رئیسجمهور اوکراین در این پیام ویدئویی زنده از کییف گفت: «ما باید پیروز شویم. ما به سینما نیاز داریم تا بتواند ضامن این پایان باشد، سینمایی که هر بار در طرف آزادی باشد.» رئیسجمهور اوکراین از چارلی چاپلین هم خرج کرد و گفت: «ما به یک چارلی چاپلین جدید نیاز داریم که ثابت کند سینمای امروز سکوت نکردهاست.»
به احتمال زیاد نسل جدید غرب وقتی زلنسکی اینگونه از چاپلین مایه میگذارد نمیدانند که کارگردان عصر جدید سالها در فضای خفقان مک کارتیسم با محدودیت کار مواجه بود و حتی اجازه ورود به خاک امریکا را نداشت.
اگر پیش از این جشنواره برلین به طور آشکار عنوان کردهبود که جشنوارهای سیاسی است، اینبار این جشنواره کن است که نمیتواند حفظ ظاهر کند و تا این اندازه عریان سیاست را بر هنر غلبه ندهد. گویا روح زلنسکی مانند یک شمشیر بر سر همه مناسبات واقتضائات غرب ایستاده و مدام یادآوری میکند که همه چیز باید تحتتأثیر بحران اوکراین باشد. حال تفاوتی نمیکند که این ذکر یومیه در محفلی ورزشی باشد یا رویدادی هنری.
هیچکس فکرش را هم نمیکرد، این کنار رفتن پرده جدایی سیاست از هنر به این سرعت از سوی غرب رونمایی شود، آن هم در مهمترین رویداد هنری غرب یعنی جشنواره کن. فیلمسازان غربی از حالا که نه از همان ابتدای جنگ اوکراین میدانستند که آمادهباش آنان از سربازان ارتش ناتو جدیتر است. میدانستند باید به شکلی در آثارشان ادای دینی به سیاستهای رسمی داشتهباشند و موضع خود را در فیلمهایشان مشخص کنند یا دستکم با زبان سر خودی نشان یا دمی تکان بدهند تا متهم به چیزی نشوند. اینها نشان میدهد که شعار «یا با مایید یا علیه ما» که جرج بوش پسر در آغاز جنگ با عراق سر داد، نه یک شعار صرف که راهبردی اساسی برای نظم دادن به شاکله همه امور به نفع یک هدف است. نیک پیداست که صدای مخالف در این شرایط بیمعنی است. حتی اصغر فرهادی هم که به عنوان داور در کن حضور دارد، مجبور است تن به سیاست بدهد و کشورش را در وضعیتی بحرانی بنمایاند تا به نحوی یادآور باشد که با کیست و کجا ایستاده است.
جواد محرمی
منبع: روزنامه جوان
نظر شما