به گزارش قدس آنلاین، همیشه همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر، ماجرای نظارت و ارزیابی فیلمها خبرساز بوده، این موضوع هم در فرایند راهیابی فیلمها به جشنواره هم بعد از رونمایی از آنها مورد توجه بوده که آیا این آثار با همین کیفیت میتوانند وارد عرضه اکران شوند یا خیر؛ دوره چهلم جشنواره فیلم فجر هم مستثنی از این قاعده نبوده است.
از همان روزهای آغازین این رویداد، فیلمهایی بودند که حرف و حدیثهایی درباره کیفیت حضورشان در محافل رسمی و غیر رسمی پیش مطرح شد، در حاشیه و در شلوغی جشنواره فیلم فجر فرصتی کوتاه پیش آمد تا با حبیب ایلبیگی مدیرکل ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی به گفتگو بنشینیم که او در پاسخ به ابهامات مواضعی صریح درباره آثار این دوره از جشنواره و البته چند فیلم خبرساز دیگر ارایه داد.
مشروح بخش نخست این گفتگو را در زیر میخوانید:
در ویترین جشنواره فجر تا به امروز برخی فیلمها به نمایش درآمده است که به نظر میرسد برای اکران عمومی با مشکلاتی مواجه خواهند بود. با توجه به اینکه دریافت پروانه نمایش یکی از شروط راهیابی این آثار به جشنواره بوده است، آیا تضمینی وجود دارد که همه این ۲۲ فیلم بدون مشکل به اکران عمومی برسند؟
این سوالی است که همواره در بازه برگزاری جشنواره فیلم فجر مطرح میشود و اگر فرآیند کار بهصورت شفاف تشریح شود، این ابهامات هم از بین میرود. واقعیت این است که شورای صدور پروانه نمایش در ایام منتهی به جشنواره معمولاً در شرایطی فیلمها را مورد بازبینی قرار میدهد که اکثر این آثار کامل نیستند، به همین دلیل این فیلمها پروانه نمایش موقت برای حضور در جشنواره دریافت میکنند. در همین جشنواره امسال تنها چهار یا پنج فیلم داریم که پروانه نمایش دائمی دریافت کردهاند. فیلمهای «برف آخر»، «بیرویا»، «درب»، «شهرک»، «ماهان» و اگر درست در خاطرم باشد «نمور» تنها آثاری از میان فیلمهای جشنواره امسال هستند که پروانه نمایش دائم و قطعی دریافت کردهاند و باقی فیلمها به دلیل کامل نبودن مراحل فنی پروانه موقت گرفتهاند.
قبول دارید این نواقص معمولاً مربوط به بخش فنی آثار است و از نظر محتوایی معمولاً تغییر چندانی نمیکنند؟
مهم زمان نهایی یک فیلم است که در پروانه نمایش باید درج شود. به همین دلیل نسخهای مورد بازبینی نهایی قرار میگیرد که قرار است اکران عمومی شود. نکته دیگر این است که صدور پروانه نمایش یک فرآیند مشخص در سامانه سازمان سینمایی دارد و از همان ابتدا اطلاعات کامل یک فیلم باید در سامانه ثبت شود و فیلمسازان از آن کانال باید برای دریافت پروانه اقدام کنند.
در بازه جشنواره فیلم فجر، فیلمها از طرف جشنواره به ما معرفی میشود و به تعبیری تشریفاتی که باید برای اخذ پروانه نمایش در سامانه سازمان سینمایی طی شود، توسط این فیلمها طی نشده است. در این فرآیند تیتراژ کامل باید درج شود، سرمایهگذار باید معرفی شود و فرمهای خاصی هم هست که باید تکمیل شود. این مراحل به دلیل سرعت عمل در آستانه جشنواره فجر، طی نمیشود.
شورای پروانه نمایش و سازمان سینمایی تا چه میزان پای همین پروانههای نمایش صادرشده برای اکران عمومی میایستند؟ آیا این ۲۲ فیلم باید مجدد مورد بازبینی قرار بگیرند؟
بله. به جز چند فیلمی که پروانه دائم گرفتهاند، باقی فیلمها باید فرآیند پروانه نمایش را مجدد طی کنند. بهخصوص که صاحبان آثار معمولاً با توجه به بازخوردهایی که در ایام جشنواره دریافت میکنند، زمان آثار خود را کم و زیاد میکنند، به همین دلیل طبیعی است که بازبینی مجدد صورت بگیرد. خود فیلمسازان هم معمولاً آثار خود را داغداغ به جشنواره میآورند و هنوز به نسخه نهایی نرسیدهاند.
مشخصاً فیلمهایی مانند «علفزار»، «ضد» و «مرد بازنده» که داستانهای نسبتاً ملتهبتری دارند را شخصاً دیدهاید؟
بله، چند بار…
درباره شرایط این فیلمهای برای دریافت پروانه نمایش دائم توضیح میدهید؟
این فیلمهای توسط شورای بازبینی دیده شدهاند و قبل از جشنواره هم از فیلمسازان خواستهایم که اصلاحات مدنظر شورا را اعمال کنند.
مشخصاً درباره همین فیلمهای میزان اصلاحیهها چقدر بود؟
درباره فیلم «علفزار» مثلاً دو سه مورد اصلاحیه داشتیم که البته یکی دو مورد آن را در نسخه جشنواره اعمال نکرده بودند. ما براساس یک تعامل این اصلاحات را به صاحبان آثار گفتهایم. اکثر فیلمهای جشنواره هم اصلاحات مدنظر شورا را اعمال کردهاند.
درباره تعامل با نهادهای خارج از وزارت ارشاد مانند قوه قضاییه و برخی نهادهای امنیتی که گفته میشود بر فیلمهای جشنواره نظارت دارند هم توضیح میدهید؟
نهادهای دیگر هیچ نمایندهای برای بازبینی فیلمهای جشنواره ندارند.
اما در سالهای قبل گفته شد برای برخی فیلمها از سوی نهادهای خارج از وزارت ارشاد ممانعت برای اکران بهوجود آمد.
اینکه درباره یک فیلم در فرآیند ساخت و یا پس از رونمایی در جشنواره، ادعایی از سوی یک نهاد خاص مطرح شود، همیشه بوده و اتفاق هم افتاده است. موردی هم نیست که ما بخواهیم بگوییم کسی حق ورود به آن را ندارد، یک فرد هم میتواند با شکایت جلوی عرضه یک فیلم را بگیرد. اما طبق قانون تنها مرجع صدور پروانه نمایش برای اکران یک فیلم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
البته میدانید تعدادی از فیلمها با توجه به سوژهای که دارند، مرتبط با یک نهاد یا مجموعه خاص میشوند و مذاکرات و گفتگوهایی هم با آن نهادها داشتهاند تا مجوزهای لازم را دریافت کنند. بالاخره در این جنس آثار، نظر نهادهای مرتبط مهم است. در جریان هستم پیش از جشنواره، برخی از همین آثار توسط تهیهکنندگانشان به نهادهایی عرضه شده و درباره آن گفتگوهایی هم داشتهاند. آن نهادها هم بعضاً اشکالاتی را مطرح کردهاند. تلاش ما اما این بوده تا جایی که ممکن بوده است امکان حضور همه این فیلمها در جشنواره را فراهم کنیم.
بهصورت مصداقی فیلمی مانند «مصلحت» در حال حاضر پروانه نمایش ارشاد را دارد، اما بیش از یکسال است که امکان اکران عمومی پیدا نکرده است و گفته میشود یکی از نهادها مخالف اکران آن است. این اتفاق آیا شأنیت و اعتبار پروانه نمایش را زیر سوال نمیبرد؟
درباره مصادیق باید پرونده فیلمها را مرور کنید تا مشخصاً بدانید مشکل در کجاست. ما در شورای پروانه نمایش معمولاً از همه گرایشها و تخصصها نماینده داریم که فیلمها را مورد بررسی قرار میدهند و مصالح کشور را هم برای صدور پروانه نمایش هر فیلم در نظر میگیرند. ما زمانی دچار مشکل میشویم که ناگهان یک اشکال تاریخی یا استنادی بهوجود میآید. کاری را که قبل از ساخت باید اتفاق بیفتد، نباید به بعد از ساخت موکول کرد. فیلمهایی به این جنس مشکل که شما به آن اشاره کردید برمیخورند که قبل از ساخت که زمان برای گفتگو بیشتر فراهم است و میتوانند در قالب یک تعامل درست نظرات تخصص نهاد مربوطه را کسب کنند تا فیلمشان بدون مشکل به سرانجام برسد را انجام نمیدهند.
این فیلمسازان ابتدا فیلم را میسازند و بعد نهادهای مربوطه ورود میکنند. فیلمسازان ما بالاخره خیلی از مسائل را نمیدانند. نمیدانم چه اصراری است که درباره هر حوزه تخصصی به دانستههای خودمان اکتفا کنیم. به نظرم در هر حوزهای باید به مراکز تخصصی و کارشناسی مراجعه کرد. منظورم صرفاً مباحث تخصصی است، نه مسائل دراماتیک مرتبط با فیلمسازی. برخی نهادها شاید بخواهند در قصه هم دخالت کنند، این درست نیست، آنها صرفاً میتوانند در حوزه تخصصی خود اظهارنظر داشته باشند و بایدها و نبایدها را بگویند. این فرآیند اگر به درستی انجام شود، به همان اصل میرسیم که میگوید «اگر اول کاری به انتهای آن فکر نکنیم، آخر کار باید به اولش فکر کنیم!»
چند سال پیش در سفر به هند تجربه جالبی داشتم. در آنجا با مسئول نظارت فیلمهای سینماییشان جلسهای داشتم که برایم جالب بود. ما معمولاً فکر میکنیم در سینمای ایران سختترین شکل نظارت اعمال میشود. از آن مسئول نظارت سینمایی در هند پرسیدم، شیوههای نظارتی شما چگونه است؟ آیا فیلمنامهها را میخوانید و مثل ما شورایی برای این کار دارید؟ در پاسخ گفت در ابتدای کار تنها نام فیلم توسط تهیهکنندگان عضو سندیکای تهیهکنندگی ثبت میشود. اگر طرحی هم داشته باشند میخوانیم، اما وقتی فیلم ساخته میشود، فیلم درباره هر موضوعی باشد، نمایندگان متخصص آن حوزه میآیند و فیلم را میبینند.
که به نظر میرسد شما هم با این فرآیند موافق هستید؛ یعنی اگر فیلمی نقدی بر قوه قضاییه و یا یک نهاد امنیتی داشته باشد، باید توسط نمایندگان این نهادها برای صدور پروانه نمایش ارزیابی شود؟
من این نکته را درباره سینمای هند مطرح کردم، نه سینمای خودمان.
اما در ادامه بحث و پیشنهادی که برای فیلمسازان خودمان داشتیم این خاطره را ذکر کردید.
حرف من این است که وقتی من سراغ یک موضوع خاص میروم، نمیتوانم تنها دیدگاه خودم را مدنظر داشته باشم و آن را بسازم. چنین اجازهای در سینمای هیچ جای دنیا به کسی داده نمیشود. ما فکر میکنیم که در ایران سختگیری صورت میگیرد. به هر جایی خارج از ایران میخواهید بروید و بگویید من قصد فیلمسازی دارم، حتماً دفترچهای به شما میدهند که مشخص کرده است به چه مسائلی میتوانید بپردازید، درباره چه مسائلی نمیتوانید فیلم بسازید و درباره چه موضوعاتی باید چه مسیر مشخصی را طی کنید. همه چیز قاعده و قانون دارد.
در ایران چنین دفترچهای وجود ندارد و به همین دلیل هر مدیری براساس سلیقه خودش نظراتش را اعمال میکند!
بله این نکته وجود دارد. ما در آییننامه پروانه نمایش منعیاتی را داریم اما بسیار کلی مطرح شده است. من فکر میکنم یک تهیهکننده، وقتی نام خودش را تهیهکننده میگذارد، بخشی از مسئولیتهای نظارتی ما در دولت را میپذیرد و باید روی آن مراقبت داشته باشد. چنین تهیهکنندهای باید خطقرمزها و اولویتهای کشور را بشناسد. او نمیتواند مسائلی را که بر ضد منافع کشور است، نشناسد.
فیلم یکی از تهیهکنندگانی که در جشنواره امسال حضور دارد، مشکلات ممیزی داشت، آن هم مشکلاتی ساده و بدیهی که آن تهیهکننده باید از آنها اطلاع میداشت. وقتی از او پرسیدم شما که اولین کارت را تهیهکنندگی کردهای، مگر این مسائل و نکات را نمیدانستی؟ پاسخ داد نه نمیدانستم. ما به افرادی که تازه وارد سینما میشوند، این مسائل را آموزش نمیدهیم. سادهترین حرفه و شغل را بخواهی در کشور داشته باشی، طبیعتاً باید آموزشهای مقدماتی برای آن ببینی و بابت آن گواهی کسب کنی. سادهترین کار رانندگی است که حتماً باید برای آن امتحان آییننامه بدهید و گواهینامه بگیرید. خیلیها هم هستند که کارگردانی و فیلمسازی را بلد هستند اما باید قوانین و مقررات این حوزه را هم بدانند تا خودشان به مشکل نخورند. وقتی کسی میخواهد یک فیلم دادگاهی بسازد، باید برود کامل کسب اطلاع کند، یا اگر میخواهد یک پلیس را به تصویر بکشد، نمیتواند بگوید من دلم میخواهد پلیسام این شکلی باشد! مگر میشود؟
این مثال آخری که زدید یادآور فیلم «مرد بازنده» و تصویر متفاوت پلیس در آن بود، منظورتان به همین فیلم بود؟
نه فقط این فیلم. بحثم کلی است. فیلم «علفزار» را هم در جشنواره امسال داریم که به مراحل دادگاهی میپردازد، اما مگر میشود بدون تحقیق و پژوهش کسی بخواهد سراغ چنین سوژهای برود. مگر همه ما فرآیند طی مراحل قضایی یک پرونده را بلد هستیم؟
فارغ از این نکاتی که اشاره کردید تا فیلمها بعد از ساخت دچار مشکل نشود، اگر فیلمی در این مرحله با نظر نهادهای دیگر به مشکل بخورد، شما در سازمان سینمایی چقدر پشت فیلمسازان میایستید؟
(بالبخند) این را از فیلمسازان بپرسید. از همین کارگردانان حاضر در جشنواره امسال سوال کنید که ما کجا میایستیم. ما باید قانون را اجرا کنیم اما خودمان نباید درباره کارها و پیگیریهایی که برای فیلمها کردهایم صحبت کنیم.
فیلم «مسیح پسر مریم» امکان اکران پیدا میکند؟
هر وقت این فیلم ساخته شود و به دست ما برسد تا ببینیم، چرا نتواند اکران شود؟
یعنی هنوز نسخهای از این فیلم به دست شما نرسیده است؟
نه.
پس چرا اعلام میشود فیلم مشکل پروانه نمایش دارد. از سوی دیگر آقای نیرومند یکی از اعضای شورای پروانه نمایش گفتهاند فیلم در این شورا دیده شده اما اعضا، حاضر نشدند پای آن بایستند.
بله شورای پروانه نمایش نسخهای از فیلم را دیده است اما نسخه بسیار ناقصی بوده است و نتوانستهاند درباره آن به جمعبندی برسند.
چرا یک بار برای همیشه این روایتهای متناقض درباره یک فیلم تمام نمیشود؟
اگر بخواهیم یک بار برای همیشه این مسئله تمام شود، باید جشنواره فیلم فجر نسخه نهایی آثار را آبانماه از فیلمسازان بگیرد! عجله و تعجیل باعث این حرف و حدیثها میشود.
دقیقاً بگویید مشکل «مسیح پسر مریم» چیست؟
مشکلی ندارد، باید کامل شود. من شنیدهام هیأت انتخاب جشنواره گفتهاند این فیلم اساساً برای حضور در جشنواره انتخاب نشده است. آنچه ما دیدیم هم بسیار ناقص بود. سازندگان هم معترف بودند که این فیلم در این مرحله نباید ارائه میشد و ارائه آن به هیأت انتخاب اشتباه بود.
بهعنوان مدیر ارزشیابی و نظارت صراحتاً به این سوال پاسخ دهید که آیا صرف استفاده از پوستیژ، میتواند باعث توقیف یک فیلم شود؟
به تنهایی و به همین یک دلیل خیر.
یعنی شنیدهها در این زمینه درباره وضعیت «مسیح پسر مریم» و قبلتر از آن «کاناپه» صحت ندارد؟
حتماً کیفیت استفاده از پوستیژ در آثار فرق میکند. چگونه استفاده کردن از پوستیژ و میزان آن حتماً شرایط متفاوتی را ایجاد میکند.
چرا در سریالهایی مانند «یوسف پیامبر» و یا نمونه اخیر آن «گاندو» این سختگیری صورت نگرفت؟ مگر میشود قانون ثابت نداشته باشیم؟
در سریال «گاندو» این اتفاق در خاک ایران رخ نمیدهد. بهغیر از سکانسهای مربوط به سفارتخانه که میدانید سفارت یک کشور هم خاک آن کشور محسوب میشود. ما نمیتوانیم بگوییم در خارج از خاک ایران هم ملزم به رعایت حجاب هستید. مشخصاً مسئله فیلم «مسیح پسر مریم» هم استفاده از پوستیژ نبوده و اصل طرح موضوع آن انحرافی بوده است.
پس بگویید مسئله اصلی فیلم چیست!
فیلم در حال حاضر ناقص است و قابل ارزیابی نیست.
درباره سرانجام «چپ راست» هم توضیح میدهید؟ چنین واکنش تندی را از منوچهر محمدی تا به امروز ندیده بودیم!
من درباره این موضوع صحبت نمیکنم. ما با آقای محمدی پیش از انتشار آن نامه خطاب به وزیر ارشاد، چندین جلسه داشتیم. ایشان در جریان کامل مسائل بودند. روز قبل از انتشار نامه ما جلسه ۲ ساعته داشتم. درباره مسائل صحبت کرده بودیم. از آنجایی که ایشان پیشکسوت بنده در حوزه نظارت محسوب میشوند، به ایشان گفته بودم که طبق فلان بند قانون داریم با هم صحبت میکنیم.
به نظر میرسد آقای محمدی تن به اصلاحات نمیدهد و شورا هم که همه چیز را منوط به اصلاحات کرده است؛ در این وضعیت فیلم برای همیشه در توقیف میماند؟
ما به تازگی جلسهای با آقای خزاعی و آقای محمدی داشتیم.
و امکان توافق مجدد وجود دارد؟
امیدواریم.
منبع: مهر
انتهای خبر/
نظر شما