فصل سوم این برنامه به کارگردانی مجید عزیزی و مصطفی آتشمرد و تهیهکنندگی احمد شفیعی، قصه جوانان عاشق سازندگی را روایت میکند، روایتی از تلاش چند جوان که با هدف ایجاد توسعه پایدار و ارتقای سطح رفاه مردم وارد روستایی در خوزستان میشوند.
در هر قسمت از این برنامه، چند نفر که از شخصیتهای اصلی مجموعهاند در قالب قصهای جذاب با کاستیها و مشکلات موجود در روستا مواجه شده و سعی میکنند با کمک اهالی آن مشکل را برطرف کنند.
درباره جزئیات بیشتر ساخت رئالیتیشوی «بریم بسازیم» با احمد شفیعی، تهیهکننده آن گفتوگو کردیم که میخوانید.
یک رئالیتی محض
شفیعی با بیان اینکه رئالیتیشو قالب میانه مستند و داستانی است که موقعیت و شرکتکنندهها در آن واقعی هستند اما برای پیشبرد ماجرا، روایت و داستانی از پیش طراحی شده وجود دارد، میگوید: در حقیقت چالش موقعیت طراحی میشود و ممکن است قصه به هر سمتی پیش برود، هنر کارگردان این است که کار را در مسیر سناریو هدایت کند. از این منظر «بریم بسازیم» یک رئالیتی محض است یعنی در آن بازی و رقابت نداریم در حالی که رئالیتیهای مرسوم دیگر، ساختار رقابتی دارند.
او درباره چگونگی رسیدن به روایت سازندگی عدهای از جوانان که در قالب شرکتکننده روبهروی دوربین این مجموعه قرار گرفتهاند، توضیح میدهد: رئالیتی به دلیل واقعی بودن شخصیتها و موقعیتها بسیار اثرگذار و جریانساز است به همین دلیل قالب مهمی است. آسیبی که در برخی از روستاها و حاشیه شهرها وجود دارد این است که مردم از سوی دولت و حاکمیت منتظر اقدام و عمل بوده و یا به وضعیت موجودشان راضی هستند. در واقع کمتر به این موضوع فکر میکنند که با استفاده از ظرفیتها و امکانات موجود میتوانند وضعیتشان را بهبود ببخشند. ایده اصلی بریم بسازیم در راستای بالفعل کردن این ظرفیتهای مردمی بود. میخواستیم نشان دهیم که باید فعال و پویا بود و در راستای بهتر شدن اوضاع شهرها و روستاها تلاش کرد.
تهیهکننده بریم بسازیم درباره نحوه انتخاب لوکیشن و موقعیت مکانی برنامه توضیح میدهد: پس از پخش فصل اول، درگاهی را برای ثبتنامهای مردمی ایجاد کردیم که در آنجا مردم ظرفیتهای شهر و روستایشان را به ما معرفی میکردند. برای سری اول چون شکل اصلی کار خیلی مشخص نبود و برای رفع برخی نیازها احتیاج داشتیم نزدیک تهران باشیم به روستایی در اطراف ورامین رفتیم ولی در مورد فصلهای بعدی، نگاهمان بر مرکزگریزی بود و به مناطق مختلف کشور رفتیم تا فرهنگها و موقعیتهای دیگر را به تصویر بکشیم.
بالفعل کردن سرمایههای اجتماعی
وی با بیان اینکه مرکزگریزی جزو اهداف ما در تولید فصلهای بعدی و جدید است، میگوید: معمولاً به جاهایی میرویم که ظرفیتهایی از مشارکت مردمی را داشته باشد مثلاً در آنجا پروژههایی را در حوزههای عمرانی، توانمندسازی و رفع معضلات اجتماعی شناسایی میکنیم و با مشارکتهای بومی انجام میدهیم. ما جایی میرویم که حتماً مردم تمایل و شوق به همکاری و مشارکت داشته باشند.
شفیعی با تأکید بر اینکه مسئله ما فقط روستاها نیستند بلکه در فصلهای بعدی قرار است به حاشیهنشینی و محلات شهری هم بپردازیم، اضافه میکند: شاید در یک فصل به محلهای در شهری بزرگ برویم، یکی از پیشنهادهای مردمی به ما محله اتابک تهران بود که ظرفیتهای عمرانی، فرهنگی و اجتماعی بالایی دارد. برخی محلات شهرهای بزرگ که به لحاظ سطح رفاه، جایگاه خوبی دارند ممکن است به لحاظ سرمایه اجتماعی و فرهنگی، جایگاه خوبی نداشته باشند. هر کدام از این مناطق میتواند مقصد «بریم بسازیم» باشد.
او درباره فعالیت مرکز نیکوکاری «بریم بسازیم» هم توضیح میدهد: ما از ابتدا دغدغه گسترش کار خیر و داوطلبانه را داشتیم به همین دلیل مرکز نیکوکاری «بریم بسازیم» را با حمایت کمیته امداد امام خمینی(ره) ثبت کردیم. ممکن است عدهای از مخاطبان به هر شکلی برای کارهای جهادی یا کمکهای مالی پای کار بیایند و جلب مشارکتهای عمومی داشته باشیم. هدف ما ایجاد پویش مشارکت اجتماعی است تا هر کسی در هر جایی برای بهبود شرایط آنجا در حد توان و ظرفیتش کار کند.
تهیهکننده برنامههای «خانه ما» و «فرمانده» خاطرنشان میکند: به امید خدا برنامه بریم بسازیم به یکی از برنامههای ثابت تلویزیون تبدیل خواهد شد و سعی میکنیم هر سال دو فصل از برنامه را تولید کنیم و هر ۶ماه یک بار به یکی از مناطق ایران برویم.
سراغ آدمهای تیپیکال نرفتیم
شفیعی درباره تغییرات فصل سوم بریم بسازیم خاطرنشان میکند: دو نفر از شرکتکنندگان در این فصل تغییر کردند و به دلیل مشکلاتی که برایشان پیش آمد نتوانستند حضور پیدا کنند اما به جای آنها، دو نفر خانم به تیم اضافه شدند.
او میافزاید: ایدهآل ما این است که نفرات گروه ثابت بمانند تا برای مخاطبان شناخته شده باشند اما این طور نیست که همیشه هم ثابت باشند احتمالاً تعدادی میهمان یا همراه هم در هر فصل داشته باشیم تا کارها بهتر پیش برود. سعی کردیم چهار شرکتکننده این برنامه، نمایندهای از طیفها و اقشار مختلف مردم باشند و مخاطب با هر کدام آنها همذاتپنداری کند. از این منظر سراغ آدمهای تیپیکالی که کار جهادی میکنند نرفتیم. این افراد در اغلب موقعیتها همفکر و همنظر نیستند که موجب چالش و هیجان در برنامه میشود و به باورپذیر بودن آن کمک میکند.
تهیهکننده بریم بسازیم معتقد است: نقطه ضعف برنامه در فصلهای اول و دوم، نبود خانمها و تعامل با بانوان بود که در این فصل دو شرکتکننده خانم به گروه اضافه شدند و در عمل و پیشتولید، نتایج خوبی را رقم زدند. این اتفاق خوبی بود که ما را بر آن داشت تا در فصلهای بعدی حتماً از حضور خانمها بهره ببریم چون ارتباط بهتری با مردم روستا و منطقه شکل میگیرد.
نظر شما