تحولات منطقه

مک‌فارلین در ماجرای ایران‌گیت تمام اعتبار سیاسی و نظامی خود را از دست داد و به‌نظر می‌رسد همین موضوع موجب شد در سال ۱۹۸۷ دست به خودکشی بزند که البته ناموفق بود.

به‌بهانه مرگ رابرت مک‌فارلین؛ بزرگترین بازنده "ایران‌گیت"
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، «رابرت مک‌فارلین» مشاور امنیت ملی دولت «ریگان» روز گذشته در سن ۸۴سالگی درگذشت. او در جوانی تفنگدار دریایی بود که توانست در دولت ریگان مشاور امنیت ملی شود.

مک‌فارلین در سال ۱۳۶۵ به‌عنوان فرستاده ویژه ریگان سفری به ایران داشت که آن سفر و حواشی‌اش در ایران به ماجرای مک‌فارلین مشهور شد و در آمریکا و جهان به رسوایی «ایران‌گیت» یا «ایران کنترا» برای دولت ریگان تبدیل شد.

ماجرای مک‌فارلین حدود یک سال و نیم و از تابستان ۱۳۶۴ تا اسفند ۱۳۶۵ در دور دوم ریاست‌جمهوری ریگان به‌طول انجامید. این ماجرا بین سه کشور ایران، آمریکا و نیکاراگوئه رخ داد؛ بدین ترتیب که قرار بود آمریکا مابه‌ازای آزادی گروگان‌هایش در لبنان، تسلیحاتی را که ایران نیاز داشت به آن بفروشد و پس از دریافت پول آن شورشیان (کنتراها) را علیه دولت نیکاراگوئه تأمین بودجه کند.

این اقدام دولت ریگان بدون اطلاع کنگره انجام گرفت. کنگره، ایران را تحریم تسلیحاتی کرده بود و هرگونه کمک به کنتراها را هم ممنوع دانسته بود، ضمن اینکه این مذاکرات خارج از چارچوب وزارت امور خارجه آمریکا و به‌صورت مخفیانه صورت گرفت که برخی آن را در ارتباط با انتخابات ریاست‌جمهوری آینده آمریکا دانسته‌اند که جمهوری‌خواهان با آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان می‌خواستند دولت را حفظ کنند.

این فرضیه را «محسن کنگرلو» یکی از اعضای تیم ایرانی در ماجرای مک‌فارلین که سال ۹۸ درگذشت، مطرح کرده و گفته است: «انتخابات آمریکا نزدیک بود و جمهوری‌خواهان می‌خواستند بر دموکرات‌ها پیروز شوند، تصور می‌کردند اگر به‌هرشکلی مسئله گروگان‌ها را به‌سرعت حل کنند پیروزی‌شان تضمین‌شده است.»، اما افشای ماجرای مک فارلین به رسوایی بزرگی برای دولت ریگان تبدیل شد.

** خشم مک‌فارلین از عدم‌دیدار با مقامات ایرانی

مک‌فارلین خرداد سال ۶۵ (۱۹۸۶) به‌عنوان فرستاده ویژه ریگان همراه با هدایایی همچون کیک شکلاتی، کلت و مقداری تجهیزات همراه با یک هواپیمای اختصاصی که گفته می‌شد مخصوص حمل سلاح بود، با پاسپورت ایرلندی همراه با چهار نفر به ایران سفر کرد (گفته می‌شود مک‌فارلین انجیلی از ریگان به ایران آورد، اما انجیل را فرد دیگری به ایران آورد). او پس از ورود به تهران همراه با آن چهار نفر برای اقامت به هتلی در تهران برده شدند.

اگرچه هدف از این سفر در ظاهر حل مسئله گروگان‌ها و فروش سلاح به ایران بود، اما بسیاری معتقدند که مک‌فارلین با این سفر به‌دنبال نزدیک شدن به ایران بود، چرا که آمریکا هراس داشت ایران به شوروی نزدیک شود، ازاین‌رو مک‌فارلین به‌دنبال این بود که با مقامات ایرانی از جمله آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی دیدار و گفتگو کند.

مک‌فارلین سه یا پنج روز در تهران ماند. هاشمی گفته است: «پنج روز این‌ها این‌جا به‌صورت توقیف در هتل ماندند و وحشت این‌ها را گرفته بود.»، اما او وقتی از دیدار با مقامات ارشد کشورمان ناامید شد، سوار بر هواپیمایش شد و به آمریکا برگشت. البته مک‌فارلین با کنگرلو (مشاور نخست‌وزیر)، هادی نجف‌آبادی (نماینده مجلس) و وردی‌نژاد (نماینده سپاه) دیدار و گفتگو کرد، اما او برای دیدار با آن افراد به تهران نیامده بود. سطح افراد ملاقات‌کننده برای او رضایت‌بخش نبود و مک‌فارلین می‌خواست با مقامات ارشد دیدار کند.

دیدار آن افراد نیز گفته می‌شود به‌اصرار مک‌فارلین بوده است. هاشمی رفسنجانی عنوان کرده است: «مدت ۵ روز مکرراً به درخواست‌های رابرت مک‌فارلین مبنی بر ملاقات با یکی از مسئولان رده‌بالای ایران پاسخ منفی داده می‌شد.» او همچنین نوشته است که به اصرار آن‌ها تصمیم گرفتیم دکتر هادی به مذاکره با هیات آمریکایی برود. نجف‌آبادی گزارش داد که مک‌فارلین نه تنها ناخشنود بود بلکه آزرده‌خاطر شده بود که چرا مقامات بالاتر با او دیدار نکرده‌اند و هدیه را نپذیرفته‌اند. نجف‌آبادی ادامه داد که مک‌فارلین خشمگین اعتراض کرده بود که اگر فقط برای خرید لباس تهیه شده از پوست گربهٔ وحشی به روسیه می‌رفت، گورباچف روزی حداقل دو بار با او دیدار می‌کرد!

هاشمی رفسنجانی مدتی بعد در خصوص این دیدار در گفتگویی مطبوعاتی بیان داشت: «مسئله مک فارلین عمق اصالت سیاست خارجی ایران را نشان داد، ما هرگز با آمریکایی‌ها وارد بحث‌های استراتژیک نشدیم.»

برخی عنوان می‌کنند که حسن روحانی رئیس وقت کمیسیون دفاع مجلس شورای اسلامی نیز با مک فارلین دیدار کرد، اما بسیاری از منابع و نیویورک‌ تایمز چندی پیش عنوان کرد که حضور روحانی قابل تأیید نیست.

** تثبیت بی‌اعتمادی به آمریکا

ایران در ماجرای مک فارلین چند محموله تسلیحات نظامی از آمریکا دریافت کرد که برخی از آن‌ها از اسرائیل ارسال شد. محسن هاشمی گفت: «بخشی از شش محموله تسلیحاتی تحویل شده به ایران، مربوط به سلاح‌های انباری در اسرائیل بوده که بدون اطلاع ایران از اسرائیل ارسال شده بود که پس از کشف موضوع توسط تیم مهندسی جنگ این سلاح‌ها عودت داده می‌شود و اختلافی نیز در مورد قیمت محاسبه شده وجود داشت که موجب می‌شود، ایران بخشی از مطالبات قربانی‌فر، به عنوان واسطه معامله را نپردازد.»

همچنین موشک‌های تاو هم معیوب بودند. هرچند کنگرلو و برادرزاده هاشمی رفسنجانی (علی هاشمی رفسنجانی) گفته‌اند که تسلیحات معیوب نبودند، اما شمخانی با استناد به اعتراف آمریکایی‌ها گفت: «اظهارات مقامات آمریکایی در خصوص واگذاری موشک‌های تاو معیوب به ایران در جریان ماجرای مک فارلین اعتراف به فریبکاری و دروغ‌گویی است  و مهر تایید مجددی بر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا است.»

** رسوایی بزرگ برای آمریکا و دولت ریگان

ماجرای مک فارلین تا نیمه سال ۶۵ و تا زمانی که این روابط توسط یک روزنامه لبنانی فاش شد، ادامه داشت. هفته‌نامه الشراع لبنان در روز ۱۲ آبان ۶۵ خبری از سفر مقامات آمریکایی به تهران منتشر کرد که گفته می‌شود آن خبر توسط مهدی هاشمی و بیت آیت‌الله منتظری به آن رسانه داده شده بود. مقامات آمریکایی تکذیب کردند اما هاشمی به دستور امام ماجرا را افشا کرد.

البته  بر اساس خاطرات روز شنبه ۱۰ آبان ۶۵ هاشمی (دو روز پیش از افشاگری هفته‌نامه الشراع) احمد خمینی از شایع‌شدن خبر سفر مک‌فارلین به ایران نگران بود و «پیشنهاد داشت که آن را به گونه واقعی که برای ما پیروزی است و برای آمریکایی‌ها خفت و شکست مطرح کنیم.» در روز ۱۱ آبان در جلسه سران قوا تصمیم گرفته شد در مراسم روز ۱۳ آبان تسخیر لانه جاسوسی، هاشمی موضوع را افشا کند.

افشای این اتفاق شوک عجیبی در جهان به وجود آورد. این ماجرا در آمریکا به یک بحران تمام‌عیار تبدیل شد. با وجود آنکه کنگره آمریکا تأمین مالی شورشیان کنترا در نیکاراگوئه را ممنوع کرده بود، دولت ریگان از پول معاملات اسلحه در ایران برای کمک مالی به این شورشیان استفاده کرد و موجب ایجاد خشم عمومی شد. عراق و کشورهای عربی نیز به‌شدت از آمریکا و بازی دوگانه‌اش متحیر و ناراحت شدند.

در ایران نیز برخی از نمایندگان مجلس، ولایتی وزیر وقت مجلس را خواستند تا توضیح دهد، اما امام در واکنش به عمل و گفتار نمایندگان فرمود: «چرا ما باید این قدر غربزده باشیم یا شیطان‌زده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضی‌شان در نظر من پوچ‌اند، لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا، فریاد می‌زنند سر مسئولین ما! چه شده‌است؟ شماها چه‌تان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسئله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این‌طور شده‌است و در روزی که هفته وحدت است چرا شماها می‌خواهید تفرقه ایجاد کنید؟»

همچنین در اکتبر ۱۹۸۶ (مهر ۱۳۶۵) یک هواپیمای باری قدیمی آمریکایی که در حال پرواز برفراز نیکاراگوئه بود، توسط یک موشک ضدهوایی سقوط کرد. یوجین هیزنفاس تنها بازمانده این حادثه بود که به اسارت درآمد. سازمان سیا بعد از اطلاع از دستگیری، تصمیم گرفت هرچه سریعتر وارد عمل شده و وی را بازگرداند. اما مدتی بعد هیزنفاس با حضور در پشت دوربین‌های تلویزیونی از نقش آمریکا در تجهیز و پروراندن شورشیان نیکاراگوئه (کنترا) پرده برداشت. این خبر در حالی به اولیور نورث، عضو شورای ملی امنیت ایالات متحده آمریکا رسید که وی در حال مذاکره با نمایندگان ایران در اروپا بود.

* محاکمه مک فارلین و خودکُشی

پس از رسوایی آمریکا در ماجرای «ایران گیت»، در سال ۱۹۸۸ دادگاهی برپا شد و عوامل دخیل در آن از جمله مک فارلین محاکمه شد. آن دادگاه حتی ریگان رئیس جمهور وقت را علی‌رغم اینکه به دادگاه فراخوانده نشده بود، از محکومیت بی‌نصیب نگذاشت. علت محکومیت ریگان این بود که چرا تصمیم فرستادن مک فارلین به تهران را بدون نظریه کارشناسی وزارت خارجه گرفته است و این را یک ضعف و یک خطای بزرگ در سیاست خارجی تشخیص دادند تا جلوی تکرارش را بگیرند.مک‌فارلین نیز اتهامات خود مبنی بر دروغ گفتن به کنگره را پذیرفت.

اقدام غیرقانونی که مک‌فارلین و کاخ‌سفید تحت امر ریگان انجام دادند این بود که پول حاصل از فروش سلاح به ایران را برای سرنگونی دولت چپ‌گرای نیکاراگوئه، مشهور به سندینیستا، هزینه کردند.

مک فارلین در ماجرای ایران کنترا  تمام اعتبار سیاسی و نظامی خود را از دست داد و به نظر می‌رسد که همین موضوع موجب شد تا وی در مارس ۱۹۸۷ (فروردین ۱۳۶۶) و پس از گذشت دو سال از ماجرا، با خوردن تعداد زیادی قرص والیوم دست به خودکشی بزند. البته این خودکشی ناموفق بود و وی جان سالم بدر برد. مک فارلین احساسش این بود که همکارانش از او سوءاستفاده کردند و دچار افسردگی شده بود. 

ماجرای مک‌فارلین در جهان موضوعی پُر سند است، اما در ایران به اندازه کافی به آن پرداخته نشده است. گفته می‌شود اکنون نیز هالیوود در حال ساخت فیلمی با همین موضوع است.

منبع: تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.