تحولات منطقه

دین‌پژوه و مدیرگروه دین انجمن انسان‌شناسی ایران در پژوهش‌های مفصلی، دعای شیعی را محور تحقیقات خود قرار داده و افزون بر مقاله فوق، سعی کرده مؤلفه‌هایی که موجب تمایز دعای شیعی به عنوان سرآمد دعاهای ابراهیمی اسلامی می‌شود را نشان دهد.

«دعا» کنش‌گری اجتماعی - دینی مؤثر و راهنمای فضیلت مندی
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، دین‌پژوه و مدیرگروه دین انجمن انسان‌شناسی ایران در پژوهش‌های مفصلی، دعای شیعی را محور تحقیقات خود قرار داده و افزون بر مقاله فوق، سعی کرده مؤلفه‌هایی که موجب تمایز دعای شیعی به عنوان سرآمد دعاهای ابراهیمی اسلامی می‌شود را نشان دهد.

«مفصل‌بندی گفتمانیت دعای شیعی می‌تواند دعاکننده را در زندگی روزمره‌اش به سمت‌وسوی دیگرگرایی فوق‌العاده جذاب و کارساز راهنمایی کند. دیگرگرایی که می‌تواند به به‌زیستی اخلاقی و اجتماعی فرهنگی جامعه در شرایط اقتصادی سیاسی ملتهب و بسیار فردگرای مدرنیستی و سکولارزده کنونی در ایران و جوامع چندفرهنگی در جهان اسلام کمک کند»؛ آنچه خواندید بخشی از نتیجه‌ای است که دکتر سیدمحمود نجاتی حسینی در مقاله‌ای با عنوان «نسبت «خود-دیگری» در گفتمان دعای شیعی: پیوند الهیات اجتماعی و فلسفه اجتماعی دعا» ذکر کرده است.

دین‌پژوه و مدیرگروه دین انجمن انسان‌شناسی ایران در پژوهش‌های مفصلی، دعای شیعی را محور تحقیقات خود قرار داده و افزون بر مقاله فوق، در مقالاتی از جمله «دعا: یک کنش اجتماعی دینی مؤثر، مستمر، فراگیر(تحلیل ادبیات دعاپژوهی)» سعی کرده مؤلفه‌هایی که موجب تمایز دعای شیعی به عنوان سرآمد دعاهای ابراهیمی اسلامی می‌شود را نشان دهد. به باور او دعای شیعی در شکل علوی آن، مکتبی است که تجلی‌گاه عشق، آگاهی درزمینه جهان و نیازهای انسانی، نماد جهاد و مبارزه اجتماعی فرهنگی و سیاسی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است.

به مناسبت فرارسیدن نهم ذی‌الحجه، روز عرفه که به عنوان «روز نیایش» نام‌گذاری شده با ایشان در خصوص دعا گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

جناب حسینی، شما در پژوهش‌های خود بر این مقوله تأکید داشته‌اید که دعا یک رابطه پویا و پایا با خداوند است؛ دلیلش چیست؟

آن‌گونه که تاریخ ادبیات دعا و دعاشناسی نشان می‌دهد، دعا به عنوان یک رابطه بی‌واسطه بین انسان و خداوند، دست‌کم در ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام، سابقه طولانی دارد؛ یعنی از زمانی که ادیان ابراهیمی شکل گرفتند، برقراری ارتباط بین بنده و خداوند یا به قول یکی از فیلسوفان معروف دین، رابطه من و تو، همیشه یکی از تجربه‌های جذاب و سازنده زیست معنوی انسان بوده است.

بنابراین در بین تمامی مؤلفه‌های عبادی که در ادیان ابراهیمی از جمله در اسلام و به‌خصوص در مذهب تشیع مورد بحث ماست، روی مقوله دعا به عنوان یک رابطه ارتباطی پویا و پایا تأکید شده است؛ پویا به این دلیل که ثبات دارد و می‌ماند و پایا نیز به این علت که دائم دعاکننده را متحول می‌کند یعنی همین‌طور که انسان با دعا پیش می‌رود پی به نیازهای معنوی می‌برد و فهم معنوی‌اش بالاتر می‌رود و به تبع آن، دعاهای او نیز تغییر می‌کند و از دعاهای ساده‌ای که مربوط به زندگی روزمره است به سمت امور پیچیده و متعالی حرکت می‌کند.

اگر متن‌های سنتی دعاهای اسلامی به صورت عموم و شیعی را به صورت خاص نگاه کنید و مثلاً فهرست «مفاتیح‌الجنان» شیخ عباس قمی را به عنوان یکی از همین نوع متون سنتی تورق نمایید، همین تنوع در دعاها و تحولی که در خصوص آن صحبت کردم را مشاهده می‌کنید. برای همین است که در این متون در خصوص ساده‌ترین و کوچک‌ترین امور یعنی همین امور مادی روزمره و دعا در طلب رزق و امثالهم تا دعاهایی که از خداوند خواسته می‌شود انسان عاقبت بخیر شده و برای او یک زندگی سالم و معنوی فراهم شود، متن دعا پیدا می‌کنید. مطابق با همین رابطه تحولی بین انسان و خداوند و تحولی که در چرخه زندگی او و معرفت و عقیده انسان ممکن است به‌وجود بیاید، می‌بینیم ادعیه همواره متنوع‌تر می‌شود. پ

چرا این را عرض می‌کنم؟ به این دلیل که اگر به ادبیات دعا هم در متون اسلامی و هم متن‌های شیعی توجه کرده باشید، بسته به اینکه انسان در چه وضعیت اجتماعی و فرهنگی باشد، دعاهایش متفاوت است. از همه این‌ها مهم‌تر اینکه انسان‌ها از نظر الهیاتی در چه مرتبه‌ای از عبودیت باشند و رابطه‌شان را با خداوند چگونه تعیین کرده باشند یا از حیث معرفت‌شناسی بسته به اینکه رابطه معرفتیشان با خداوند و شناختی که از دین دارند تا چه اندازه کامل، متعالی و پیشرفته باشد، دعاهایشان فرق می‌کند.

بنابراین می‌بینید دعاهای بندگان معمولی -یا «تیپیک» به اصطلاح جامعه‌شناسی – که اکثریت مسلمانان را نیز تشکل می‌دهند، همین دعاهای معمولی ناظر بر دم‌دست‌ترین چیزها و ناظر بر ارتقای زیستی و رفاه اقتصادی و امور مادی است. نمی‌خواهم بگویم دعا برای این چیزها بد است بلکه منظورم این است دعا هم معمول‌ترین چیزها را دربرمی‌گیرد یعنی مقوله‌های ماتریال و مادی زندگی را و هم متعالی‌ترین چیزها که همان طلب رستگاری است.

همان‌طور که دعاهایی که در قرآن هست از معمولی‌ترین امور همچون به‌زیستی و سلامت مادی و معنوی تا پیچیده‌ترین و متعالی‌ترین درخواست‌ها از خداوند را دربرمی‌گیرد و توجه همه دعاپژوهان را به خود جلب می‌کند، بنابراین دعا نیز سیر تحولی دارد که هم وابسته به ماهیت و محتوای دعا و هم وابسته به مرتبه دعاکننده است که از لحاظ فهم وجودی و فهم معرفتی و عقیدتی در چه سطحی است.

به طور کلی می‌توان گفت دعا یک رابطه ارتباطی و رسانه‌ای معنوی اخلاقی بین انسان و خداوند بدون هرگونه میانجی است، روی همین حساب نیز در آیات بسیاری در قرآن به بنده که مخاطب قرآن است خطاب می‌شود «من را بخوانید تا شما را استجابت کنم»، یعنی این ارتباط، یک ارتباط دوسویه است و هرچقدر از پایین به سمت بالا باشد، اما از بالا به پایین نیز جواب داده می‌شود.

از بعد فردی که عبور کنیم دعای شیعی چقدر ظرفیت این را دارد که یک جامعه فضیلت‌مند و مبتنی بر فضیلت بسازد؟

این گزاره محل اعتناست، چراکه شاید تحقیقات تجربی به آن صورتی که انتظار می‌رود، در این زمینه انجام نشده ولی کاملاً ملموس و محرز است که دعا می‌تواند فرد دعاکننده را، هم از نظر معنوی و هم اخلاقی کاملاً متحول کند. اینکه تا چه اندازه می‌تواند جامعه را فضیلت‌مند کند و یک جامعه تا چه اندازه می‌تواند از دعا بهره‌مند شود، من به شخصه این فرض را دارم که دعا مثل هر فعل معنوی و اخلاقی و کنش اجتماعی‌فرهنگی دینی و هر کنش اجتماعی معنوی و اخلاقی می‌تواند هم فرد و هم جامعه را متحول کند.

از خود قرآن مثال بزنم که مربوط به یکی از احکام مهم عبادی است. بسامد و فراوانی واژه «صلاه» در قرآن بسیار زیاد است؛ ولی ما در قرآن هیچ‌جا «اقراء الصلاه» نداریم، بلکه «اقام الصلاه» داریم که این خود از نظر معناشناسی بسیار مهم است. موضوع مورد بحث من این است که در آیات قرآن یا آیه‌ای که مورد نظر بنده است، آمده «ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر...». در حقیقت اگر معناشناسی و فضای مفهومی که حول این آیه هست را در نظر بگیرید، اینجا کاملاً مشخص است تأثیر چیزی با عنوان صلاه به معنایی که در خود قرآن آمده -و ممکن است با معنای فقهی که ما در زندگی روزمره در نماز داریم و خیلی سرسری می‌گیریم و فکر می‌کنیم حرکات مکانیکی است که باید انجام شود تفاوت داشته باشد- که دقیق، عمیق و الهیاتی است، بر فرد و جامعه کاملاً محرز است. «ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و...» یعنی اگر اقامه صلاه به همان معنای قرآنی چه از نظر فرم و چه از نظر محتوا و فرمت در آن کانتکس الهیاتی و معنوی‌اش انجام شود، حتماً مانع شکل‌گیری فساد، امور نامناسب و هر چیزی می‌شود که برای انسان و معنویت و اخلاق مضر است.

در مورد دعا، یافته‌ها و اطلاعاتی که بتواند مستقیم به ما بگوید دعا تأثیر اجتماعی دارد، در خود قرآن خیلی کم داریم ولی تجربه زیسته‌ای که مؤمنان و دعاکنندگان دارند نشان داده افرادی را که تحت امور معنوی و اخلاقی هستند یا تجربه زیسته اخلاقی و معنوی اعم از مناجات، نیایش یا دعا دارند، فضیلت‌مند می‌کند یعنی این دسته از افراد جامعه واجد یک ملکات و ویژگی‌هایی می‌شوند که در زندگی عادی این‌ها را نداشته‌اند.

آنچه در اینجا به آن تکیه می‌شود، همین تجربه زیسته است؟

بله، برای همین است که مثلاً در زیارت نیز، انسان به‌واسطه حالت وصل و جذبه‌ای که از سرگذرانده احساس می‌کند تجربه زیسته‌ای که داشته سبب شده برداشت دیگری پیدا کند. بنابراین قطعاً و منطقاً با تأکیدی که تجربه زیسته مؤمنانه و معنوی و اخلاقی بر افراد دارد و با توجه به اینکه افراد سازنده جامعه هستند، در یک شرایط اجتماعی بزرگ‌تر چه خانواده، چه دوستان، همکاران و همسایگان یا سطحی بزرگ‌تر همچون ملی و جهانی، قطعاً هر تجربه زیسته معنوی می‌تواند روی آدم‌ها تأثیرگذار باشد و از فیلتر آدم‌ها بر جامعه نیز تأثیر بگذارد.

برای همین می‌بینید در پژوهش‌های تجربی که در جامعه‌شناسی دین و یافته‌های کیفی انسان‌شناسی دین و این‌ها که در همین ایران نیز انجام شده، کاملاً محرز است آدم‌های دیندارتر، اخلاقی‌تر هستند. دیندار نیز در اینجا به معنای حقیقی‌اش است نه کسی که تظاهر به دینداری می‌کند. آدم‌هایی که واقعاً دغدغه ذهنی درباره امور دینی دارند، باورهای انسان‌گرایی و نوع‌دوستی و و ورودشان به امر خیر، زیاد است.

این افراد سعی می‌کنند تا حد ممکن و تا جایی که ظرفیت زندگیشان به آن‌ها اجازه می‌دهد و زندگی اجتماعی این زمینه را برایشان فراهم کرده آن امور اخلاقی را انجام دهند. در خصوص دعا نیز همین‌طور است. ما در دعاهای اسلامی به‌ویژه در دعای شیعی، صرفاً برای خودمان دعا نمی‌کنیم، درست است که دعا رابطه بنده با خداوند است اما به هر ترتیب من به عنوان دعاکننده، نه تنها برای خودم خیر می‌خواهم بلکه برای دیگران نیز طلب خیر و خوبی می‌کنم. حالا این دیگران، کسانی هستند که من این‌ها را می‌شناسم مثل آشنایان و اقوام و خویشان یا دیگرانی که اصلاً نمی‌شناسم و در فضاهای اجتماعی دیگری حتی خارج از مرزهای شناختی من زندگی می‌کنند. اینجاست که شما می‌بینید خودِ نفس اینکه من برای دیگری خیر می‌خواهم می‌تواند منجر به این شود که ما در روابط اجتماعیمان این مراقبت‌های اخلاقی را داشته باشیم.

در پایان اگر نکته‌ای هست بفرمایید.

دوباره تأکید می‌کنم ما رفتارهای دینی ظاهرگرایانه و فرمالیستی زیاد داریم که متأسفانه این‌ها زیاد مؤثر نیست و برای اثرگذاری باید به طور حقیقی با دعاها و احکام عبادی و بر حسب معنویت و فضیلتی که در آن‌ها وجود دارد، رفتار کنیم تا شاهد اثرگذاری باشیم. در دعا نیز همین‌طور است یعنی یک عده چون دغدغه ندارند و به صورت حقیقی با دعا ارتباط نگرفته‌اند و این دعا به اصطلاح عامیانه‌اش از صمیم قلب و با خلوص نیت همراه نیست، خیلی نمی‌توان از آن انتظار تأثیر داشت. چون دعا لقلقه زبانشان است؛ همان‌طور که در فرمایش حسین بن علی(ع) آمده دین چه بسا صرفاً لقلقه و ورد زبان آدمی باشد. همان‌طور که عرض کردم قطعاً دعا با فضیلت ارتباط دارد چرا که حس مسئولیت ما را دربرابر دیگری برمی‌انگیزد.

من در مقاله مفصلی که ناشی از دو پژوهش در خصوص دعای شیعی بود نشان داده‌ام دعای اسلامی و شیعی حس مسئولیت ما دربرابر دیگری را تقویت می‌کند. به عبارتی کسی که دعا می‌کند خودش را موظف می‌داند برای دیگران نیز دعا کند و آن چیز خوبی که برای خودش می‌خواهد را برای دیگران نیز بخواهد، فضیلت هم چیزی جز این نیست. فضیلت نیز در واقع وجه علمی و بنیانی ایثار و انفاق و بروز امر خیر است. بنابراین دعا قطعاً تأثیر دارد به‌ویژه دعاهایی که موجب می‌شود ما نه تنها برای خودمان بلکه برای دیگران خیر و سعادت درخواست کرده و از خدا بخواهیم نه فقط ما که دیگران را نیز همراه ما به رهایی و رستگاری برساند و از این بن‌بست مادی و جهان سکولاری که در آن گرفتار آمده‌ایم، رهایی ببخشد.

خبرنگار: محسن فاطمی‌نژاد

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.