صویب دو طرح ضدایرانی در سنای آمریکا خبری بود که چهارشنبه هفته گذشته در رسانهها منتشر شد. مطابق این دو طرح، اکثریت اعضای مجلس سنای آمریکا مصوب کردهاند سپاه از فهرست گروههای تروریستی خارج نشده است و تحریمهایی نیز مرتبط با تروریسم علیه بانکمرکزی ایران اعمال شود. طرحی با هدف جلوگیری از خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی درحالی در سنا به تصویب رسیده است که این موضوع طی چندوقت اخیر بهعنوان یکی از مهمترین موانع دستیابی به توافق در مذاکرات وین عنوان شده و برخی رسانهها آن را باعث ایجاد وقفه چندماهه در مذاکرات میدانند.
طرح عدم خروج سپاه پاسداران از فهرست «گروههای تروریستی» خواستار عدم لغو هرگونه تحریم علیه سپاه پاسداران و عدم خروج این نهاد از فهرست گروههای تروریستی آمریکاست.
نکته قابلتوجه درمورد این طرح این است که ۱۶سناتور دموکرات ازجمله چاک شومر، رهبر اکثریت دموکرات سنای آمریکا به آن رای مثبت دادهاند. کریس کونز، سناتور ایالت دلاویر و عضو کمیته روابط خارجی سنا که از جانب بایدن به برخی ماموریتهای دیپلماتیک اعزام شده و به وزیر امور خارجه سایه معروف است نیز از دیگر رایدهندگان به این طرح بوده است.
رای مثبت دموکراتها به این طرح از این جهت قابلتوجه است که سنگاندازی در مسیر مذاکرات وین را بهعنوان یک تصمیم سیاسی مورد اجماع در آمریکا بازنمایی میکند و این تصویر برخلاف گزاره غالبی است که مطابق آن تندروی جمهوریخواهان بهعنوان مانع مذاکرات معرفی میشود. ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به مصوبات روز چهارشنبه سنا بازگشت به برجام را بهترین راه برای جلوگیری از آنچه دستیابی ایران به سلاح هستهای عنوان میشود، دانست. ند پرایس با تاکید بر اینکه برجام فقط مربوط به برنامه هستهای ایران است و شامل دیگر موضوعها نمیشود دولت بایدن را در نگرانیهای سنا درمورد موشکهای بالستیک و آنچه حمایت سپاه از تروریسم عنوان کرد سهیم دانست و اقدامات یکسال اخیر دولت آمریکا علیه ایران ازجمله افزایش تحریمهای اعمالشده علیه برنامه موشکی ایران را بهعنوان مصداقی از درک همین نگرانی عنوان کرد. افزایش تحریمها علیه ایران که وزیر امور خارجه آمریکا نیز صراحتا به آن معترف است همان رویکرد ضدبرجامی است که تیم مذاکرهکننده ایرانی بارها بر لزوم کنار گذاشتن آن برای بازگشت به توافق تاکید کرده است.
چرایی تصویب طرحهای ضدایرانی و اقدام متقابل مورد نیاز از جانب ایران گزارههایی است که در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد.
مصوبات غیردولتی؛ بازوی زورگیری دولت آمریکا
گره زدن سیاست داخلی به سیاست خارجی همواره ابزاری بوده که دولت آمریکا از آن برای فرار از پاسخگویی درمقابل بدعهدیهای خود بهره برده است. نمونهای از این اتفاق را در ماجرای خروج یکجانبه آمریکا از برجام شاهد بودهایم. سیاستمداران آمریکایی درحالی هنوز بر مقصر بودن ترامپ در ماجرای خروج از برجام تاکید میورزند که دولت بایدن نیز در همان مسیر گام برداشته است.
مطابق آنچه ند پرایس به آن اذعان کرده است، از آغاز دولت بایدن تاکنون ۱۰۷تحریم جدید علیه ایران وضع شده است. این درحالی است که دولت دموکرات آمریکا تحریمهای ضدبرجامی ترامپ را نیز حفظ کرده است. این بهانه که هر توافقی بدون تصویب کنگره فاقد اعتبار است نیز با همین هدف در رسانههای غربی بازتاب پیدا میکند. تصویب طرحهای ضدبرجامی در مجلس سنا بیش از آنکه سیاست خارجی آمریکا را با چالش مواجه کند ابزار چانهزنی را دراختیار دیپلماتهای این کشور قرار میدهد. با درک این سیاست میتوان به چرایی اتخاذ رویکردی دوگانه توسط دموکراتهای آمریکا پی برد.
برای اثبات این مدعا میتوان صحبتهای کریس کونز اشاره کرد. کونز، سناتوری که از او بهعنوان «وزیر امور خارجه جو بایدن» یاد میشود، اندکی پس از رایگیری درمورد طرح عدم خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی اعلام کرد، رای مثبت او به این طرح در تناقض با «حمایت دائمی او از تلاشهای دولت برای مذاکره» با ایران نیست. او تصریح کرد رای مثبت او به طرح لانکفورد از آن جهت بوده که دولت بایدن را به انعقاد توافقی قویتر با ایران تشویق کند. توافقی که به گفته کونز، علاوهبر برنامه اتمی به دیگر فعالیتهای ایران نیز رسیدگی کند.
این طرح همانطور که کونز نیز به آن اشاره کرده است ابزاری را دراختیار دولت آمریکا قرار میدهد تا این دولت علیرغم مطرح کردن مطالبات فرابرجامی در مذاکرات وین، وجهه صلحطلب خود را حفظ کرده و کنگره و سنا را بهعنوان پلیس بد و مانعتراش در مسیر مذاکرات معرفی کند. سیاستمداران آمریکایی بازی پلیس خوب، پلیس بد را که پیش از این در مذاکرات برجام با اهرم اتحادیه اروپا پیش میبردند در میز مذاکرات وین به فضای سیاست داخلی خود نیز منتقل کرده و اینبار با هدف فرار از پاسخگویی، طرف مقابل را با یک عامل بیرونی گلاویز کرده و راه فرار از پاسخگویی را برای دولت آمریکا بهعنوان طرف حساب اصلی در مذاکرات وین باز میکند.
نیاز به واکنش متقابل
گره زدن مذاکرات بینالمللی به سیاست داخلی توسط آمریکا پیش از این یکبار با تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها توسط مجلس پاسخ داده شد. در ۶دور اول مذاکرات وین که تیم مذاکرهکننده دولت دوازدهم در رویکردی شتابزده با دادن امتیازات فرابرجامی و قربانیکردن سیاست خارجی سعی در کسب منافع سیاسی داشت. این رویکرد با قرار دادن طرف ایرانی در موضع انفعال قدرت چانهزنی را دراختیار طرف غربی قرار میداد. پیش از این در گزارشی با عنوان «گاف بزرگ عراقچی» در روزنامه «فرهیختگان» امتیازات فرابرجامی مورد بحث در ۶دور اول مذاکرات وین مورد بررسی قرار گرفته است.
تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم اما توانست با تاکید بر خطوطقرمز ایران تاثیر میدانی قوانینی همچون اقدام راهبردی را نشان داده و از اهرم سیاست داخلی برای خروج از انفعال استفاده کند. اتخاذ رویکرد دیپلماسی منطقهای را میتوان یکی از نتایج همین رویکرد فعالانه دانست که طرف غربی را ناچار کرد به مذاکره بر سر پیشنویسهای ارائهشده توسط ایران درمورد تضمین و راستیآزمایی اقدامات طرفین تن بدهد.
درحال حاضر مذاکرات مدتی است متوقف مانده و طرف غربی ضمن حفظ رویکرد زیادهخواهانه خود سعی دارد پافشاری تیم مذاکرهکننده ایرانی بر خطوطقرمزش را عامل توقف مذاکرات معرفی کند. در شرایط فعلی نهادهای سیاستگذار داخلی میتوانند با تصویب مصوباتی نشان دهند پافشاری بر حفظ خطوطقرمز موضع رسمی و غیرقابل تغییر ایران است و طرف غربی نمیتواند با تحت فشار قرار دادن تیم مذاکرهکننده ایران، تهران را وادار به عقبنشینی از موضع منطقی خود کند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
نظر شما