآنی وقفی نیز در حرم مطهر رضوی وجود دارد اثبات میکند که بانوی مذکور اهتمام و سعی فراوانی برای آبادانی و بهسازی فضای حرم رضوی داشته است. نکته دیگر این است که برخی از این نامها در هیچ سند تاریخی دیگری وجود ندارند و از این رو کاشیهای سنجری افزون بر جایگاه تاریخی و ارزشمند خود در حرم رضوی، به لحاظ استنادی نیز اهمیت فراوانی دارند و شاید در پژوهشهای آینده اسباب کشف رویدادها و اسرار ناگفته تاریخی باشند.
نظر شما