به همین دلیل و به منظور بهرهگیری از توان تمامی نیروها و امکانات برای رسیدگی به وضعیت محرومترین اقشار جامعه اساسنامه تشکیل نهاد «جهاد سازندگی» در بیست و هفتم خرداد سال ۱۳۵۸ به تصویب هیئت وزیران رسید.
بر پایه این اساسنامه، جهاد سازندگی مسئول ارائه خدمات عمرانی و فنی به مناطق محروم شد، اما با گذشت زمان و شرایط جدید مسئولیتهای آن هم تغییر کرد. در نتیجه مجلس شورای اسلامی در آذر ماه ۶۲ لایحه تشکیل وزارت جهاد سازندگی را تصویب کرد. بر اساس لایحه یاد شده، این وزارتخانه عهدهدار نظارت و سرپرستی سازمان امور عشایر، صنایع روستایی و دستی، شرکت سهامی شیر، شیلات و فرش شد. البته این وزارتخانه در انجام این وظایفش و همچنین ایفای نقش در دفاع مقدس و حتی بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ عملکرد موفقی داشته که تأمین نیازهای کشور در زمینه غذایی، ساخت هزاران کیلومتر راههای ارتباطی، مدرسهسازی، برقرسانی و آبرسانی به روستاها تنها بخشی از این دستاوردهاست.
با این همه و بر خلاف نظر نیروهای جهادی، وزارت جهاد سازندگی در سال ۱۳۷۹ بر اساس آنچه موازیکاری با دستگاههای دیگر خوانده میشد با وزارت کشاورزی ادغام و به وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شد. اتفاقی که به نظر بعضی از کارشناسان موجب شد دوباره مسائل مناطق روستایی و عشایری فراموش شوند و روستاییان از فرط بیکاری به شهرها مهاجرت کنند.
حال با روی کار آمدن دولت سیزدهم بار دیگر موضوع احیای نهاد جهاد سازندگی شنیده میشود. به طوری که سیدابراهیم رئیسی به تازگی در دیدار با مردم استان کهگیلویه و بویراحمد از ضرورت احیای جهاد سازندگی به منظور آباد کردن روستاها و مناطق محروم کشور خبر داده است.
حجتالاسلام سیدرضا تقوی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که تا تیرماه امسال به عنوان نماینده ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی فعالیت داشته و نگاه جامعی نسبت به احیای جهاد سازندگی دارد، در گفتوگو با ما به ضرورت احیای جهاد سازندگی اشاره کرده است.
در ابتدا از نقش جهاد سازندگی در گذشته و توفیقات این نهاد در دوره فعالیت آن برایمان بگویید.
نقش و فلسفه تشکیل این نهاد در سال ۵۸ رفع خرابیهای برجای مانده از زمان رژیم طاغوتی و پاسخگویی به نیازهای مردم مناطق محروم و همچنین بهرهگیری از نیروهای عظیم انقلابی در کشور بود؛ چرا که خیل گستردهای از جوانان انقلابی آماده به خدمت و عاشق فعالیتهای انقلابی بوده و همچنان هم هستند. ضمن اینکه این نهاد به تربیت جوانان پرشور در میدان عمل میپرداخت. در واقع جهاد سازندگی یک مکتب تربیتی بود اما به تدریج از صفحه فعالیتهای انقلابی حذف شد.
تفاوتی که عملکرد جهاد به عنوان یک نهاد مردمی با عملکرد جهاد به عنوان یک وزارتخانه دولتی خواهد داشت در چیست؟
همان طور که از پرسش شما پیداست جهاد سازندگی یک نهاد مردمی است و جهادی هم که در چارچوب و قالب دولت قرار گیرد، جهادی دولتی محسوب میشود و طبیعی است که دولتی شدن جهاد با توجه به ضوابط و قوانینی که بر آن حاکم است موجب کُندی آن میشود. ضمن اینکه دولت هم چندان از کار اداری راضی نیست. از سوی دیگر به عقیده همه کارشناسان؛ بهرهوری کار بخش خصوصی در مقایسه با کار دولتی به ویژه در حوزه اقتصادی البته با توجه به تناسب سرمایهگذاریها بیشتر و بهتر است. به طوری که عدهای معتقدند اگر کارخانههای دولتی را به شرط حفظ نیروی کار و استفاده از همه ظرفیتهایشان به صورت رایگان به بخش خصوصی واگذار کنند باز به نفع جامعه است بنابراین اصولاً کارهای دولتی با کندی روبهرو هستند. اما نهاد، آزادی عمل بیشتری دارد، البته آزادی عمل نه به این معنی که در اینجا بیقانونی حاکم است- ولی در کار دولتی قانون وجود دارد- بلکه به این معنا که ضوابط و پیچ و خمهایی که برای یک نهاد دولتی وجود دارد برای یک نهاد غیرانتفاعی و مردمی وجود ندارد و یا خیلی کمتر است. بر این اساس، کارها در یک نهاد غیردولتی روانتر پیش میرود.
نکته دیگر اینکه در نهادهایی مثل جهاد سازندگی در گذشته افراد بیشتر با نیت خالص و با انگیزه خدمت آمده بودند نه صرفاً برای وقتگذرانی و دریافت حقوق در پایان هر ماه . اینها تفاوتهایی هستند که یک نهاد مردمی با نهاد دولتی دارد. از این رو طبیعی است که زمینه برای فعالیت و رشد در نهاد مردمی فراهمتر باشد.
در صورت احیای احتمالی جهاد سازندگی، این ساختار جدید، دولتی خواهد بود یا غیردولتی؟
احیای جهاد سازندگی را بنده در جلسهای به آقای رئیسی، رئیسجمهور پیشنهاد کردم و ایشان هم آن را تأیید کرد و گفت این نهاد را احیا میکنیم و بعد هم دستورش را به معاون اول ریاست جمهوری داد و آقای مخبر هم گفت این کار را انجام داده و آن را به دفتر ریاست جمهوری ارسال کرده است.
اما در پاسخ به پرسشتان باید تأکید کنم ساختار جدید جهاد سازندگی نباید دولتی باشد، مگر ما نهاد یا مؤسسه و سازمان دولتی کم داریم که بیاییم یک نهاد دیگری ایجاد کنیم. ما باید یک نهاد جهادی و مردمی به وجود بیاوریم. نهادی که به معنی واقعی مردمی باشد و همه نیروهایی که به صورت مخلصانه در مناطق محروم کار میکنند را زیر پوشش خود بگیرد. البته هستههای جهادی خودجوش در کشور کم نیستند و همه اینها میتوانند در جهاد سازندگی فعالیت کنند و آن وقت این جهاد میتواند با دولت قرارداد ببندد. مثلاً الان دولت میخواهد سالی یک میلیون واحد مسکن بسازد. جهاد سازندگی میتواند با دولت در این زمینه قرارداد منعقد کند و به کمک نیروهای جهادی خودش آن را پیاده کند. یا مثلاً اگر روستایی آب آشامیدنی ندارد، جهاد میتواند طرح آبرسانیاش را پیاده کند.
احیای نهاد جهاد سازندگی چه بستر تازهای را برای نیروهای جهادگر سازندگی ایجاد میکند؟
این اتفاق فرصت خوبی است تا همه نیروهای تحصیلکرده، متخصص و جهادگر در قالبهای مختلف مثل شرکتهای تعاونی و گروههای کاری ساماندهی شوند و فعالیت کنند.
نقشی که نهاد تازهتأسیس جهاد سازندگی در حل مشکل مهاجرت روستاییان به شهرها و رفع معضل حاشیهنشینی در شهرها خواهد داشت، چگونه است؟
ما هر چه بتوانیم نقاط محروم و روستاها را فعالتر کنیم و فرصتهای شغلی به وجود بیاوریم و برای خانوارهای روستایی درآمدزایی داشته باشیم بهتر میتوانیم مانع مهاجرت روستاییان به شهرها و حاشیهنشینی شویم چون روستاییان به دلیل نبود فرصتهای کاری سرازیر شهرها میشوند و چون پول کافی برای اسکان در نقاط مناسب شهرها را ندارند به حاشیه شهرها پناه میبرند که این موضوع خود مشکلات اجتماعی و فرهنگی ایجاد میکند.
احیای جهاد چگونه میتواند مدیریت جهادی را بر دیوانسالاریهای فرسوده مسلط کند؟
قطعاً میتواند تأثیرگذار باشد. به هر حال یک نهاد مردمی وقتی در جامعه فعال شود میتواند نمونه و الگویی برای دستگاههای دولتی شود. البته نیروهای دستگاههای دولتی نه اینکه بد باشند، بلکه ساختارهای دولتی خیلی مناسب نیست و چندان جواب نمیدهد. بسیاری از کمکاریها یا مشکلاتی که در نظام اداری ما وجود دارد به خاطر ساختارهای نابجایی است که برای آنها طراحی شده است. به نظرم احیای نهاد جهاد سازندگی هم برای دولت و مردم مناطق محروم مفید خواهد بود و هم نیروهای متخصص را جمعآوری و آنان را ساماندهی میکند. علاوه بر این با سرمایههای کوچک اشتغالزایی بیشتری میشود و این گونه مردم در روستاها ماندگار خواهند شد.
چه تضمینی وجود دارد که فواید جهاد سازندگی بیش از هزینههای آن باشد؟
این موضوع مهمی است. این نهاد باید به گونهای طراحی شود که به خانواده دولت اضافه نشود و بر مخارج دولت اضافه نکند، در واقع نیروهای این نهاد باید از طریق کار، هم مخارج خود تا تأمین کنند و هم کار کشور را انجام بدهند. ممکن است ساختارش طوری نوشته شود که نیروهایش استخدامی نباشند و یا اگر مصوبه مجلس را داشته باشیم نیروهایی که داوطلب کار اداری هستند از جاهای دیگر بیایند و اینجا را اداره کنند.
یکی از دلایلی که موجب ادغام جهاد سازندگی و کشاورزی شد موازیکاری ایجاد شده بین نهاد جهاد با وزارت کشاورزی وقت بود؟ آیا با احیای دوباره جهاد شاهد موازیکاری این دو بخش نخواهیم بود؟
بحث موازیکاری مطرح نیست. آن قدر کار در روستا مانده که حتی چندین وزارتخانه هم به کمک وزارت کشاورزی بیایند نمیتوانند پاسخگوی نیازها باشند. با وجود این برای جلوگیری از موازیکاری دولت میتواند تقسیم کار کند. مثلاً لایروبی رودخانه، آبرسانی به روستاها و... را به جهاد سازندگی اختصاص بدهد یا وقتی دستگاههای اجرایی میخواهند پروژههایی را اجرا کنند طرف قراردادشان جهاد سازندگی باشد.
اصلیترین دلیلی که برای احیای جهاد سازندگی وجود دارد از نظر شما چیست؟
اصلیترین دلیلش این است که مناطق محروم یک مسئول مشخصی داشته باشند تا برای روستاییان ایجاد اشتغال کنیم. یا اگر قناتشان آب ندارد یا دامهایشان گرسنه هستند و... جهاد سازندگی این مشکلات را حل کند.
عملکرد موفق جهاد سازندگی سابق یکی از دلایلی است که بعضیها معتقدند دوباره باید این نهاد احیا شود، در صورتی که آن موقع پول نفت به صورت هفتگی یا ماهیانه به یکی از استانها تعلق میگرفت تا صرف آبادانی روستاها و عشایر شود مثلاً برقرسانی و آبرسانی شود یا مدرسه و مسجد ایجاد شود که این امور انجام شده است؛ اما اکنون که دولت به شدت درگیر کمبود بودجه است آیا روحیه انقلابی میتواند مسائل و مشکلات روستاها را حل و فصل کند؟
پول هم هست. یعنی همان پولی که وزارت جهاد کشاورزی میگیرد را میتوانیم به جهاد سازندگی بدهیم تا کارها روانتر پیش برود.
ما میگوییم مثلاً دولت میخواهد رودخانهای را در یک روستا لایروبی کند خب این کار را بدهد جهاد سازندگی انجام بدهد. یعنی با نهاد جهاد یک قرارداد ببندد تا این کار انجام شود چون تشکیلات دولت با توجه به وضعیت اداری که دارد تاکنون نتوانسته چنین کارهایی را انجام بدهد.
نتوانستند انجام بدهند یا کمبود بودجه مانع انجام چنین اموری از سوی دستگاههای مسئول از جمله وزارت جهاد کشاورزی شده است؟
بودجهاش هم هست اما نمیخواهند کار کنند.
نظر شما