تنها از روی همین تغییر رنگ لباس در طول یک فصل می توان فهمید که مالکان و مدیران شهرخودرو دچار چه سردرگمی در اداره تیمشان بودند. در واقع شهرخودرو با شکست برابر پرسپولیس سقوط نکرد، این تیم از مدتها قبل سقوط کرده بود، اما کسی جرئت باور این حقیقت را نداشت. شهرخودرو روزی سقوط کرد که مدیران آن ماجراجویی جدیدی را آغاز کردند تا اکبر میثاقیان را جایگزین رضا مهاجری کنند، در حالی که مهاجری هنوز با این تیم قرارداد داشت.
شهرخودرو زمانی به سمت دره سقوط گام برداشت که دو سرمربی به صورت همزمان در ورزشگاه امام رضا (ع) سر تمرین این تیم حضور پیدا کردند و با نمایشی مشمئزکننده به یکدیگر تعارف زدند که تو تیم را تمرین بده و دیگری بیخ گوش سرمربی قبلی میگفت جان مادرت بگذار من تیم را تمرین بدهم!
شهرخودرو روزی سقوط کرد که مدیران استان در قبال فرهاد حمیداوی روزه سکوت گرفتند تا او هر آنچه دلش میخواهد انجام دهد، بدون ذره ای استرس و نگرانی!
شهرخودرو سقوط کرد تا این حقیقت اثبات شود که در ورزش خراسان مدیری نگران سرمایههای اجتماعی این خطه نیست، بلکه مدیران بیشتر به فکر عافیت طلبی و تصمیمات کم خطر هستند که مبادا کرسی مدیریت آنها به خطر نیفتد.
تراژدی سقوط محصول دورهمی حمیداوی، معمایی، حیدرپور و سید صالحی بود، همانهایی که حتماً حالا باید برای این سقوط دستشان را ببوسیم.همانهایی که هر آنچه دلشان خواست را انجام دادند تا این افتضاح به بار بیاید و حالا بدون ذره ای مسئولیتپذیری بی سر و صدا و در سایه از خراسان خارج میشوند تا در جایی دیگر بیزینس خود را ادامه دهند، در حالی که غم و اندوه سهم علاقهمندان به فوتبال این شهر شده است!
البته اصلاً نباید نگران بود؛ چون به زودی تمام ورزش خراسان به سرنوشت شهرخودرو مبتلا خواهد شد، زیرا مدیریتی در استان وجود ندارد که نگران آینده ورزش باشد!
شاید امروز عده ای از مدیران دانه درشت وعده بازگشت فوری به لیگ برتر را سر بدهند، اما عمر این وعده و وعیدها تنها چند ساعت است، شک نکنید از فردا دوباره در بر همان پاشنه خواهد چرخید تا اثبات شود در خراسان رضوی کسی دلش به حال ورزش نمی سوزد، بلکه همه ورزش را دوست دارند بابت شعارهای دهان پرکن و پر طمطراقش، اما در سایه به کل قید توجه به آن را خواهند زد.
شهرخودرو هم مثل پیام، سیاه جامگان و ابومسلم به تاریخ پیوست و در آینده تنها به عنوان یک خاطره تلخ از آن یاد میشود.
نظر شما