این راهبرد شامل مقابله با ایران از طریق ترکیب اقدامات کوچک بسیار علیه منافع کشورمان در جبهههای متعدد نظامی و دیپلماتیک به جای استفاده از یک اقدام بزرگ بود. هدف نهایی راهبرد مذکور این بود که تهران و جریان مقاومت تحت فشار قرار گرفته و در نهایت به شروط غرب تن دهند.
اما اکنون که یک سال از اجرایی شدن این رویکرد خصمانه علیه کشورمان میگذرد، واقعیتها نشان داده جمهوری اسلامی نه تنها مقابل زیادهخواهی طرف مقابل سر خم نکرده، بلکه این روزها بومرنگ تحرکات تروریستی و منفی تل آویو به سوی خودشان برگشته است. اگر آنچه رسانه ها از آن به جنگ کشتیها تعبیر کردند را نخستین صحنه تقابل بین ایران و رژیم صهیونیستی پس از اجرایی شدن این سیاست بدانیم، در نهایت آنچه مشخص شد پیروزی تهران بود، به گونهای که یکی از مقامات بلندپایه صهیونیست ضمن اذعان صریح به شکست و هزینهزا بودن این تقابل خواستار پایان آن شد. در بحث حملات سایبری نیز ماجرای جالبی شکل گرفت، تا جایی که رژیم صهیونیستی در چند ماه اخیر با حملات سایبری گسترده و دامنهداری از سوی جریان مقاومت روبهرو شده و روزی نیست که خبری از حمله به تأسیسات صهیونیستها منتشر نشود. در حوزه میدانی رژیم صهیونیستی در نظر داشت با اجرای راهبرد مرگ با هزاران ضربه چاقو نبرد را وارد ایران کرده و تهران را تحت فشار بگذارد، ولی به نظر تحت تأثیر واکنش جریان مقاومت چاقو برگشته و زیر شاهرگ صهیونیستها قرار گرفته است. در این مسیر اگر تا یکی دو سال پیش اخبار انجام عملیاتهای استشهادی تنها از باریکه غزه مخابره میشد این روزها صحنه نبرد گستردهتر شده و صهیونیستها در قدس اشغالی و کرانه باختری نیز در امان نیستند. بر این اساس تنها طی دو هفته اخیر ۱۷صهیونیست در عملیات جوانان فلسطینی در این جغرافیا زخمی و دو تن دیگر به هلاکت رسیده اند. کرانه باختری به لحاظ جمعیت بالا و همچنین موقعیت از جایگاه بسیار استراتژیک تری نسبت به غزه برخوردار بوده و به همین دلیل گسترش عملیاتهای مقاومتی در جنین و نابلوس خواب را از چشم صهیونیستها خواهد ربود. حال انگار راهبرد مرگ با هزاران ضربه چاقو که قرار بود جمهوری اسلامی را به زانو درآورد نتیجه معکوس داده و این صهیونیستها هستند که از هر طرف تحت فشار قرار گرفتهاند.
نظر شما