گروه ترجمه قدس آنلاین - جنگ در اوکراین احتمالا مشکلات جدیدی برای اروپا ایجاد می کند؛ در حالی که کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا نمی توانند به تنهایی جایگزین روسیه به عنوان تامین کننده اصلی انرژی اروپا شوند (با اینکه برخی امیدوارند این اتفاق بیفتد)، این کشورها اهرم بیشتری را بر غرب پیدا خواهند کرد. این میتواند مانعی برای تلاشهای دولت بایدن برای تغییر تمرکز خود از خاورمیانه و آسیا باشد، اما میتواند فرصتهای جدیدی را برای دیپلماسی اروپایی مانند تلاشهای میانجیگری بین الجزایر و مراکش برای باز کردن خطوط لوله انرژی ایجاد کند.
در همین حال، افزایش تنش ها بین غرب و روسیه احتمالاً به تلاش ها برای ایجاد ثبات منطقه ای، به ویژه در لیبی و سوریه آسیب می رساند. جنگ همه جانبه بین روسیه و اوکراین همچنین می تواند باعث افزایش شدید قیمت جهانی انرژی و گندم شود. این می تواند تأثیرات انسانی ویرانگری بر کشورهای شکننده در منطقه شام و شمال آفریقا داشته باشد که مشکلات حکومتی آنها را بدتر خواهد کرد. کشورهای منطقه ای که قبلاً از نظر اقتصادی با مشکل مواجه بودند، ممکن است خود را ضعیف تر و آسیب پذیرتر در برابر فشارهای خارجی ببینند. این تحرکات به ویژه در منطقهای که افزایش قیمت نان اغلب نشانهای از تحولات سیاسی و آشفتگی گستردهتر بوده است، خطرناک است.
جنگ در اوکراین بر خطرات وابستگی اروپا به گاز روسیه صحه خواهد گذاشت. تنش های کنونی، نگرانی ها از اختلال در جریان گاز روسیه را شدیدتر کرده است. این امر کمبود انرژی موجود را تشدید میکند و حتی به قیمتهای بالاتر برای مصرفکنندگان اروپایی که با بحران شدید هزینههای زندگی مواجه هستند، میانجامد. در این زمینه، جایگزینی گاز روسیه با گاز خاورمیانه راه حلی جذاب به نظر می رسد؛ اما گفتن این راحت تر از انجام دادنش است. قطر، به عنوان دومین تولید کننده بزرگ گاز طبیعی مایع در جهان، تاکنون بهترین گزینه برای یافتن منابع انرژی جایگزین به جای روسیه بوده است. از اواخر ژانویه، واشنگتن دوحه را برای تغییر مسیر صادرات گاز به اروپا تحت فشار قرار داده، اما با این حال، تولید کنونی قطر نزدیک به حداکثر ظرفیت آن هاست و بیشتر عرضه این کشور پیشتر در قراردادهایی با مشتریان کلیدی در آسیا بسته شده است. اگر ایالات متحده نتواند شرکای آسیایی خود را متقاعد کند که برخی از خریدهای گازی خود از قطر را به خاطر اروپا کنار بگذارند، عرضه گاز جدید محدود خواهد شد و با قیمت های لحظه ای در بازار عرضه می شود که در حال حاضر به بالاترین حد خود رسیده است.
قدرت چانه زنی قطر به دلیل فقدان جایگزین برای آن ها افزایش یافته است، به ویژه از آنجایی که عربستان سعودی و امارات متحده عربی توانایی تولید و صادرات گاز مایع قابل مقایسه ای با این کشور ندارند. اما عربستان سعودی از جنبه های دیگر برای انرژی مهم است. تشدید درگیری روسیه و اوکراین می تواند عرضه نفت که قیمت آن این روزها افزایش چشمگیری داشته را از طرف روسیه کاهش دهد. ریاض تحت فشار قابل توجهی از سوی آمریکا برای افزایش تولید نفت خود برای کاهش قیمت ها قرار دارد. آن ها تاکنون از انجام این کار خودداری کرده اند زیرا قیمت های بالاتر درآمدهای آن ها را افزایش می دهد و بازگشت آن ها به ثبات اقتصادی بعد از همه گیری کرونا را تسریع می بخشد. اما تشدید درگیری ها باعث تشدید مطالبات غرب خواهد شد. عربستان سعودی همچنین ممکن است فرصتی را برای به چالش کشیدن تسلط روسیه بر بازار نفت اروپای شرقی حس کند. روسیه ای که اخیرا کار را برای لهستان در این زمینه سخت کرده تا برای تصاحب سهم بیشتری از بازار جهانی خیز بردارد. با توجه به موقعیت الجزایر و لیبی به عنوان تامین کنندگان احتمالی گاز جایگزین برای روسیه، شمال آفریقا راه حل بالقوه دیگری برای مشکلات انرژی اروپا است. اما این نیز با پیچیدگیهای مهمی همراه خواهد بود، از جمله وجود سیاست آشفته شمال آفریقا که میتواند همیشه ثبات ارسال منابع را تهدید کند.
تشدید تنش ها بین الجزایر و رباط صادرات انرژی را از طریق خط لوله ای که الجزایر و اسپانیا را به هم متصل می کند، متوقف کرده است. خصومت طولانی مدت بین طرفین امید چندانی به یک راه حل سریع نمی دهد اگرچه بحران اوکراین می تواند تلاش های قوی تر اروپا را برای میانجیگری در مناقشه به وجود بیاورد. با این حال، الجزایر همچنان می تواند منابع گاز مایع را به اروپا تامین کند یا گاز بیشتری را از طریق خط لوله به ایتالیا صادر کند. در همین حال، بی ثباتی سیاسی لیبی و احتمال مداوم درگیری، آن را به شریک انرژی دردسرسازی تبدیل خواهد کرد، به ویژه با توجه به ظرفیت محدود آن ها که کار را مشکل تر نیز میکند. اروپاییها ممکن است از هر کسی که بدانند قادر به ایجاد ثبات حتی کوتاهمدت در غرب لیبی یعنی محل خط لوله بزرگ گاز آن ها است، حمایت کنند. اما این یک راه حل پایدار نخواهد بود چون روسیه می تواند با استفاده از اهرم حضور خود در شرق لیبی و میادین نفتی این کشور برای مختل کردن جریان انرژی به اروپا، اوضاع را در آنجا نیز پیچیده تر کند.
درگیری روسیه و اوکراین می تواند اهرم های مهم جدیدی را برای کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در فشار بر ایالات متحده و اروپا فراهم کند. هم قطر و هم عربستان سعودی احتمالاً به دنبال استفاده از توان انرژی خود برای تقویت مواضع سیاسی شان خواهند بود. نام بردن از قطر به عنوان متحد اصلی غیر ناتو توسط ایالات متحده در ژانویه ۲۰۲۲ ممکن است یکی از ژست های بایدن در این مسیر باشد. اما قطر احتمالاً از اروپا خواهد خواست که امتیازاتی به آن ها بدهد. در صدر فهرست این درخواست ها ممکن است پایان دادن به کمیسیونی اروپایی برای تحقیقات چهار ساله درباره استفاده ادعایی قطر از قراردادهای بلندمدت برای جلوگیری از ارسال گاز به بازار اروپا باشد. در عربستان سعودی، ولیعهد این کشور یعنی محمد بن سلمان میخواهد از وضعیت دشمنی بینالمللی که پس از قتل جمال خاشقچی در سال ۲۰۱۸ برای آن ها به وجود آمده، فرار کند. این می تواند شامل تنظیم دیداری با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و کاهش کلی انتقاد آمریکا از عربستان سعودی باشد.
ترکیه نیز با توجه به اینکه عضو ناتو است و روابط نزدیکی با روسیه و اوکراین دارد، بخش مهمی از معادله خواهد بود. مانند محمد بن سلمان، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه هم توسط اروپا و دولت بایدن طرد شده است. اما درگیری در اوکراین باعث افزایش اهمیت ترکیه خواهد شد. روسیه و غرب اکنون در حال رقابت هستند تا آنکارا را به سمت مواضع خود در مورد اوکراین بکشانند در حالی که واشنگتن این تمایل را هم دارد که آنکارا به فروش تسلیحات خود به کیف ادامه دهد. با توجه به روابط پیچیده ترکیه با روسیه، بعید است که آن ها به طور کامل با غرب در برابر روسیه همسو شوند. اما همه این قضایا بدون شک منجر به وجود آمدن اعتماد به نفس بیشتر ترکیه در سیاست خارجی به ویژه در دریای مدیترانه و سوریه و کاهش انتقاد غرب از رفتار داخلی اردوغان خواهد شد. اولویت غرب برای در کنار خود نگه داشتن ترکیه و سایر کشورهای منطقه، احتمالاً نگرانی های آن ها در مورد ارزش ها و حقوق بشر را تحت الشعاع قرار می دهد. در عین حال، تشدید تنشها بین اروپا و روسیه بر سر اوکراین، موقعیت اروپا را در بحرانهای سوریه و لیبی پیچیده میکند، جایی که مداخله روسیه در لیبی قبلاً اروپاییها را در موقعیت ضعیف تری قرار داده است. افزایش تنشها با مسکو احتمال اینکه غرب و روسیه بتوانند برای تامین راهحلهای سیاسی تثبیتکننده برای این بحرانها در آفریقا گرد هم بیایند را بیشتر هم کاهش میدهد.
اگر تنشها در اوکراین منجر به تحریمهای بیشتر اروپا علیه روسیه یا سایر اقدامات تنبیهی شود، مسکو ممکن است از موقعیت خود در لیبی برای تلافی استفاده کند، از جمله با بهرهبرداری از درگیریهای تازه و افزایش جریانهای مهاجرت به اروپا که باعث افزایش فشار بر این قاره خواهد شد. مسکو ممکن است اهرم کمتری در سوریه داشته باشد، با توجه به اینکه عملاً مالک جنگ سوریه است و همیشه از غرب خواسته که از ثبات در آنجا حمایت کند. اما تشدید درگیری در اوکراین میتواند مانع از مذاکرات درباره سوریه بین روسیه و ایالات متحده شود و حتی مانع از پیشرفت اندک در مسائل بشردوستانه گردد.
یک عامل مهم تردید دیگر این است که آیا جنگ در اوکراین بر مذاکرات برای بازگرداندن توافق هسته ای ایران تأثیر می گذارد یا خیر. روسیه با همکاری نزدیک با بازیگران غربی برای بازگرداندن ایران به تعهدات خود، نقش سازنده ای در مذاکرات اخیر ایفا کرده است. اما بحران اوکراین میتواند مسکو را به سمت رویکرد مخربتر برای کاهش فشار بر تهران سوق دهد. به نوبه خود، ایران ممکن است احساس کند که افزایش تنشهای آمریکا و روسیه و افزایش قیمت نفت به آن ها فضای تنفس داده و اهرم فشار خود را در مذاکرات افزایش میدهد.
سایر کشورهای خاورمیانه بعید است بر روی شرایط روسیه و اوکراین ریسک خاصی بکنند. به عنوان مثال، امارات متحده عربی نمی خواهد از طریق همسویی با غرب در مقابل روسیه قرار بگیرد. این ملاحظات در مقابل روسیه همچنین ممکن است تمایل ریاض را برای استفاده از این بحران برای تصاحب بخشی از سهم فعلی مسکو از بازار نفت را کمتر کند. دهه گذشته شاهد شکوفایی روابط امنیتی و اقتصادی بین روسیه و چندین کشور در خاورمیانه بوده که به دلیل کاهش علاقه آمریکا به خاورمیانه به وجود آمده است. این احتمال وجود دارد که اسرائیل نیز موضع مشابهی اتخاذ کند. اسرائیل، آمریکا را به عنوان متحد اصلی بین المللی خود می بیند؛ با این حال، از زمانی که مسکو ارتش خود را در سوریه مستقر کرد، مقامات اسرائیلی روسیه را همسایه جدید خود در شمال می دانند. آنها به همکاری روسیه برای انجام حملات هوایی علیه اهداف مرتبط با ایران در سوریه متکی هستند.
در نهایت، این خطر وجود دارد که تشدید درگیری بین روسیه و اوکراین به طور قابل توجهی بر صادرات گندم از این دو کشور تأثیر بگذارد که تقریباً ۲۹ درصد از عرضه جهانی را تشکیل می دهند. در زمانی که قیمت مواد غذایی عمدتاً به دلیل اختلالات زنجیره تامین به خاطر همه گیری کرونا در حال افزایش است، این امر خطر تامین مواد غذایی را بیشتر افزایش می دهد. یک جهش دیگر در قیمت نان همراه با افزایش شدید قیمت انرژی می تواند تأثیر بی ثبات کننده شدیدی بر خاورمیانه و شمال آفریقا داشته باشد. این منطقه در حال حاضر هم از نا امنی غذایی شدیدی رنج میبرد و افزایش بیشتر قیمت ها می تواند بحران های انسانی را عمیق تر کند و ناآرامی های گسترده تری را دامن بزند. کشورهای کمی در خاورمیانه و شمال آفریقا از این اثرات در امان خواهند ماند. کشورهایی مانند یمن و لبنان که هر دو خریداران عمده گندم اوکراین هستند، به شکل خطرناکی در نزدیکی قحطی قرار دارند، و بعد از جنگ روسیه با اوکراین با بدترین عواقب ممکن روبرو خواهند شد. اما افزایش قیمت ها همچنین تهدیدی برای کشورهایی مانند لیبی و مصر نیز هست که کالاهای ضروری زیادی را از اوکراین وارد می کنند، و همچنین تونس و الجزایر که افزایش قیمت مواد غذایی را تجربه خواهند کرد که پیش از این، افزایش قیمت ها اغلب خشم مردم را در آنجا برانگیخته است. تمامی این کشورها، تجمع نیروهای روسی در مرز اوکراین را با نگرانی خاصی از نظر میگذرانند.
*بازنشر مطالب دپارتمان ترجمه به منزله تأیید یا رد محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان قدس آنلاین منتشر میشود.
نظر شما