امشب یکی از شبهای سرنوشتساز برای طول سال است. مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در کتاب «المراقبات» تعبیری دارند که اهل مراقبتی بودهاند که یک سال شبها و روزها را مراقبت میکردند و آمادگی کسب میکردند برای اینکه بتوانند شب قدر را درک کنند. چون میدانستند چه شب حساس و سرنوشتسازی است. به یک معنا مزد است. مزد کسی است که آمادگیهایی در خودش ایجاد کرده است. معنایش این نیست که اگر کسی آخر رسیده باشد راهش نمیدهند، با وجود این فرق میکند با کسی که سعی کرده... از مدتی پیش دستکم از اول ماه مبارک رمضان حواسش را جمع کرده و مراقبتهایی برای خودش کسب کرده است.
این شب، شب باعظمتی است که قرآن وقتی میخواهد از آن تعبیر کند میفرماید و تو چه میدانی شب قدر چیست که کنایه از عظمت این شب است.
تعبیر قرآن این است که این شب بهتر از هزار ماه است. هزار ماه یعنی ۸۳ سال یعنی یک عمر.یعنی یک عمر بندگی را در یک کفه ترازو بگذارند و شب قدر را در ترازوی دیگر بگذارند. تعبیر قرآن این است که این شب از یک عمر بندگی بالاتر است البته به شرطی که کسی بتواند آن را درک کند.
اگر کسی توانست یک قدم به معصوم(ع) به این «باب» نزدیک شود شب قدر را میتواند درک کند. درک شب قدر این است نه بیدار بودن. بیدار بودن شرط لازم است اما کافی نیست. ممکن است کسی بیدار باشد اما چیزی گیرش نیاید. باید بیدار باشد و توسل کند. باید بیدار باشد و از این باب وارد شود.
حالا میتوان فهمید چرا شب قدر قرآن را بر سر میگذاریم و میگوییم «بک یا الله ... الهی بمحمد و بعلی... بفاطمه».
قرب ما به خدا تابع قرب ما به معصوم است و لذا شب قدر نشانهاش این است باید یک تفاوتی از فردا در زندگی ایجاد شود. فردای آن روز نسبت به ولی خدا توجه و قرب بیشتری داشته باشد و غفلتش کمترباشد ... نشاندهنده این باشد که از «بابالله» وارد شده است.
نظر شما