این سریال در دو فصل طولانی ساخته خواهد شد که فصل اول آن روایتگر دهههای ۶۰ و ۷۰ است و فصل دوم هم در دهه ۹۰ میگذرد. این سریال قصه خانوادهای را در دهه ۶۰ روایت میکند که با مرگ مشکوک پدر و مادر خانواده، اعضای آن با ابهامها و چالشهایی جدی در روابطشان مواجه میشوند.
خرده روایتها در سریال سبب میشود لایههای درونی شخصیتها عیان شود و مخاطب را با خود همراه کند. درباره جزئیات بیشتر این درام خانوادگی، اجتماعی و تاریخی که داستان خانوادهای را در بستر تاریخی سه دهه بازگو میکند با «جبار آذین» منتقد سینما و تلویزیون گفتوگو کردیم.
فیلمنامهای استخواندار و حرفهای
آذین با بیان اینکه مخاطبان اصلی سریالهای تلویزیون خانوادهها هستند، میگوید: برنامههای مورد علاقه خانوادههای ایرانی، آثاری است که به زندگی آنها و مسائل روز میپردازد به عبارتی حرف مردم در آن سریالها باشد از همین رو سریالهای خانوادگی جزو پرمخاطبترین برنامههای تلویزیونی هستند. اگر یک سریال با رعایت کامل مؤلفههای ژانری پرمخاطب ساخته شود و داستانهای خانوادگی خود را در بستر برخی رویدادها و رخدادهای اجتماعی بازگو کند به ویژه رخدادهایی که ریشه در تاریخ معاصر دارند و یادآور خاطرات مردم در طول سالهای اخیر باشند، مخاطب را با خود همراه میکند.
به گفته او «برف بیصدا میبارد» کوشیده افزون بر وفاداری به برخی از رویدادهای تاریخی و اجتماعی نسبت به اتفاقات دهههای مختلف، یک تورق تصویری داشته باشد و این رویدادها را در قالب مناسبات خانوادگی بازگو کند.
این منتقد با اشاره به پشتوانه پژوهشی خوب و مکفی فیلمنامه اثر خاطرنشان میکند: این پژوهشها با روایت خرده داستانهایی آشنا برای مخاطب در قالب فیلمنامهای استخواندار و حرفهای شکل نمایشی و دراماتیک به خود گرفته است. در واقع یک فیلمنامه خوب با پشتوانه پژوهشی و داستانسازی درست در اختیار کارگردانی خوشذوق قرار گرفته که کار تصویرسازی و قصهگویی با تصویر را بلد است.
وی با تأکید بر اینکه آنچه در این سریال مطرح میشود حرفهایی است از جنس زندگی مردم، میگوید: سالهاست که سریالی در حد استاندارد ساخته نشده و بدیهی است که مردم از سریالی استاندارد استقبال کنند اما به این معنا نیست که «برف بیصدا میبارد» یک مجموعه کاملاً بدون نقص بوده یا در قله آثار خانوادگی و اجتماعی تلویزیون قرار دارد بلکه اثری استاندارد است و حرفهایی که در آن مطرح میشود، حرفهایی آشنا برای مردم است و شخصیتهای آن نزدیک به مردم عادی جامعه هستند.
اهمیت غنای سواد ارتباطی در خانوادهها
آذین درباره اینکه جامعه ما به ویژه در سالهای اخیر از فقر سواد ارتباطی در خانوادهها رنج میبرد، محتوای این سریال را معطوف به همین موضوع دانسته و یادآور میشود: یکی از شعارهایی که سالهاست در تلویزیون مطرح اما کمتر به آن عمل شده است تبلیغ و ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی است یعنی نوعی زندگی که با فرهنگ جامعه ما همخوانی دارد. لازمه این کار هم شناخت درست از فرهنگ جامعه و نمایش آن در قالب آثار دراماتیک است. از سوی دیگر یکی از معضلات جدی که گریبانگیر خانوادههای ایرانی شده، برنامههای مخرب شبکههای فارسیزبان ماهواره است که به بنیان جامعه آسیب میزند و موجب میشود نگاه اعتقادی، اخلاقی و دینی در بین اعضای خانواده کمرنگ شود.
آذین ادامه میدهد: آنچه در این سریال، روابط خانواده را تحت تأثیر قرار داده، مسائل بیرونی است که سبب دور شدن یا مقابل هم قرار گرفتن اعضای خانواده شده است. این سریال افزون بر اینکه نگاه فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی به اتفاقات دو دهه پس از انقلاب اسلامی دارد از زاویه آسیبشناسی مسائل ارتباط اجتماعی و خانوادگی نیز مورد توجه است.
وی با اشاره به اهمیت کانون خانواده در فرهنگ ایرانی اسلامی خاطرنشان میکند: در حوزه درامسازی بایستی تمام ابعاد و زوایای شخصیتها مورد تحلیل قرار بگیرند تا باورپذیر باشند، اگرچه این مسئله کمابیش در این سریال لحاظ شده اما موفق نشده تمام ابعاد وجودی شخصیتها را به نمایش بگذارد مثلاً ما درباره شخصیت سیمین یا کیانی، برخی مسائل و رفتارها را میبینیم اما هنوز لایههای شخصیتی افرادی مانند احمد یا نسرین برای مخاطب باز نشده است و باید منتظر ادامه سریال بود.
پاشنه آشیل سریالهای چندفصلی
این منتقد با اشاره به اهمیت پرهیز از سطحینگری و شعارزدگی در سریالهای تلویزیونی میگوید: افراط در بیان محتوا و غلو در مناسبات و روابط شخصیتها در برخی از سریالها وجود دارد اما «برف بیصدا میبارد» تا حد زیادی از این خطر مصون مانده است. این سریال، داستانهای فرعی خود را در بستر تاریخی و اجتماعی بازگو میکند و تلاش کرده در روایت داستانهایش از رویدادهای سه دهه تاریخ معاصر بهره ببرد، البته بسیاری از مسائل سیاسی و اجتماعی مربوط به دوران دفاع مقدس را در آن نمیبینیم و در بازنمایی این مقطع تاریخی شاهد کمکاری هستیم.
آذین با بیان اینکه این سریال با ۲۵۰ قسمت جزو پروژههای طولانی تلویزیون است درباره اهمیت ساخت سریالهای طولانی توضیح میدهد: یکی از شیوههای ارتباط با مخاطب به ویژه در تلویزیون، ساخت آثار چندفصلی است چون مخاطب را درگیر خودشان میکنند.
«برف بیصدا میبارد» نیز با هدف ارائه الگویی برای تولید آثار بلند ساخته شده است که نیاز به دو ویژگی اساسی دارد؛ یکی اینکه خود سریال حرفهای جدید و شنیدنی برای گفتن داشته باشد و دیگر اینکه نظر و سلیقه مخاطب را با خود همسو کند. تلویزیون تجربه موفق ساخت سریالهای چندفصلی را در مجموعه «پایتخت» داشت ولی این سریال تا فصل سوم ظرفیت تولید داشت و پس از آن با حادثهسازی و ورود شخصیتهای جدید توانست سرپا بماند.
به گفته او اگر سریال «برف بیصدا میبارد» نتواند حرفهای جدیدی برای مخاطب بزند و ریتم کندی را با آب بستن به اتفاقها پیدا کند، قطعاً مخاطب آن را پس میزند. یک سریال طولانی و چندفصلی باید شرایطی را فراهم کند تا مخاطب را برای چند ماه یا حتی یک سال با خود همراه کند به این شرط که به جای درازگویی و کلیشهسازی، حرفهای جدیدی داشته باشد.
نظر شما