به گزارش قدس آنلاین، در پی حادثه متروپل آتش.نشانان و نیروهای امداد و نجات از شهرهای مختلف به سمت آبادان گسیل شدند؛ فاجعه متروپل مسئولان زیادی از جمله رئیس جمهور، وزیر کشور، رئیس سازمان مدیریت بحران و رئیس جمعیت هلال احمر را به آبادان کشاند.
ابتدا کسی باور نمیکرد ساختمان غول پیکر در حال ساخت در مرکز شهر این گونه به مخروبهای تبدیل شود اما حقیقت این است که تنها در چند ثانیه متروپل فرو ریخت و یک شهر نه یک کشور را عزدار کرد.
ناپایداری سازه و خطر فروریختن باقی ساختمان، عملیات امداد و نجات را کند کرد و مردم به کمک شتافتند. خطر را به جان خریدند و با دست خالی آواربرداری کردند تا بلکه جان عزیزی را نجات دهند. از طرفی داغدیدگان شوکه شده بودند و میخواستند هر طوری شده عزیزشان را زنده از زیر آوار خارج کنند.
اطراف متروپل عجیب بود؛ بی قراری و ضجههای مادرانی که هنوز امید داشتند فرزندانشان را زنده در آغوش بکشند و پدرانی که مردانه ایستادند اما کمرشان خم شده بود. مردم چیزی کم نگذاشتند و از آواربرداری گرفته تا توزیع غذا را انجام دادند.
خانوادههایی بودند که چندین شبانهروز در اطراف متروپل نشستند و دعا خواندند تا شاید عزیزانشان زنده از زیر آوار خارج شوند.
در ساعات اولیه حادثه تعدادی از مصدومان نجات پیدا کردند اما هر چه گذشت دیگر تنها پیکرهای بیجان از زیر آوار خارج شد. عملیات جستوجو و نجات بیش از ۱۰ روز طول کشید و در روزهای پایانی دیگر نه پیکر بلکه تکههایی از پیکر زیرآوارماندگان خارج می شد.
خانوادههایی که عزیزی زیر آوار داشتند دیگر تنها میخواستند تکهای از عزیزشان داشته باشند تا سر خاکش گریه و زاری کنند.
کم کم موکبها برپا شدند و طنین قرآن همه جا پیچید؛ بنرهای آبادان تسلیت، غم آبادان غم ما همه جای شهر را سیاهپوش کرد.
مردم چندین شب به شیوه سنتی عزاداری کردند و به سر و روی خود کوبیدند. در مراسم جانباختگان هم سنگ تمام گذاشتند و بودند افرادی که از شهرهای دیگر آمدند و در مراسم ختم همه جانباختگان شرکت کردند.
داغدیدهترین خانواده حادثه متروپل، خانواده "جلیلیان" بود که از یک خانواده چهار نفره تنها مادر ماند و غمی که اکنون بر دلش سنگینی میکند.
در این مدت مسئولان زیادی آمدند و خبرهای زیادی در تیتر رسانهها بود؛ برخی گفتند باید با مسببان حادثه برخورد شود و برخی حادثه متروپل را جنایت خواندند.
حالا چهل روز از حادثه متروپل گذشته است. باقی مانده سازه ساختمان همچنان پابرجاست؛ هنوز بخشی از خیابان امیری و خیابانهای فرعی منتهی به متروپل بسته هستند.
خیابان امیری در سکوت عجیبی فرو رفته و هنوز مردم آبادان در بهت این فاجعه هستند. خدا میداند کی شادی به خیابان امیری برمیگردد.
نظر شما