از مهمترین آثار او در زمینه کارگردانی میتوان به نمایشهای «روزنه»، «وعدهگاه نهنگها»، «زمانی برای زندگی»، «دختری با شنل ارغوانی» و... اشاره کرد. گفتوگوی ما را با این هنرمند که این روزها با سریال «جیران» در شبکه نمایش خانگی حضور دارد، بخوانید.
پیش از هر چیز از همکاری با حسن فتحی به عنوان کارگردان این مجموعه بگویید.
بدون اغراق، یکی از افتخارات زندگیام، بازی در جیران به کارگردانی حسن فتحی است. ماجرای همکاری ما به یکی از اجراهای من بر میگردد. چند سال پیش حسن فتحی به دیدن اجرای من در نمایش «دایک» آمد و بعد گفت در تمام طول اجرا فکر میکردم یکی از نقشهای سریال آیندهام را تو بازی کنی. این اتفاق دو سال بعد رخ داد و برای من بسیار خوشحالکننده بود. فیلمنامه را که خواندم داستان مجموعه به نظرم جذاب آمد. البته پذیرفتن همکاری با حسن فتحی به لحاظ تجربه او همیشه جذاب است. با اینکه پروژه جیران سخت بود اما همه چیز را بینقص هدایت کرد و تمرکزش را از دست نداد.
در خصوص ژانر مجموعه جیران بگویید.
جیران قصد بیان تاریخ را ندارد. تاریخ بستری است برای بیان قصهای دیگر. در این چارچوب کارگردان موظف نیست نعل به نعل با تاریخ پیش برود و بنا بر اقتضای فیلمنامه میتواند تخیل کند. شخصیتهای جیران دست به عمل میزنند، تغییر میکنند و تأثیر میگذارند و نقطه قوت سریال همین مسئله است.
من معتقدم حسن فتحی قصهگوی خوبی است. قصه ابتدا درون او تهنشین میشود و بعد دست به ساختن آن میزند.
برای نزدیک شدن به نقش محمدعلی چه کردید؟ این شخصیت در تاریخ مابهازای واقعی داشته است؟
محمدعلی، مردی در روستای تجریش است که در دوران ناصرالدین شاه زندگی میکند، این شخصیت حقیقی و واقعی است و در تاریخ هم نامش ذکر شده. او دختری به نام خدیجه یا همین جیران دارد که ناصرالدین شاه عاشق او میشود و ازدواج میکنند، این داستان شروع ماجرا و برخورد یک خانواده روستایی با شاه مملکت و شکلگیری درام است.
کاراکتر محمدعلی را خیلی دوست داشتم. او وقتی به قدرت رسید خودش، مردم و جامعهاش را فراموش نکرد. دلیری، رادمندی و شرافتمندی این نقش برای من بسیار قابل احترام بود. امیدوارم مردم از دیدن جیران لذت ببرند.
با توجه به تجربه شما در تئاتر و ساخت نمایش، وضعیت تئاتر ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
تئاتر ایران در بدترین روزهای خودش در تاریخ تئاتر ایران به سر میبرد و این روزهای بد به خاطر شرایط کرونایی نیست، به دلیل نبود حمایت از طرف دولت و مسئولان است.کار ما هر بار میخواست به عنوان یک شغل معرفی شود، مشکلی پیش میآمد و به ثمر نمیرسید.
چرا تئاترهای تهران به مشهد و سایر شهرستانها نمیرود؟
مشهد ظرفیت بالایی از بابت وجود هنرمندان توانمند دارد و نیازی ندارد از شهرهای دیگر تئاتر برگزار کند، اما این به معنای آن نیست که نباید این اتفاق بیفتد. مطمئناً این تبادل فرهنگی و ارتباطات موجب بالندگی و رشد تئاتر مشهد خواهد شد. تئاتر مشهد هنرمندان زیادی دارد که مانند الماس درخشانی برای تئاتر ایران هستند. امیدوارم تئاتر مشهد هر چه زودتر حالش بهتر از قبل بشود و نمایشهای مشهد هم به تهران بیاید.
نظر شما