۱- رئیس‌جمهور آمریکا که ماه گذشته در بازدید از کارخانه اسلحه‌سازی لاکهید مارتین خطاب به کارگران آن گفته بود: «شما باید به تولید موشک‌ها و سلاح‌های ما که زندگی مردم را در دنیا تغییر می‌دهند، افتخار کنید»، علی‌رغم ظاهر دموکرات خود، اکنون نیز از یک‌سو با زیرپا گذاشتن همه ادعاها و شعارهای نظام لیبرال دموکراسی آمریکایی درباره مبارزه با خشونت و تروریسم، به‌خصوص شعارهای خود درخصوص مقابله با جنگ در اوکراین و از سوی دیگر با کنار گذاشتن سیاست ابهام استراتژیک آمریکا علناً از استفاده از بمب اتمی و جنگ سخن می‌گوید. بایدن یک ماه اخیر دو بار ادعا کرده «واشنگتن در صورت لزوم از سلاح اتمی استفاده خواهد کرد و وارد جنگ نظامی با چین خواهد شد»! همزمان نیز در یک اقدام به شدت بی‌ارزش از نظر امنیتی، آمریکا و انگلیس و اسرائیل دست به یک ترور کور می‌زنند. ترور شهید خدایی باعث رسوایی هرچه بیشتر دنیای رسوای غرب و فریبکاری‌های نظام استکباری سلطه شد. در حالی دم از مبارزه با خشونت و تروریسم و مقابله با جنگ می‌زنند و ایران را متهم به ساخت بمب هسته‌ای می‌کنند که در روی دیگرشان در روز روشن دست به ترور و تروریست‌پروری می‌زنند و حتی آماده حمله اتمی به دیگر کشورها و کشتن میلیون‌ها انسان و زن و بچه بی‌گناه همچون جنایت بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی ژاپن هستند؟! رسوایی عجیب‌تر این که رسانه‌های آنها و دنباله‌های داخلی‌شان، در مقابل این جنگ‌طلبی اتمی رئیس‌جمهور آمریکا و حملات تروریستی سکوت می‌کنند و در داخل نیز دلواپسان مذاکره و دلسوزان برجام لااقل از بد بودن جنگ، آن‌هم از نوع اتمی‌اش سخن نمی‌گویند و پاسخ نمی‌دهند که آیا فقط موشک‌های سپاه در مقابل متجاوزان به خاک ایران، مذاکرات برجامی را به هم می‌زند و افتخار بایدن به تولید موشک و تهدیدات اتمی او و مانور نظامی مشترک اسرائیل و آمریکا مسیر مذاکرات را به خطر نمی‌اندازد؟! فضاحت دیگر رسانه‌های غربی- عبری این است که در شبکه تلویزیونی خود نظرسنجی می‌گذارند که «آیا یحیی سنوار از فرماندهان مقاومت حماس را ترور کنیم یا نه؟»، بعد القا می‌کنند که ۵۹ درصد با ترور وی موافق‌اند! یعنی عملاً و علناً به ماهیت تروریستی خودشان اعتراف می‌کنند! اما نکته مهم عبرت‌آموز امروز که کوس رسوایی رسانه‌های غربی و به‌خصوص فارسی‌زبان و غرب‌گراهای داخلی را بر سر هر بوم و برزن می‌شنویم این است در حالی که مردم آمریکا مبتلا به اپیدمی سلاح شده‌اند و با آزادی خرید و فروش و آموزش آن حتی به دانش‌آموزان ابتدایی در مدارس، این کشور به مرکز تولید و آموزش جنگ و خشونت به کودکان تبدیل شده که در تازه‌ترین فاجعه در مدرسه تگزاس به‌عنوان دویست‌ودوازدهمین تیراندازی گروهی در آمریکا فقط از ابتدای سال ۲۰۲۲ میلادی، ۲۱ کودک کشته شدند، آن‌وقت از یک سرود «سلام فرمانده» نوجوانان ایرانی عصبانی می‌شوند و آن را نشانه خشونت‌طلبی و جنگ‌طلبی ایرانی‌ها و به خطر افتادن برجام القا می‌کنند. رسوایی و وقاحت این جماعت تا بدان‌جا است که همزمان نیز در یک تناقض آشکار در فضای رسانه‌های خود آرزوی کشتار کودکان معصوم را می‌کنند و نعره می‌زنند که «یکی روز اجرای سرود سلام فرمانده در ورزشگاه بمب بگذارد»!
۲- چرایی اول و اصلی ترور کور در تهران یک موضوع استراتژیک است که باید آن را واکنشی از روی استیصال به چالش‌های بزرگی که مقاومت نه برای سیاست‌های مخرب آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی بلکه برای بقاء و موجودیت آنها ایجاد کرده ، دانست تا جایی که تحلیلگر تلویزیون رژیم صهیونیستی با حضور عضو شورای امنیت ملی اسرائیل علناً اذعان و تصریح می‌کند
«اسرائیل در حال محاصره شدن با موشک‌های بالستیک و نقطه زن و پهپادهای ایرانی است». دوم چند دلیل تاکتیکی نیز باید برای آن متصور و قائل بود. اولاً برای تحت‌الشعاع قرار دادن دیپلماسی فعال اقتصادی منطقه‌ای جمهوری اسلامی و گسترش روابط تجاری ایران با کشورهای همسایه برای خنثی‌سازی تحریم‌ها علی‌الخصوص سفر رئیس‌جمهور به عمان و استقبال گرم حاکم جدید این کشور عربی و امضای قراردادهای اقتصادی مهم این سفر بود. ثانیاً این ترور یکی از نشانه‌های روشنِ به بن‌بست خوردن بایدن در مقابل ایستادگی و مقاومت ایران در مذاکرات وین است، چراکه راهی جز حذف تحریم‌ها از جمله نام سپاه و نیروی سپاه قدس از لیست تروریستی خود ندارد. لذا از یک‌سو هدف آمریکا از این ترور تلاشی از سر استیصال برای تحت تأثیر قرار دادن مقاومت تیم ایرانی بود تا شاید از ایستادگی بر موضع رفع تحریم‌ها و حذف سپاه کوتاه بیایند و از سوی دیگر هدف اسرائیل از این ترور این بود که بایدن را همچنان برای تن دادن به خواسته‌های ایران که راهی جز آن ندارد، مردد کند و او نتواند به تصمیم سیاسی لازم برسد. همچنین تلاشی بود برای فضاسازی رسانه‌ای در جهت بیان نیات و اهداف لابی‌های صهیونیستی از قول رئیس‌جمهور آمریکا، چنان که بلافاصله گانتز وزیر امنیت اسرائیل ادعا کرد «آمریکا از توافق با ایران خوشحال می‌شود اما با درخواست ایران برای حذف سپاه پاسداران و نیروی قدس از لیست تروریسم مخالف است». ثالثاً پاسخی به ناامنی‌های داخل رژیم صهیونیستی و سرزمین‌های اشغالی و به‌ویژه انتشار تصاویر محل دقیق زرادخانه اتمی اسرائیل و اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی بیخ گوش صهیونیست‌ها در کنار مسجدالاقصی در ماه‌های اخیر و دستاویزی برای استفاده داخلی از این ترور در جهت پوشاندن ضعف‌های امنیتی و شکست‌های خود در مقابل حضور نیروهای ایرانی در مرزهای اسرائیل و نفوذ جبهه مقاومت به عمق سرزمین‌های اشغالی و به‌خصوص بروز عصبانیت رژیم اشغالگر از دومین حضور بشار اسد در تهران بود. رابعاً تحت‌الشعاع قرار دادن گسترش عمق راهبردی ایران از مرزهای غربی به شرقی و تکمیل حلقه دفاع پهپادی در دور تا دور مرزهای کشور با افتتاح کارخانه ساخت پهپاد ابابیل ۲ در تاجیکستان است.
۳- اما بیان نکته‌ای به بهانه ۲۵ سالگی جریان اصلاحات از قول خود اصلاحاتچی‌ها خالی از لطف و البته خالی از فهم و درک درست رسوایی‌ها و تناقضات دست‌پروردگان مکتب لیبرال دموکراسی آمریکایی، به‌خصوص برای اهل فن و تحلیل نیست. سایت عصر ایران در یادداشتی و سایت اصلاحات پرس و دیگر سایت‌های اصلاح‌طلبی به نقل از آن نوشتند: «۲۵ سال پس از دوم خرداد ۷۶ یک نکته در هیاهوهای داخلی مجال طرح چندانی نیافت و آن اینکه دوم خرداد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را هم مجاب کرد دوباره به فعالیت مسلحانه روی آورد»! ریچارد ویتز تحلیلگر مسائل سیاسی و راهبردی در واشنگتن نیز می‌گوید «می‌دانیم و تحلیل من این است که ترورها و ارسال تجهیزات ترور به داخل ایران توسط افرادی از داخل ایران صورت گرفت که با اسرائیل همکاری می‌کنند و در ارتباط هستند». از این قرائن و شواهد که نمونه‌ای از خروار است، برسید به پشت صحنه‌ها و ریشه‌ها و آمران ترور شهیدان عالی‌مقام سلیمانی و فخری‌زاده و ... و خدایی! و مهم‌تر به پاسخ این سؤال برسید که چرا تاکنون اصلاحات و اصلاح‌طلبی بعد از ۲۵ سال هنوز به روشنی تعریف نشده و این جریان اصرار دارد که با اپوزیسیون و براندازان و منافقین و سلطنت‌طلبان که در عوالم توهمی خود خواستار حمله نظامی آمریکا به ایران هستند و نهایتاً با سیاست‌های تروریستی آمریکا علیه ملت ایران مرزبندی شفافی نداشته باشد و بلکه با آنها نیز همسو و آگاهانه یا ناآگاهانه ابزاری برای آمریکا باشند و چرا برخی از لیدرها و نیروهای اصلاح‌طلب به خارج کشور پناهنده و مهمان اوباما و ترامپ و بایدن و پمپئو می‌شوند؟! این سؤال را نیز باید همین‌جا مطرح کرد که آیا جریان اصلاحات با آگاهی افکار عمومی از پشت‌پرده شعارهای پرطمطراق آنها، مثل جریان منافقین اکنون بعد از ۲۵ سال به انسداد فکری و گفتمانی و سیاسی و پایان خط رسیده و شعارهای اصلاح‌طلبی و دموکراسی‌خواهی و جامعه مدنی و مبارزه با خشونت و ترور را فراموش کرده است؟ لذا ترور شهید خدایی نتیجه فضاسازی‌های منافقانه و خبیثانه جریانی در داخل است که القا می‌کردند «حذف سپاه از لیست تحریمی و تروریستی آمریکا به نفع مردم نیست و سپاه مانع امضای توافق مذاکرات وین است»!
۴- شبکه اسرائیلی ۲۴ i رسماً در پخش زنده خود جزئیات ترور سردار خدایی را افشا و اعلام کرد «آمریکا با کمک موساد و سازمان مجاهدین (منافقین) و عوامل داخلی توانست این ترور را انجام دهد»! دستگاه نظامی رژیم صهیونیستی هم با ابراز غافلگیری از افشای گزارش اطلاعات خود به آمریکا درباره ترور شهید مدافع حرم در تهران، از افشاگری گزارش نیویورک‌تایمز به خشم آمد، هرچند پشت گزارش روزنامه نیویورک‌تایمز اهداف دیگری متصور است. پس از شهادت شهید سلیمانی نیز روزنامه گاردین از نقش و همدستی اسرائیل و انگلیس و برخی نفوذی‌ها و فضاسازی‌های سیاسی داخلی با ترامپ در ترور شهید سلیمانی پرده برداشت. رئیس اداره اطلاعات اسرائیل هم به این همکاری و نقش خود و سازمانش در این ترور اذعان کرد و ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران را یکی از مهم‌ترین رویدادها در زمان خودش خواند. وی تأکید کرده بود «افراد زیادی مثل سلیمانی وجود دارند که می‌توانند در مدتی کوتاه کارها را در سوریه به انجام برسانند»! ادی کوهن تحلیلگر و پژوهشگر مرکز بگین سادات در تل‌آویو هم در شبکه روسیاالیوم پس از شهادت شهید فخری‌زاده علناً ادعا کرده بود «در آینده شاهد ترور فخری‌زاده‌های بیشتر خواهیم بود»!
۵- در مقابل این اذعان‌ها نکته قابل‌تأمل این است که افرادی همچون زیباکلام ادعا می‌کنند که «اسرائیل هرگز تهدیدی علیه ایران نکرده و تهدیدی نبوده»! و نگران‌اند که «درباره ایستادگی در مقابل اسرائیل به نسل‌های آینده چه پاسخی باید بدهند»! قابل تأمل‌تر اینکه سلبریتی‌ها و کسانی که بعد از ترور شارلی ابدو مقابل سفارت فرانسه و یا برای کشته شدن چند انگلیسی و آمریکایی در میدان مادر شمع روشن کردند، اکنون در برابر ترور قهرمانان ملی از شهید سلیمانی تا شهید خدایی خفقان گرفتند و نشان دادند چقدر حقیرند! نکته فریبکارانه این که خود آمریکا و انگلیس که در این جنایات متهم ردیف اول هستند، منافقانه در حالی که با ملت ایران همدردی نکردند، مزورانه در حادثه آبادان با بازماندگان چند فوتی ابراز همدردی کردند و پیام فرستادند!
۶- دشمنان پس از شکست عملیات متعدد و ناموفق برای ترور شهید خدایی ناچار شدند برای متوقف کردنش تا درب منزلش بروند، اما نمی‌دانند که او به حسب واقع تا کجا رفته بود که حتی با رفتنش به حسب ظاهر، نتیجه تلاش‌هایش دستاوردهای بزرگی را در آینده رقم خواهد زد.
منبع: کیهان
نظر شما