به گزارش قدس آنلاین، این بار حرف از کرونا و مصائبش نیست، حالا صحبت از یک غافلگیری در میان است، آنچه اما سینماداران و مدیران سینمایی را توأمان به حیرت وا داشت نه برنامههای از پیش تعیینشده که وقایع پیش آمده بود؛ ترکیب اکران نوروزی جدیترین و راهبردیترین برنامه سینمایی به شمار میرفت که میتوانست رخوت سه ساله سالنهای سینمایی را برچیند، بعد از آنکه در دو نوبت و در دو نوروز پیاپی سینماها به تبع شرایط کرونایی نتوانسته بودند به فروش مناسب برسند و شکستی مطلق آنها را در برگرفته بود، نوروز ۱۴۰۱ اولین فرصت بعد از طوفان کرونا بود که میتوانست بار دیگر مخاطبان را به سالنها بکشاند و سینما را از حیات نباتی خارج کند.
چشم امید خیلیها به همین فرصت و به همین ترکیب بود تا فیلمها بتوانند گیشه سینماها را گرم کنند و مجدداً باعث آشتی مخاطب با سینما شوند، برههای که چالشها و حاشیههایش هنوز تازه است، همان زمانی که شورای صنفی نمایش نام هفت فیلم اکران نوروزی را اعلام کرد اما به یکباره نمایندگان سازمان سینمایی آنها را تنها یک «پیشنهاد» توصیف کردند تا بعد از چانهزنیهای یکی دو هفتهای، دو فیلم از آن فهرست حذف و دو فیلم دیگر جایگزینش شود، درست همان زمانی که دارویش مهرجویی در پی خط خوردن نام فیلمش از این ترکیب با آن ویدیوی جنجالیاش و با همان کاغذی که در دست داشت، دست روی میز میکوبید، فغان سر میداد و این کار را یک بیعدالتی و قانونشکنی محرز برمیشمرد.
هنوز همه این حرفها تازه است، اما آنچه از ده روز مانده به انتهای سال ۱۴۰۰ تا همین امروز رخنمایی میکند این است که به رغم همه حواشی و بر خلاف همه امیدهای سینماگران، اکران نوروزی ۱۴۰۱ هم کارگر نیفتاد و نتوانست آنچنان که باید نوری بر دل سینماگران و البته سینماداران بتاباند. این را میزان فروش و تعداد مخاطبان هفت فیلم این فهرست میگویند؛ از هشتاد میلیون جمعیت ایران مخاطبان سینمای ایران در بازهای که با عنوان طلاییترین فرصت اکران شناخته میشود تنها یک میلیون نفر بوده است و این یک زنگ خطر جدی است.
اما چرا اکران نوروز ۱۴۰۱ شکست خورد؟
در حالی که برخی از سینماگران و کارشناسان سینما اکران نوروزی را شکست خورده میپندارند، در طیف مقابل عدهای دیگر آن را تنها اکرانی «کم توفیق» توصیف میکنند، دسته اول اما این اکران را با نمایش نوروزی سال ۹۸ و پیش از همهگیری کرونا مقایسه میکنند، سالی که اتفاقاً توانسته بود به لطف نمایش «متری شیش و نیم»، «غلامرضا تختی»، «چهارانگشت»، «زندانیها»، «رحمان ۱۴۰۰»، «ژن خوک» و «پیشونی سفید ۳» دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر را به سینماها بکشاند که این آمار در سال ۱۴۰۱ تا آخر تعطیلات نوروزی به یک میلیون نفر هم نرسید؛ آماری که افت بالغ بر ۵۰ درصدی مخاطبان سینمای ایران در مقطع اکران نوروزی را نشان میدهد.
سینماگران و صاحبنظران اما دلایل مختلفی را برای این افت مخاطب و در پی آن افت فروش بر میشمردند که در این گزارش به مرور سه نکته از اهم سرفصلهای قابل طرح میپردازیم.
نکته اول؛ ترکیب فیلمهای اکران نوروز ۱۴۰۱ مناسب بود؟
آنچه میتوانست رویای سینماداران یعنی نجات سینما از این رخوت را محقق کند ترکیب اکران نوروزی بود، از همان هفتههای ابتدایی بعد از پایان جشنواره چهلم زمزمههایی درباره قرارگیری فیلمهای مختلف در فهرست نوروزی شکل گرفت؛ گمانهزنیهایی که گاه نویسندگانشان عدم تحققشان را یک حفره برای سینمای ایران قلمداد میکردند با همه اینها سرانجام هفت فیلم با کم و کیف متفاوت در این فهرست جا گرفت. از این هفت فیلم دو فیلم «سگ بند» ساخته مهران احمدی و «موقعیت مهدی» ساخته هادی حجازی فر تاکنون توانستهاند به فروش قابل توجهی برسند. «سگ بند» که اتفاقاً در دقایق آخر به این فهرست اضافه شد حالا پیشتاز اکران نوروزی است، فیلمی کمدی که تا به اینجای کار تجربه کارگردانش در ۴ سال پیش یعنی نوروز ۹۷ را تکرار کرده است، همان سال بود که «مصادره» ساخته همین کارگردان، عنوان پر مخاطب ترین فیلم نوروز را به خود اختصاص داد.
«موقعیت مهدی» نیز با آنکه فیلمی دفاع مقدسی به شمار میرود اما فروش قابل ملاحظهای را تا به این لحظه تجربه کرده است که عمدهترین دلیل این فروش را میتوان فضای تبلیغاتی مناسب و پی در پیاش از تلویزیون دانست.
به جز این دو فیلم، ۳ فیلم دیگر این ترکیب اما نتوانستند به فروش خوب و یا دست کم متناسب با نام کارگردانشان و یا کیفیت فیلمها برسند. محمدحسین مهدویان گرچه پیش از این توانسته بود با آثارش در فصلهای مختلف اکران توفیقاتی کسب کند و همواره در صدر پرفروشها و پر مخاطبان باشد اما این بار «مرد بازنده» او نتوانسته مطابق با انتظارها پیش برود و مخاطبان چندانی را جذب نکرده است.
«روز صفر» هم به رغم آنکه یک فیلم ملی و روایتگر دستگیری یکی از تروریستهای شرق کشور است و نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرده اما مورد کم مهری مسئولان تلویزیون قرار گرفت و در بخش تبلیغات نتوانست عایدی چندانی داشته باشد و به تبع آن فروش درخوری را نیز تجربه نکرد.
«شادروان» اما از همان ابتدا جزو امیدهای گیشه محسوب میشد، فیلم متوسط اما مفرحی که کارگردان و تهیه کنندهاش امید به گیشه آن بسته بودند اما تا این جای کار این فیلم هم فروش متوسطی را به خود دیده است.
عنوان دو فیلم ضعیف این فهرست اما به فیلمهای «قدغن» به تهیهکنندگی محمدحسین فرحبخش و «گل به خودی» ساخته احمد تجری میرسد.
«قدغن» بیشتر از آنکه محصول کارگردانش باشد متعلق به تهیهکنندهاش است، همان تهیهکنندهای که در این سالها در ساخت فیلمهای کممایه و سطحی فروگذار نبوده و البته به واسطه ارتباطاتی که با شورای صنفی نمایش داشته توانسته فیلمهایش را به چرخه نوروزی تحمیل کند. فیلمی که تخلفی آشکار هم در همین ایام نوروز داشت و با آنکه به تبلیغات ماهوارهای هم متوسل شد اما باز هم در جذب مخاطب عاجز ماند؛ این فیلم در یک ماه تنها پذیرای ۶ هزار مخاطب بوده است و عنوان ضعیفترین و کم مخاطب ترین فیلم اکران نوروز را به خود اختصاص داده است.
«گل به خودی» اما رقیب «قدغن» در اختصاص لقب «بدترین فیلم اکران نوروز» از منظر فروش و جذب مخاطب است، فیلمی که در لحظات آخر و به تاکید و اصرار متولیان سازمان سینمایی در جانمایی یک فیلم کودک، در ترکیب نوروزی قرار گرفت اما فروش مایوسکنندهای را تجربه کرد. این در حالی است که گزینههای مناسبتری بودند که میتوانستند سینمای کودک را در این فهرست نمایندگی کنند، فیلم سینمایی «بازیوو» که در نوروز دو سال گذشته در فهرست نوروزی قرار گرفت یکی از همین گزینههاست که مشخص نیست چرا این فیلم با آنکه هنوز به نمایش درنیامده در ترکیب نوروزی قرار نگرفت.
نکته دوم؛ افزایش قیمت بلیت منجر به کاهش مخاطب شد؟
دستهای از سینماگران هنوز هم یکی از دلایل شکست این اکران را مناسب شدن شرایط کرونایی کشور و افزایش سفرهای نوروزی عنوان میکنند اما شاید بتوان عمدهترین دلیل این عدم موفقیت را جهش سرکشانه قیمت بلیتها دانست، در شرایطی که سینماها آرام آرام در حال تجربه وضعیت متعادل بودند شورای صنفی نمایش با همراهی سازمان سینمایی به یکباره تصمیم به افزایش قیمت بلیت گرفتند، این تصمیم غیرمنتظره از سوی دیگر اعجاب بیشتری را در پی داشت؛ این برای اولین بار در طول تاریخ سینمای ایران بود که قیمت بلیت با رشدی ۵۰ درصدی مواجه میشد؛ موضوعی که البته مدافعانی هم داشت.
مدافعان افزایش قیمت بلیت تهیهکنندگان و سینمادارانی بودند که با توجه به شرایط تورم کشور، به افزایش هزینههای جاری سینما اشاره میکردند و قائل بر این بودند که روند صعودی قیمت بلیت هم اجتناب ناپذیر است.
در طیف مقابل اما منتقدان بر این باور بودند که این افزایش مبلغ، بار روانی هم دارد؛ با این قیمت تماشای یک فیلم بدون احتساب هزینه رفت و آمد و البته خورد و خوراک برای یک خانواده ۴ نفره چیزی بالغ بر ۱۸۰ هزار تومان هزینه در بردارد. طبیعی است که این هزینه، رفته رفته باعث کنار گذاشتن سینما از سبد فرهنگی و تفریحات آنها شود. این پیش بینی منتقدان البته تا همین جا به وقوع پیوسته و تماشاگران آیین سینما رفتن را به کناری گذاشتهاند.
از سوی دیگر در دو هفته نوروز روزهای فروش بلیتهای نیم بها هم ملغی شد و فروش فیلمها همه روزه به یک صورت ثابت و با همان افزایش قیمت پیش میرفت ضمن اینکه برخی از سامانههای فروش نیز مبلغی مضاعف بر قیمت بلیت تحت عنوان «خدمات آنلاین» به مخاطبان تحمیل میکردند.
گرچه سینماداران که اصلیترین بازوی اجرایی طرح افزایش قیمت بودند هنوز از این تصمیمگیری پا پس نکشیدهاند، آن را یک تصمیم متناسب با اقتضائات روز برمیشمرند و حتی رییس انجمن سینماداران قایل به ارایه بلیتهای ۵۰ هزار تومانی است اما افت مخاطبان و افت فروش یکی از نتایج قطعی همین تصمیم محسوب میشود.
نکته سوم؛ همراهی تلویزیون چقدر موثر بود؟
هرچند تأثیر سابق را ندارد اما هنوز که هنوز است مهمترین و تأثیرگذارترین مسیر برای اطلاعرسانی درباره اکران یک فیلم و ترغیب مخاطبان به سالنهای سینما محسوب میشود؛ پخش تیزرهای تبلیغاتی از تلویزیون را میگویم. فرصتی که چشم امید بسیاری از سینماگران برای توفیق حداقلی در گیشه به آن است.
واقعیت این است که رویکرد تلویزیون طی سالهای اخیر نسبت به فیلمهای سینمایی در حال اکران در سینماها، همواره با ملاحظات و سختگیریهای بسیاری در حوزه «بازرگانی» همراه بوده است. شاید به دلیل همین سابقه هم بود که در میانه اسفندماه و زمانی که ترکیب نهایی فیلمهای اکران نوروز ۱۴۰۱ قطعی شد، بسیاری از صاحبنظران یکی از مهمترین شروط توفیق این ترکیب در بازگرداندن مخاطبان به سالنهای سینمایی را همراهی تلویزیون در زمینه پخش تبلیغات بازرگانی عنوان کردند.
از میان هفت فیلم اکران نوروز تکلیف «موقعیت مهدی» از همان ابتدا مشخص بود، چرا که فیلم محصول «سیمافیلم» است و مشخص بود تلویزیون برای تبلیغ تازهترین محصول سینمایی خود، سنگتمام میگذارد. همین هم شد و اولین فیلم هادی حجازیفر در مقام کارگردان توانست به پشتوانه تبلیغ مناسب در شبکههای مختلف سیما، عنوان پرفروشترین فیلم غیرکمدی اکران نوروز را از آن خود کند.
ماجرا برای ۶ فیلم دیگر اما متفاوت بود. تلویزیون بهویژه در هفته اول اکران نوروزی فیلمها، تن به تبلیغ دیگر فیلمها نداد تا عوامل این آثار یک به یک گلایههای خود را رسانهای کنند. از محمدحسین مهدویان کارگردان «مرد بازنده» تا حسین فرحبخش تهیهکننده «قدغن» و سعید خانی پخشکننده «شادروان» و تینو صالحی بازیگر «روز صفر» هر کدام به طریقی گلایه خود را از عدم همراهی تلویزیون در پخش تیزرهای تبلیغاتی آثار خود رسانهای کردند.
کار این اعتراضها به جایی رسید که حسین نمازی کارگردان «شادروان» که سابقه کارگردانی سریال «حوالی پاییز» در تلویزیون را در کارنامه خود دارد، در صفحه شخصی خود نوشت: «الان دیگر پخش نشدن تیزر فیلم شادروان از تلویزیون مساله من نیست، مساله من حس بدیست که از طرد شدنم توسط خانوادهام به من دست داده. کاش تلویزیون کمی با خانوادهاش مهربانتر بود. کاش تلویزیون بداند که سرمایهاش همین خانوادهاش است.»
در واکنش به این اعتراضها البته تلویزیون پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلمهایی چون «روز صفر» و «مرد بازنده» را در روزهای اخیر در دستور کار قرار داده است اما هنوز جای این سوال باقی است که آیا تلویزیون نمیتوانست نقش پررنگتری در زمینه آشتی مخاطبان با سالنهای سینمایی داشته باشد؟
روایت سینمادار؛ قائل به توفیق نیستم اما شکست هم نخوردیم!
سجاد نوروزی عضو شورای صنفی اکران و مدیر پردیس سینمایی «آزادی» درباره وضعیت استقبال از فیلمهای به نمایش درآمد در نوروز ۱۴۰۱ گفت: شخصاً قائل به این نیستم که اکران نوروزی موفقی داشتیم و همزمان معتقد نیستم که کاملاً شکست خوردهایم. در تحلیلها نسبت به اکران نوروز امسال، کمی شتابزدگی وجود دارد.
وی در ادامه توضیح داد: امسال اولین نوروزی بود که مردم بعد از دو سال توانستند به مسافرت بروند و همه هم شاهد حجم بالای سفرها در ایام نوروز بودیم. نکته دوم اینکه به دلیل کمکاریهایی که در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ داشتیم، هنوز سینماها به شرایط طبیعی برنگشتهاند. از طرف دیگر فیلمهای اکران امسال را بههیچوجه نمیتوان با ترکیب فیلمهای اکران سال ۹۸ بهعنوان آخرین اکران نوروزی که پیش از این داشتیم، مقایسه کرد. پیشتر هم اعلام کرده بودم که در ترکیب فیلمهای امسال هیچ فیلمی نداشتیم که بتواند همه اقشار جامعه را به خود جذب کند و به همین دلیل تلاش شد که با تنوع ژانری فیلمها، طیفهای مختلف سلایق مخاطبان را پوشش دهیم.
نوروزی تأکید کرد: بر مبنای همین شرایط احساس نمیکنم ما در اکران نوروز با یک شرایط بحرانی از نظر ریزش مخاطب مواجه بودهایم و برای اینکه به چنین تحلیلی برای ادامه اکران امسال هم برسیم، کمی زود است. حداقل اگر گفتگوهای بنده در یکی دو سال اخیر را مرور کنید، خواهید دید که در همه موارد هشدارها پیشتر هم مطرح شده بود اما توجهی به آن نشد. بهعنوان یک دوست و یک فعال فرهنگی به مدیران دولت جدید توصیه میکنم، تجربه دولت گذشته را همواره پیش چشم خود داشته باشند.
این عضو شورای صنفی اکران درباره انتقادات مطرح شده نسبت به ترکیب فیلمهای اکران نوروزی هم گفت: داشتههای سینمای ایران را باید برای این تحلیلها مدنظر قرار دهیم. ما نمیتوانیم صاحبان آثار را اجبار به اکران فیلمشان کنیم. مشخصاً آقای عامریان نمیخواست فیلم «انفرادی» را که برخی نام آن را مطرح میکنند، در اکران نوروز عرضه کند. نمیتوانستیم به او تحمیل کنیم. بنده ترکیب فعلی فیلمهای نوروزی را بر مبنای داشتههای فعلی سینمای ایران، ترکیب مناسبی میدانم. با تأکید میگویم هیچ گزینه دیگری غیر از این آثار نداشتیم.
نوروزی با رد تأثیر افزایش قیمت بلیت سینماها بر کاهش استقبال مخاطبان تأکید کرد: این گزاره را نمیپذیرم چرا که هنوز و با توجه به عبور از بحران کرونا، کار پژوهشی دقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. شخصاً پیش از این هم تأکید کرده بودم که مردم دیگر برای تماشای فیلم «لوباجت» (کم هزینه) به سینما نمیآیند، هنوز هم شرایط همان است. شما مگر چند فیلم بیگپروداکشن برای اکران دارید که بتواند مخاطب را به سالن بکشاند؟ شما نمیتوانید ضعفهای موجود در چرخه تولید را هم به گردن اکران بیندازید. اتفاقی که امروز شاهد آن هستیم همین است که ضعفهای چرخه تولید را هم گردن اکران میاندازیم.
وی افزود: مخاطبی که امروز روی تمام پلتفرمهای داخلی و خارجی آثار روز سینمای جهان را میبیند، چرا باید برای تماشای یک فیلم لوباجت ایرانی به سالن سینما بیاید؟ چرا چنین مخاطبی باید بیاید، هزینه کند، دنبال جای پارک بگردد، زحمت رفت و آمد به سینما را به جان بخرد تا یک فیلم لوباجت را روی پرده ببیند؟ اینها مشکلات حوزه تولید در سینمای ایران است و ارتباطی با حوزه اکران ندارد.
این سینمادار ادامه داد: شما اگر مجهزترین و بهترین سوپرمارکت را هم در اختیار داشته باشید، وقتی جنس مناسبی برای عرضه در آن نداشته باشید، هیچ ارزشی ندارد و بهخودی خود واجد هیچ ارزشی نیست. متأسفانه هر چه پافشاری میکنم کمتر کسی اهمیت میدهد که نیاز به یک پژوهش ملی در حوزه نیازسنجی مخاطب ایرانی داریم. باید ابتدا رصد کنیم که مخاطب ایرانی به چه فیلمی نیاز دارد و بعد بنشینیم بر مبنای آن دست به تحلیل بزنیم. نمیشود هر بار که به بحرانی رسیدیم بلافاصله عدهای دست به تحلیل شوند و مثلاً حکم بدهند که به دلیل گرانی بلیت و یا ترکیب فیلمها با افت مخاطب مواجه شدیم!
وی ادامه داد: هم در میان صنوف و هم در میان مدیران ارشاد، چه زمانی یک کار پژوهشی درست و ملی در حوزه مخاطبان صورت گرفته است؟ ما هنوز در بسیاری از موارد در حوزه آنالوگ به سر میبریم! نحوهی مواجهه ما مخاطبان همچنان بر مبنای شیوههای دهه هفتاد و هشتاد است. مخاطب سینما عوض شده است و ما نمیخواهیم این عوض شدن مخاطب را به رسمیت بشناسیم. تا اتفاقی رخ میافتد هم همه چیز را حواله میدهیم به قیمت بلیت! اینها مسائل ثانویه است. تا زمانی که نظام تولید در سینمای ایران به مخاطب خود احترام نگذارد، هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. این احترام هم واجد ویژگیهایی است که از مسیر همان پژوهش ملی که به آن اشاره کردم میتوان به آنها رسید.
نوروزی در ادامه با انتقاد از عدم همراهی تلویزیون در زمینه تبلیغ فیلمهای اکران نوروز گفت: واقعاً برخی حرفها تکراری شده از بس مطرح کردهایم. این یک اشتباه استراتژیک است که تلویزیون بخواهد سینما را به حال خود رها کند. دیگر هم نمیدانیم به چه زبانی باید این حرفها را مطرح کنیم. البته معتقدم فهم ما از تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر فروش فیلمها هم هنوز مربوط به دوره آنالوگ است و در این زمینه هم نیاز به بازنگری داریم.
این سینمادار در پایان تأکید کرد: تا زمانی که نان در تولید است و تا زمانی که لزوم حمایت از زیرساختها به رسمیت شناخته نشود، آش همین است و کاسه هم همین کاسه! حالا مدام دوستان تحلیلهای آنچنانی مطرح کنند.
روایت تهیهکننده؛ از مشکلات معیشتی تا تغییر ذائقه مخاطبان
محمدحسین قاسمی تهیهکننده فیلم سینمایی «سگبند» به کارگردانی مهران احمدی از فیلمهای اکران نوروزی درباره شرایط استقبال مخاطبان از این فیلم گفت: به لطف خدا و با حمایتهای مردم، فیلم «سگبند» توانست پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم اکران نوروز شود که این موجب خوشحالی ماست. اگر رسانه ملی هم در زمینه تبلیغ فیلمهای سینمایی ورود میکرد، به سینما بهعنوان یک سرگرمی عمومی و سالم کمک میکرد. سینما و تلویزیون در مجموع از یک خانواده هستند و اگر کمکی در این زمینه به سینما صورت بگیرد، تلویزیون هم بهتر میتواند به رسالتهای اجتماعی خود عمل کند.
وی افزود: در سالهای گذشته، غالباً از اکران فیلمهای مختلف این حمایت از سوی تلویزیون صورت میگرفت اما امسال برای فیلم «سگبند» و برخی دیگر از آثار، این حمایت در قالب تخصیص تیزرهای تبلیغاتی صورت نگرفت و برای ما هم تبدیل به یک علامت سوال شد. آن هم در شرایطی که سرگرمیهایی از جنس سینما بسیار میتواند در روحیه اجتماعی مردم موثر باشد.
این تهیهکننده درباره پیگیری از مسئولان صداوسیما برای مشخص شدن دلیل عدم پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلم «سگبند» هم توضیح داد: واقعیت این است که فیلم ما، فیلمی است که به راحتی میتوان با خانواده به تماشای آن نشست و فیلمی نیست که بگوییم ترغیب مردم به تماشای آن، اشتباه باشد. حداقل هدف ما این بوده است که بتوانیم یک کمدی سالم برای خانوادهها بسازیم و در خلال آن بتوانیم تلنگری بزنیم که برخی راهها برای طی کردن یک شبه ره صد ساله، میتواند چه پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. فکر میکنم حمایت از چنین فیلمی نمیتواند اشتباه باشد و بلکه کار درستی است. شورای بازبینی تلویزیون هم محتوای فیلم را برای حمایت مورد تأیید قرار دادند اما مبلغی که به آن اختصاص گرفت، به اندازه پخش یک تیزر هم نبود! به همین ترتیب تاکنون حتی یک تیزر هم به این فیلم تعلق نگرفته است.
قاسمی در ادامه گفت: استقبال مردم از «سگبند» خوب است اما مسائلی باعث شد که تعداد مخاطبان سینما نسبت به سالهای قبل کمتر شود. یکی از آنها اوضاع معیشتی مردم است که ما هم جزوی از همین مردم هستیم. در این شرایط اولین چیزی که از سبد مصرفی خانوادهها حذف میشود، هزینههای مربوط به سرگرمی و مسائل فرهنگی است. امید داریم تلاش مسئولان در این زمینه بیشتر شود تا این معضلات برطرف شود. مسئله دوم این است که بعد از دو سال تعطیلی سالنهای سینمایی، ذائقه مردم به نوعی تغییر کرده و به سمت شبکه نمایش خانگی و استفاده از بسترهای مجازی رفته است.
وی ادامه داد: سومین مسئله در این زمینه هم بالا رفتن رقم تبلیغات بود. از آنجایی که ما حمایت هم نمیشویم، نمیتوانیم در این شرایط تبلیغات گستردهای داشته باشیم. در اغلب فیلمهایی که داشتم، هزینه تبلیغات را هم در بخش خصوصی خودمان تأمین میکردیم اما در حال حاضر قیمت تبلیغات بسیار بالا رفته و تأمین آن برای ما بسیار دشوار شده، همه این عوامل دست به دست هم داده است تا شرایط استقبال از فیلمهای در حال اکران به این صورت شود.
قاسمی گفت: من در سال ۹۷ فیلم «مصادره» را در اکران نوروز داشتم که پرفروشترین فیلم اکران نوروز آن سال هم شد، تعداد مخاطبان آن فیلم، حدوداً سه برابر مخاطبان فعلی «سگبند» بود و میتوان اینگونه گفت که تعداد مخاطبان سینما به یک سوم کاهش پیدا کرده است.
این تهیهکننده تأکید کرد: واقعیت این است که سینمای ما سینمای سالمی است و هر چقدر مسئولان بتوانند از این سینما لااقل در بخش تبلیغات حمایت کنند، به بقای سینمای سالم کمک کردهاند. شما تصور کنید در حوزه خودروسازی بهترین اتومبیل تولید داخل ما، فاصلهای بسیار با کیفیت بهترین خودروهای روز دنیا دارد و به دلیل کیفیت پایین حتی منجر به مرگ و میر انسانها هم میشود، اما در صنعت سینما، بهترین فیلم ما میتواند با بهترین فیلمهای روز دنیا رقابت کند و در مواردی حتی توانستهایم بالاتر از رقبا هم قرار بگیریم. هزینهای به مراتب پایینتر از دیگر صنعتها هم داریم. وقتی چنین صنعتی که زاییده تلاشهای فردی افراد است، در اختیار داریم، چرا نباید از آن حمایت کنیم؟
وی درباره افزایش ۵۰ درصدی قیمت بلیت سینماها و تأثیر آن بر افت مخاطبان هم تأکید کرد: در این زمینه مسئله اصلی مشکل معیشتی مردم است که به آن اشاره کردم. در غیر این صورت در قیاس با تورم موجود در حوزههای مختلف افزایش بلیت سینماها چندان زیاد نبوده، مشکل اصلی همان شرایط معیشتی است که منجر به حذف هزینههای مربوط به سرگرمی از سبد مصرفی خانوارها شده است.
تهیهکننده فیلم سینمایی «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار درباره سرانجام اکران این فیلم هم توضیح داد: «ابلق» با حمایت مردم توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را در جشنواره فجر بهدست بیاورد و امید داریم که اکران موفقی هم داشته باشد. تلاشمان این است که در اولین فرصت این فیلم اکران شود و یکی از گزینههای ما هم اکران عید فطر است. از آنجایی که در زمان اکران فیلم در جشنواره استقبال خوبی از این فیلم از سوی مردم و منتقدان صورت گرفت، امید داریم «ابلق» زودتر اکران شود و بتواند تأثیر مثبتی هم بر بازگشت مخاطبان به سینماها داشته باشد.
منبع: مهر
انتهای خبر/
نظر شما