میدانیم که مطالعه برای ساختن این شهر در سال ۱۳۶۶ش آغاز و از سال ۱۳۷۱ش، احداث شهر گلبهار، وارد مرحله عملیاتی شد. در آن زمان، ظاهراً گلبهار یک منطقه وسیع و البته دارای باغها و مزارع حاصلخیز بود؛ اما پیش از این تاریخ چه؟ آیا برای شهری که قرار است هزاران نفر را در خود جای دهد، فقط میتوان تاریخی ۳۵ ساله را درنظر گرفت؟ به نظر چنین نمیآید؛ مردم گلبهار، خواه از روستاهای اطراف به آن کوچیده باشند یا کلانشهر مشهد، باید هویت و تاریخ منطقهای را که در آن زندگی میکنند، بشناسند. این هویت و تاریخ میتواند در نامگذاری خیابانها و کوچهها مورد استفاده قرار گیرد و برای این «نو شهر»، شناسنامهای قابل ارائه به وجود آورد. در گزارش امروز صفحه تاریخ، میخواهم برایتان از جزئیات تاریخی و باستانی مربوط به شهر گلبهار و اطراف آن صحبت کنم؛ موضوعی که ظاهراً در این چند دهه، کلاً نادیده گرفته شدهاست، اما میتواند دستمایهای برای یک گزارش متفاوت تاریخی باشد.
چرا گلبهار تاریخ دارد؟
معمولاً وقتی قرار است درباره گلبهار حرفی بزنیم، در ابتدای سخن، فاصله آن را تا شهر مشهد به مخاطب ارائه میکنیم: «گلبهار، شهری جدید در فاصله ۴۵ کیلومتری کلانشهر مشهد است»؛ این گفته، البته اشتباه نیست؛ اما یادمان باشد که گلبهار، یک «نو شهر» است که در ۳۵ کیلومتری روستای تاریخی و گردشگری اخلمد، ۳۲ کیلومتری شهر تاریخی گلمکان، ۳۲ کیلومتری شهر تاریخی رادکان، ۴۰ کیلومتری توس باستانی، ۳۶ کیلومتری شهر شاندیز (شاهاندژ قدیم) و ۳۰ کیلومتری روستاهای تاریخی و ییلاقی ارداک و انداد قرار دارد؛ در واقع اگر گلبهار را مرکز یک دایره قرار دهیم، به شعاع ۳۰ کیلومتری آن، مجموعهای غنی از عناصر تاریخی و باستانی خراسان قدیم قرار گرفتهاست. «چشمه سبز»، منطقهای در ۳۰ کیلومتری گلبهار، در دوران پیش از اسلام، زیارتگاهی مورد توجه بود؛ آنگونه که مردم، نذورات خود را در قالب ظروف طلا و نقره به داخل آن میانداختند و وقتی ۴۶۰ سال پیش، سد طبیعی مقابل این چشمه شکست، دشت مشهد را پر از ظروف گرانقیمتی کرد که البته هواخواهان بسیار داشت. گلبهار با تپه «حاج تراب» فاصلهای کمتر از ۳۰ کیلومتر دارد؛ تپهای که هنوز مطالعات باستانشناسی آن کامل نشدهاست، اما به گواهی تاریخ، مکان استقرار نادرشاه در زمان حمله نهایی به مشهد و براندازی ملکمحمود سیستانی بوده و قدمت اصل قلعه، به دوران پیش از اسلام بازمیگردد. از همه اینها مهمتر، همسایگی گلبهار با تابران توس، یکی از شهرهای بزرگ باستانی ایران و ثبت شده در شاهنامه فردوسی است که در کنار کَشَفرود باستانی بنا شده و برخی مورخان، قدمت احداث آن را دوره هخامنشی میدانند. کشفرود، همان رود پربرکتی است که روزگاری، در کمال زیبایی و شکوه، از کنار گلبهار امروزی هم میگذشت و به آن جان و روح زندگی میدمید. نشانههای این زندگی را میتوان در سنگنگارههای سه هزار و ۵۰۰ ساله کمرمقبولا که کمتر از ۳۰ کیلومتر با گلبهار فاصله دارند، دید. رادکان و «میل» تاریخی آن که موجب شگفتی باستانشناسان عالم است نیز، ۳۰ کیلومتر تا گلبهار فاصله دارد؛ میل رادکان را، که ۳۵ متر ارتفاع دارد، یادگار مهندسی خواجه نصیرالدینتوسی در عهد ایلخانی میدانند. روستای «نوزاد» و آرامگاه تاریخی خواجه عبدالرحمن گهوارهگر که بنای آن، یک شاهکار بینقص از دوره تیموری است، تنها چند کیلومتر با گلبهار فاصله دارد. همه اینها در کنار قلعههای تاریخی متعدد در جاهایی مانند روستای «اسجیل»، به ما اجازه میدهد که برای گلبهار، به عنوان یک مرکزیت جغرافیایی و کانونهای باستانی محیطی، ارزشهای تاریخی قابل اعتماد قائل شویم و این شهر را، متولدشده بر بستری بدانیم که تاریخی چندهزار ساله را یدک میکشد.
چند خط از تاریخ گلبهار
بر اساس آنچه گفتیم، گلبهار احتمالاً مانند دیگر مناطق حاشیه کشفرود، از حدود ۸ هزار سال قبل شاهد حضور و حیات انسانهای اولیه بودهاست؛ یافتههای حاشیه کشفرود که از سال ۱۳۵۶ش به این سو کشف شدهاند، نشان میدهند که انسانها در سراسر این دشت حاصلخیز، بین دو کوه بینالود و هزارمسجد، میزیستند. زندگی مردمان این منطقه، از راه شکار میگذشت؛ گلبهار و دشتهای اطراف آن، از دیرباز شکارگاههایی بسیار پرآوازه و محبوب بودهاست. چمن رادکان، در ۳۰ کیلومتری گلبهار، آنقدر دلانگیز و سرسبز بود که مغولان، در سال ۶۳۷ش، پس از هجوم به ایران، این منطقه را به عنوان چراگاه و اردوی نظامی خود برگزیدند. گلبهار در دوران پیش از اسلام، در منطقهای پر رفت و آمد و البته مورد توجه مردم قرار داشت؛ آن سوی کوه بینالود، آتشکده آذربرزین را ساخته بودند و بالطبع، در دو طرف کوه، نیایشگاههایی بنا شدهبود که افراد زیادی را به سوی خود میکشاند. افزون بر اینها، گلبهار در قلب جاده ترانزیتی و بازرگانی ابریشم قرار داشت؛ مسیری که دستکم از دوره اشکانی، محل تردد کاروانهای تجاری متعددی بود که از چین به سوی اروپا و بالعکس در حرکت بودند. گلبهار میتوانست، با توجه به ظرفیتهای طبیعی، اقامتگاه و محل اتراق این کاروانها باشد. این وضعیت تا سال ۲۲ق، هنگامی که مسلمانان به خراسان رسیدند و توس جزئی از قلمرو خلافت اسلامی شد، وجود داشت. بالطبع باید سال پیوستن گلبهار به سرزمینهای اسلامی را همان سال ۲۲ق بدانیم. از آن به بعد، این منطقه، به فراخور وقایع تاریخی، شاهد رویدادهای بسیاری بودهاست. برخی زادگاه ابومسلم خراسانی را «پوشنگ» در نزدیکی هرات امروزی میدانند، جایی در ۳۰۰ کیلومتری گلبهار امروزی. ابومسلم بعدها فعالیتهای تبلیغی خود را برای شکل دادن به قیامش در همین منطقه آغاز کرد؛ قیامی که بالاخره در سال ۱۲۹ق آغاز شد. گلبهار در دوران هجرت امام رضا(ع) به مرو، بخشی از ولایت توس با مرکزیت تابران محسوب میشد. در آن زمان، مرو مرکز خلافت عباسی بود و گلبهار، حدود ۳۰۰ کیلومتر با این شهر فاصله داشت. از این دوره به بعد، گلبهار شاهد حکومت طاهریان، حمله یعقوب لیث صفاری، تسلط سامانیان و دوران طلایی تمدن اسلامی در این منطقه بود. یادمان باشد که توس، جایی که گلبهار نیز بخشی از خاک آن به حساب میآمد، در آن دوره و ادوار بعد، محل تولد و تربیت امثال خواجه نظامالملک توسی بودهاست؛ افرادی که به دهقانان، یعنی زمینداران بزرگ خراسان وابسته بودند و نسبشان به بزرگان دوران پیش از اسلام بازمیگشت؛ به همین دلیل، بعید نیست که بتوان اراضی امروزی گلبهار را، بخشی از تیول و زمینهای اختصاصی آن دیوانسالاران بزرگ دانست. با حمله مغول، آفتاب تمدن به یکباره در این منطقه غروب کرد و گلبهار و دشت اطراف آن، چنانکه گفتیم، به اردوگاه اصلی مغولان صحراگرد و ستیزهجو تبدیل شد. پس از آن تاریخ، گلبهار شاهد عبور سربازان سفّاک تیمورلنگ بود و پس از آن، روزگار آبادانی منطقه را در عهد نوادگان تیمورلنگ دید. در دوران سلطانحسین بایقرا، یکی از نوادگان تیمور که بر ایران شرقی حکمرانی داشت، امیرعلیشیر نوایی، وزیر خردمند و دیندار، به منطقه گلبهار آمد و دستور داد که آب چشمهگیلاس در ۲۳ کیلومتری این مکان را به سوی شهر مشهد جاری کنند و به این ترتیب، مقدمات ایجاد نهری فراهم شد که در دوره نادرشاه، به نهر نادری اشتهار یافت. گلبهار از آن روزگار تا امروز، باز هم شاهد وقایع بسیاری بودهاست که نمیتوان همه آنها را در این مختصر گنجاند؛ رویدادهایی مانند عبور ستون نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم. نظامیان شوروی که از محور اخلمد به سمت مشهد در حرکت بودند، برای رسیدن به اینشهر، از منطقه گلبهار و کنار چناران عبور کردند؛ اتفاقی که میشود آن را در بخشی از تاریخ و سرگذشت این شهر گنجاند.
انتهای پیام
نظر شما