تحولات لبنان و فلسطین

یکی از پلیدترین توطئه‌های دشمنان اسلام در تاریخ معاصر، توطئه‌ی کشف حجاب است. کاری که رضاخان می خواست با آن فرهنگ کشور را تغییر دهد تا مردم از پوسته خود دربیایند و فرهنگ یک قوم دیگر را جایگزین کند.

 بررسی فلسفه نامگذاری روز عفاف و حجاب در قیام گوهرشاد

به گزارش قدس آنلاین، فرهنگ هر ملتی از پوشیدن نوع لباس، آداب و رسوم و اعتقادات آنها شکل گرفته است قاعدتاً نفوذ به اعماق یک فرهنگ شکل‌گرفته کار ساده ای نیست، فرهنگ هر انسان مانند یک نماد برای اوست که با آن وسیله خود را معرفی می کند. رضاخان با اصرار بر روشنفکری می خواست هویت ملت را از آنها بگیرد و به جای آن فرهنگ بیگانه ای که مردم با آن مخالف بودند را به بهانه روشنفکری به آنها تحمیل کند. تصمیمات رضاخان برای بقای حکومتش جز نابودی، ثمری نداشت. از جمله اقدامات او قانون کشف حجاب بود که یکسال بعد ازبازگشت او از ترکیه، این قانون در ایران اجباری شد.

مردم در مسجد گوهرشاد

تاریخ بیان می کند روز ۲۱ تیرماه سال ۱۳۱۴ همان روزی بود که روحانیون متعهد و متدین نسبت به روی کار آمدن رضاخان و اقدامات او به خصوص پس از بازگشت از ترکیه اعتراضات شدیدی داشتند. اعتراضاتی که مبنای آن کشف حجاب و مخالفت با اسلام بود و بهای این اقدامات رضاخان شهادت ده‌ها انسان بیگناه بود ( آمار کشته شدگان قیام مسجد گوهرشاد، در اسناد و شواهد اعداد متفاوتی بیان شده است.)

قیام گوهرشاد منشا تحولات بود

در مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری، اینگونه از قیام گوهرشاد یاد شده است؛ «قیام مسجد گوهرشاد در ‏زمان خود یکی از اتفاقات مهم است زیرا در دوره رضاشاه با توجه به برخوردهای شدید با هر گونه تحصن در شهر مشهد، این قیام به وقوع‏ می‏پیوندد و منشاء برخی از تحولات‏ می‏شود.

باروی کار آمدن رضاشاه عصر تجدد و نوگرایی هم با شتاب شروع‏ می‏شود. زیرا او مدعی بود وقتی مردم لباس متحدالشکل به پوشند، کلاه پهلوی بر سرگذارند و نسبت به تقیدات دینی سست شوند متمدن خواهند شد. هر چند که وی فکر تجدد مآبی را از اوایل سلطنت خود درسر‏ می‏پروراند و متحدالشکل کردن البسه در سال ۱۳۰۷، ماجرای حضور خانواده پهلوی در حرم حضرت معصومه (س) و مخالفت مرحوم شیخ محمد بافقی در سال ۱۳۰۶ و نوع پوشش اعضای خانواده شاه و دیگر اقدامات او موید این واقعیت بود ولی سفر ترکیه این تلقی را تقویت کرد.

مسئله کشف حجاب و برخورد با افرادی که حجاب را رعایت‏ می‏کردند در تمام ایران از سال ۱۳۱۴ به شدت اجرا‏ می‏شد. مخبرالسلطنه هدایت رئیس‏الوزراء رضاشاه در مورد تغییر لباس با تمسخر می‏نویسد: «۱۷دی ۱۳۱۴ روز ورود به صحنه تمدن است. مملکت را آوازه تمدن و ترقی فراگرفته است. مسرورم که‏ می‏بینم خانم‏ها در نتیجه معرفت به وضعیت خود آشنایی یافته‏‌اند، نصف قوای مملکت بیکار بود، به حساب نمی آمد، اینک داخل جماعت شده‏‌اند. مبارزه با کشف حجاب در اکثر نقاط وجود داشت ولی تبلور این قیام در مشهد بود ‏و به قول نویسنده‏ا در مشهد غیرت زیاد بود.»

 مرکز اسناد انقلاب اسلامی از زبان قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر، آورده است؛

«در تیرماه ۱۳۱۴ قیام مردم مشهد در صحن مسجد گوهرشاد در اعتراض به حرکت‌های ضددینی رضاخان توسط قزاق‌ها و به کمک نیروهای ارتش و شهربانی به خاک و خون کشیده شد. هرچند حادثه گوهرشاد برای اعتراض به تغییر لباس رخ داد. اما اگر بخواهیم در یک جمع بندی دوره حرکت رضاخان را بررسی کنیم تنها بحث بر سر موضوع کشف حجاب نبود، تغییر لباس مردان، تغییر کلاه در دو مرحله، تغییر در حوزه‌های علمیه، تعطیلی هیئت‌های مذهبی و منع عزاداری امام حسین(ع)، منع برگزاری مجالس ختم علما، تشکیل مدارس مختلط، حذف آموزش کتب دینی در مدارس همه و همه بعدها به شکلی فاجعه‌بار در گوهرشاد خود را نشان داد.»

«با آغاز قضیه کشف حجاب آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری مرجع تقلید شیعیان و رئیس حوزه علمیه قم نامه‌ای به رضاخان می‌نویسد با این مضمون که این خلاف حکم صریح قرآن است و این قانون را اجرا نکنید زیرا مساله کشف حجاب ۲ بخش دارد: یکی به ممنوعیت حجاب مربوط می‌شد و دیگری به خود کشف حجاب؛ یعنی افرادی که محجبه هستند می‌بایست توسط پاسبان و ژاندارم حجاب خود را بردارند اما محمدعلی فروغی نخست‌وزیر در جواب نامه‌ای تهدیدآمیز به ایشان ارسال کرد.»

رفته رفته خشم عمومی مردم علیه این حرکت شدت گرفت، اعتراضات مردم در شیراز به دستگیری، زندانی و تبعید علمای آن منطقه منجر شد. داستان قیام مسجد گوهرشاد از آنجا شدت‏ گرفت که پس از برگزاری جلسه‌های مخفیانه روحانیون مشهد تصمیم ‏گرفته‏ می‌شود که آیت‌‏الله حاج حسین قمی به تهران برود و مستقیماً با رضاخان وارد مذاکره شود اما او را در باغ سراج‏الملک توقیف و ممنوع ‏الملاقات‏ کردند. انتشار این واقعه در مشهد موجب خشم دوستداران آیت ‏الله قمی شد و در مسجد گوهرشاد تحصن کردند. متعاقب آن اعتراض علمای مشهد در حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام به قتل عام مردم و دستگیری ۳۸ روحانی، تبعید ۳ مرجع تقلید حضرت آیات (میرزا محمد آقازاده خراسانی، سیدعبدالله شیرازی و سید یونس اردبیلی) و تبعید عده دیگر شد.

چهره مشهد، حکومت نظامی بود

در این رابطه، آقای خداوردی که یکی از شاهدان عینی فاجعه کشتار در مسجد گوهرشاد بوده، به خبرنگاران می گوید: آن موقع جوان ۲۰ ساله‌ای بودم که برای کار در آستان قدس به مشهد آمده‌ بودم، پنج‌شنبه وقتی وارد مشهد شدم حال و هوای شهر به شدت با چند روز قبل فرق کرده بود؛ فضایی شبیه به حکومت نظامی در شهر حاکم بود، نیروهای قزاق در گوشه و کنار شهر دیده می‌شدند و مشهد در تصرف کامل آن‌ها بود.

او می‌افزاید: نمی‌دانستم که فرمان کشف حجاب به مشهد هم رسیده و مادرم را هم همراه خودم برای زیارت به مشهد آورده بودم، همان زمان مامور جوانی نزدیک ما شد و به مادرم گفت چادرت را از سرت دربیاور وگرنه بازداشتت می‌کنم؛ من از این حرف مامور عصبانی شدم و به او گفتم حق نداری با مادرم اینگونه صحبت کنی. او با این حرف من عصبانی شد و با هم درگیر شدیم و بعد از درگیری من را به پاسگاه شهربانی بردند.

این شاهد عینی ادامه می‌دهد: در پاسگاه خدا به دادم رسید و با کمک یکی از سربازان توانستم فرار کنم، تازه آن زمان بود که متوجه شدم فرمان کشف حجاب به مشهد هم رسیده است.

خداوردی بیان می‌کند: عصر جمعه بعد از فرار از پاسگاه، مادرم را به خانه یکی از آشنایان بردم و خودم به حرم امام رضا علیه السلام، کانون درگیری، رفتم. اوضاع خیابان‌های اطراف حرم به شدت بهم ریخته بود و سربازان با توپ‌های سنگین نظامی روبروی صحن مسجد گوهرشاد آماده باش بودند حتی نیروهای سواره نیز دور تا دور حرم را محاصره کرده بودند.

او تصریح می‌کند: با توجه به حضور ماموران نتوانستم وارد مسجد گوهرشاد شوم، اما دیدم که خیلی از مردم با چوب، چماق و سنگ به استقبال سربازان شاهنشاهی رفتند و آن‌ها را زخمی کردند.

این شاهد عینی تاکید می‌کند: غیرتم اجازه نمی‌داد که برگردم، با زحمت بسیار به صحن مسجد گوهرشاد رفتم، از بالا تا پایین منبر صاحب الزمان (عج) روحانیون نشسته و پشت سر هم و به ترتیب صحبت می‌کردند که مردم زیر بار این خفت نروید و استقامت کنید. شیخ بهلول هم یکی از این روحانیون بود؛ برای اولین بار او را می‌دیدم لباسی مانند بقیه روحانیون برتن نداشت، لباس‌های او شامل پیراهن و شلوار به همراه عمامه‌ای بر سر بود و برای مردم خطابه می‌گفت و آن‌ها را به مقاومت تشویق می‌کرد.

خداوردی اظهار می‌کند: در صحن مسجد گوهرشاد بودم ساعت از ۱۲ نیمه شب گذشته بود؛ صدای پا کوبیدن سربازها از پشت در مسجد می‌آمد بعد از حدود ده دقیقه ناگهان همه درهای چوبی مسجد شکسته شد و سربازان مسلح وارد مسجد شدند. مسجد از مردم پر بود، برق‌ها را خاموش کرده بودند، سربازان رو پشت بام مسجد شلیک را شروع کردند و می‌دیدم که مردم چه زن، چه مرد حتی بچه‌ها هم از تیر مستقیم نیروهای شاهنشاهی در امان نبودند، تاجایی که امکان داشت زنان و بچه‌ها را از تیررس گلوله‌ها به کنار می‌کشیدیم، اما باز هم نمی‌توانستیم مانع کشتار مردم شویم. نزدیک اذان صبح جمعه بود، جنازه‌ها روی هم انباشته شده بودند و به زحمت می‌شد روی زمین قدم گذاشت و پا روی جنازه‌ها نگذاشت. به هر طرف که نگاه می‌کردی خون بود و جنازه بی‌گناهانی که جرمشان مخالفت با قانون ضداسلامی رضاخان بود.

خداوردی بیان می‌کند: واقعا نمی‌شود صحنه‌هایی که رخ داد را توصیف کنم، کشتار مردم به قدری بود که کاشی‌های فیروزه‌ای مسجد گوهرشاد به رنگ خون درآمده بودند، بر تمام در و دیوارهای شبستان‌ها خون ریخته بود، چند روز پشت سرهم ایوان مسجد و شبستان‌ها را شستشو می‌دادند که مردم متوجه نشوند چقدر در مسجد کشته شده اند.

پژوهش و تحلیل‌های زیادی از واقعه گوهرشاد به عمل آمده که در ادامه این گزارش واقعه گوهرشاد را از بعد ادبی نیز می خوانیم؛ در این تاریخ، مردمی که در اعتراض به کشف حجاب در مسجد گوهرشاد تجمع کرده بودند، قتل‌عام شدند. این فاجعه منجر به کشته‌شدن بیش از هزار نفر از اهالی مشهد شد و همگی بدون آداب مسلمانی در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند. در سال‌های بعد از انقلاب، هنرمندان و پژوهشگران فراوانی در قالب آثار هنری و مستند، این واقعه را بازگو کرده‌اند.

مرحوم سعید تشکری یکی از هنرمندانی است که همواره دغدغۀ این حادثه را داشته و در آثار مختلفی به مسجد گوهرشاد و گوهرشاد بانو اشاره کرده اما در رمانک فانتزی اوسنۀ گوهرشاد، با نگاهی متفاوت این واقعه را روایت کرده است.

او ابتدا سفری در دل تاریخ انجام می‌دهد و گوهرشاد بیگم را به سال ۱۳۱۴ دعوت می‌کند. بخش دیگراین کتاب روایتی از زندگی فتح‌الله پاکروان است و این برخورد تاریخی میان این دو، به جذابیت کتاب اضافه کرده است.  این نویسنده جوان در همان صفحات آغازین کتابش با مخاطبان وارد گفتگو می‌شود و داستان را جذاب و متفاوت می‌کند.

بیش از ۳ هزار سند تاریخی مربوط به قیام خونین مسجد گوهرشاد موجود است

به گفته غلامرضا جلالی پژوهشگر بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، «سه هزار و ۱۲۵ سند تاریخی و طرح پژوهشی مربوط به قیام خونین مسجد گوهرشاد مشهد در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی موجود است. این اسناد مهم که مربوط به قیام تاریخی سال ۱۳۱۴ مسجد گوهرشاد است کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و با توجه به دست اول بودن منابع، افق‎های جدیدی را در این زمینه خواهد گشود.

طبیعی است اهالی اندیشه و فرهنگ ایران اسلامی ‌نباید اجازه دهند این رویداد تلخ و البته تأثیرگذار و درس‌آموز، از ذهن و ضمیر جامعۀ مسلمان ایران پاک شود و ایرانیان آن را به فراموشی بسپارند و از پندها و هشدارهای آن خود را محروم سازند.

آثار نویسندگان در مورد واقعه گوهرشاد

 مجمع ناشران انقلاب اسلامی چندین کتاب که به شیوه‌های گوناگون به حادثه مسجد گوهرشاد پرداخته‌اند، را معرفی می‌کند تا گام کوچکی در راستای زنده‌نگه‌داشتن یاد و راه شهدای این کشتار بی‌رحمانه بردارد.

کتابهای چهل و یکم، قیام گوهرشاد به روایت اسناد، همه چیز درباره نهال دختر طرخان، شخصیت‌شناسی، حماسه گوهرشاد، ⁩حکایت کشف حجاب، ⁩قیام گوهرشاد و ⁩اوسنه گوهرشاد از جمله این کتابها است.

حرف آخر

واقعه تلخ مسجد گوهرشاد ابعاد گوناگونی دارد و اندیشمندان حوزه‌های گوناگون باید به‌دقت این ابعاد مختلف را متناسب با فهم عموم مردم و با زبان و بیانی خواندنی و جذاب تشریح و تبیین کنند. این واقعۀ دردناک افزون بر اینکه نمودی از نگاه و رفتار حاکمی‌دیکتاتور با عموم مردم است، چگونگی و عمق دشمنی او با اسلام را نشان می‌دهد؛ زیرا تنها گناه قربانیان این جنایت، دفاع از حدود الهی بوده است و رضاشاه در انجام این جنایت هولناک حتی حرمت خانۀ خدا و مرقد شریف امام‌رضا(علیه السلام) را هم نگه نداشت.

انتهای پیام/  

منبع: فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.