نتیجه نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بالاخره مشخص شد و این نهاد بهاصطلاح بینالمللی، علیه فعالیتهای هستهای ایران قطعنامهای با هدف امتیازگیری در میز مذاکره صادر کرد. ضلع دیگر فشار در ماجرای سرقت نفتکش ایرانی رخ داد تا جمهوری اسلامی مجبور به پذیرش خوانش آمریکا و غرب از برجام شود. نماینده آمریکا در شورای حکام در روزهای منتهی به صدور قطعنامه از ایران خواسته بود تمام اطلاعات ثبتشده توسط دوربینهای سایتهای هستهای را در اختیار آژانس قرار دهد اما نکته اصلی در خصوص اجماع در شورای حکام را هم نتوانست پنهان کند. وی همان دور باطل تصمیمات آمریکا را ادامه داد و گفت ایران باید از درخواست برای لغو تحریمهای غیرمرتبط با برجام دست بردارد! این در حالی است که ترامپ برجام فعلی را کافی نمیدانست و یک شمه از توافق مورد نظر او، تحریم سپاه و دهها نهاد و فرد غیرمرتبط با فعالیتهای هستهای بود. در واقع، آمریکا برجام را بهانه تحریمهای فرابرجامی قرار داد اما حالا از ایران میخواهند که این موضوع را فراموش کند. در هر صورت، ایران دستبسته نیست و دوران بزن در رو به پایان رسیده است. کشورمان در واکنش به قطعنامه اخیر شورای حکام، در حال کاستن از تعهدات فراپادمانی است و طبق آخرین گزارشها، افزون بر خارج کردن دستکم ۲۰ دوربین نظارتی از مدار، یک دستگاه اندازهگیری آنلاین غنیسازی در نطنز و یک دستگاه جریانسنج در تأسیسات تولید آبسنگین را از دسترس آژانس بینالمللی انرژی اتمی خارج کرده است. چند نکته در این خصوص قابلذکر است؛ ۱. ایران خواستار لغو همه تحریمهایی است که مانع از انتفاع اقتصادی از منافع برجام میشود. مجموعه تحریمها با این خط کش (بهخصوص تحریمهای ثانویه و مندرآوردی آمریکا) در این دستهبندی جای میگیرند. چنانچه فرض این باشد که برجام بهصورت تمام و کمال احیا شود اما قوانین تحریمی همچون «داماتو»، «آیسا»، «کاتسا» و ... برقرار بمانند، عایدی قابلاعتنایی باقی نمیماند. اصل احیای برجام به رفع تحریمها معتبر است و تفاوتی در این میان، میان تحریمهای پیش و پسا برجام وجود ندارد. ۲. اگر دولت بایدن به دلیل اختلاف میان کنگره و کاخ سفید قادر نیست برجام را احیا کند و علاوه بر آن، راهبرد ضدایرانی «فشار هوشمند» را دنبال میکند، ایران هم کشوری نیست که تاوان کشوقوسهای داخلی آمریکا را بپردازد. تئاتر عبری، غربی در شورای حکام نیز در راستای پوشش دادن مشکلات داخلی واشنگتن بود تا ایران متقاعد شود برجام حداقلی را بپذیرد. هر طرفی باید سهم خود را از تعهداتش ذیل توافق هستهای به نحو مقتضی انجام دهد و از قضا این ایران است که بیشترین پایبندی را نشان داده، حال آنکه بازیگران غربی از زیر بار الزاماتشان شانه خالی کردهاند. ۳. آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیرغم همکاری بیسابقه ایران، بنای اتمام رویه ابزاری و سیاسی فعلی به نفع غرب و رژیم صهیونیستی را ندارد. سفر «رافائل گروسی»، مدیرکل این نهاد به سرزمینهای اشغالی پیش از کلید خوردن سناریوی ضدایرانی در شورای حکام، پیام روشنی مبنی بر بیطرف نبودن آژانس بود. ایران اما روشن کرده است که تعهدی برای پاسخگویی به مطالبات ارائهشده به آژانس از سوی رژیم صهیونیستی ندارد و اطلاعات جعلی تحویل داده شده از سوی تلآویو به مجموعه تحت مدیریت رافائل گروسی، الزامی برای ارائه توضیح از طرف ایران ایجاد نمیکند. ۴. پیش از این مشخص بود که مدیران کل آژانس انرژی اتمی یا تحتفشار و یا تحت امر رژیم موقت صهیونیستی هستند ولی دستکم ظاهر را حفظ میکردند. اما سفر بیسابقه گروسی چند روز پیش از اجماع دوباره غرب، نشان داد که او ارادهای خارج از آنچه پدرخواندههایش میگیرند ندارد و دیگر ملزم به مراعات ظاهر بهاصطلاح مستقل آژانس هم نیست. تداوم این رویه که سوءاستفاده آشکار از حسن نیت ایران است نهتنها موجب تنزل مضاعف اعتبار این نهاد میشود، بلکه بر ادامه همکاری ایران با آژانس نیز سایه خواهد افکند و آن را تقلیل خواهد داد. به عبارت گویاتر، مسئولیت تغییر در سیاست همکاری ایران با آژانس مستقیماً متوجه شخص مدیرکل آژانس است. گروسی باید توضیح دهد که چرا بر اساس ادعاهای یک رژیم گریزان از همکاری با آژانس و اقرارکننده به ترور دانشمندان هستهای و خرابکاری در مراکز اتمی، گزارش ضدایرانی تنظیم کرده و جمهوری اسلامی را به انتخاب گزینههای تقابلی مجبور نموده است. ۵. افزایش داوطلبانه همکاری ایران با آژانس به افزایش حملات خرابکارانه علیه تأسیسات هستهای منجر شده و از زمانی که ایران تصمیم به کاهش سطح دسترسیهای بازرسان آژانس و عدم ارائه اطلاعات دوربینها گرفت، تهدیدات نیز به نحو چشمگیری تقلیل یافته است. آژانس در حالی کشورمان را به جلوگیری از دسترسی به برخی سایتهای هستهای، عدم ارائه گزارش و در مواردی به سکوت متهم کرده که طبق پروتکلها و استانداردهای مشخصشده در این نهاد، تعهدی برای ایران بهمنظور ارائه دسترسی به مکانهای غیرهستهای ایجاد نکرده و آنچه تاکنون انجامشده، صرفاً اقدامات داوطلبانه بوده است. آنچه در پایان باید مورد توجه قرار گیرد اینکه با توجه به فتوای رهبر معظم انقلاب مبنی بر حرمت تولید، تکثیر، انباشت و استفاده از سلاحهای کشتارجمعی در کنار شفافسازی بیسابقه و گسترده همراه با مکانیسم سختگیرانه راستی آزمایی، ایران به دلایل متعدد راهبردی، نیازی به تولید تسلیحات اتمی نداشته و پنهانکاری در این خصوص، در تصمیمات کلان نظام جایی ندارد.
نظر شما