باغداران حسابی مشغول برداشت هستند و امیدوار به اینکه بتوانند امسال با سود بهتری این میوهها را به دست مردم برسانند اما وقتی با آنها صحبت میکنم زمزمههایی از نارضایتی در قیمتها را میشود شنید. یکی از آنها از قیمت نارنگی کیلویی ۳ هزار تومان ناراحت است و دیگری از قیمت بالای انواع کود و سموم میگوید. همین چند سال پیش بسیاری از خبرها حاکی از این بود که برنجکاران مازندران به فکر تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به باغ مرکبات هستند اما حالا آنطور که رضا میگوید در محله کوچک آنها چند باغدار در حال اقدام به تغییر کشت از پرتقال و نارنگی به برنج هستند. اتفاقی که شاید هنوز به روندی همهگیر تبدیل نشده باشد اما زنگ هشدار را به صدا در میآورد.
رضا که خودش ۴ هکتار باغ مرکبات دارد با لحن عصبی میگوید اگر امسال محصول هر یک هکتار را کمتر از ۳۰۰ میلیون بفروشم تمام درختها را میبرم و زمین کشاورزی راه میاندازم. برای فهم عمق این جمله بد نیست بدانیم که تغییر کشت از باغ مرکبات به زمین کشاورزی یک راه بیبرگشت است. یعنی اگر روزی هم دوباره قیمت مرکبات بالا برود و قیمت برنج پایین بیاید نمیتوان باز هم بهسرعت تغییر کشت داد. کاشت یک نهال تا روزی که بتواند به مرحله بازدهی اقتصادی برسد ۵ سال زمان میبرد و شاید بتوان گفت زمین را هم دچار فرسایش میکند. اما برای باغداری که هر روز با افزایش قیمتها درگیر است شاید فکر کردن به مسائل زیستمحیطی کمی سخت باشد.
رضا میگوید: «همین الان در محله ما چهار نفر این کار را کردهاند. واقعاً چه چیزی در بازار کیلویی ۳هزار تومان است که ما نارنگی را به این قیمت بفروشیم. درست است آفت آمده، مگس آفریقایی آمده، اما این قیمت به صرفه نیست.» او میگوید وزارت کشاورزی محصول ما را بخرد و صادر کند تا ما هم بتوانیم از این کار سود منطقی داشته باشیم: «حرفهایی در زمینه صادرات به گوش ما رسیده اما هنوز اتفاق عملی نیفتاده است.» او محاسبه میکند که امسال کشاورزان توانستند در دو مرحله کشت کنند و با توجه به دو کشته شدن برنج و بالا بودن قیمت آن در کشت دوم و در مجموع بالا بودن قیمت این محصول در سال گذشته و سالجاری به لحاظ مالی برای او بهصرفهتر است که باغ خود را به زمین کشاورزی تبدیل کند: «پرتقال یک زمانی خوب بود و بهصرفه اما الان با توجه به بالا رفتن قیمت کود و سموم، دیگر صرفه اقتصادی ندارد. همین الان برای خرید برنج دعواست، کشاورزان انبار کردهاند و به تاجر نمیفروشند. پدر من یکی از آنهاست که نمیفروشد تا گرانتر شود.» در تصورات رضا برنج قرار است در ماههای آینده بازهم افزایش قیمت داشته باشد.
اینکه یک باغدار یا کشاورز به فکر برداشت سود بیشتری باشد اتفاق عجیبی نیست. با کسانی که حرف میزنم از سختی کار میگویند، از سمومی که قیمتشان بالا رفته و از کارگرانی که دیگر با قیمتهای گذشته دست به کار نمیشوند و بارها دیده شده که افزایش قیمتها کشاورزان و باغداران را مجبور کرده برای به دست آوردن سود بیشتر تغییر کاشت بدهند؛ اتفاقی که توازن بازار را برهم میزند و باعث کاهش یک محصول و طبعاً افزایش قیمت آن میشود. عبدالمجید شیخی کارشناس اقتصادی میگوید که اگر این اتفاق به سمت فراگیر شدن برود باید وزارت کشاورزی وارد عمل شود تا حاشیه سود باغداران را بالا ببرد و ادامه میدهد: «ایجاد تشکل برای باغداران، تأسیس صنایع تبدیلی و مجهز کردن باغداران در کنار نظارت بر روند تغییر کاربری میتواند از کارهایی باشد که کمککننده است.»
آنطور که مرتضی علینسب میگوید یکی از مشوقهایی که باعث شده بخشی از باغداران دست به تغییر کشت بزنند بالا رفتن قیمت برنج است. مرتضی که تحصیلکرده رشته کشاورزی است و در کنار کشاورزی مسئول یک کارخانه شالیکوبی هم هست، از باغدارانی میگوید که به علت پایین بودن قیمت مرکبات و بالا رفتن قیمت برنج یا دست به این اقدام زدهاند یا در فکر تغییر کشت هستند: «یک هکتار باغ مرکبات ۳۰ تن پرتقال میدهد که تقریباً ۲۰۰ میلیون تومان میشود. باغدار باید در تمام طول سال سم و کود که بسیار گران شده بخرد، آب مورد نیاز باغ را تأمین کند، باید مزد کارگر را که بالا رفته بدهد درحالی که میبیند همسایهاش در روستا با هزینه تمام شده کمتر، زمانی بسیار کمتر از روند تولید محصول پرتقال و نارنگی سود بیشتری از کاشت برنج عایدش میشود. مسأله دیگر این است که پرتقال و نارنگی را مگر چقدر میشود نگه داشت؟ اگر به بعد عید هم برسد یک بخشی از آن خراب میشود. میتوان گفت پرتقال برداشت شده در برج هشت در برج سه سال بعد ۵۰ درصد پوسیدگی خواهد داشت که این عین ضرر است. درحالی که برنج را براحتی میشود یک سال نگه داشت و به قیمت فروخت. وقتی همه اینها را کنار هم میگذاریم به این نتیجه میرسیم که آن باغدار حق دارد به فکر تغییر کشت بیفتد.»
راهکاری که مرتضی از آن حرف میزند دخالت مؤثر دولت در روند خرید از باغداران است: «دولت باید با اعلام کف قیمت خرید از باغدار و راهاندازی یا فعالسازی مکانهایی مانند تعاونیهای روستایی برای خرید از باغدار سعی کند بازار را رقابتی کند تا باغدار بتواند با تکیه به آن کف قیمتی که مطمئن است دولت از او میخرد با واسطهها و دلالان معامله کند و از این طریق هم سود بیشتری ببرد هم اینکه به فکر تغییر کشت نیفتد.» او از باغداری در یکی از شهرستانهای مازندران میگوید که سه هکتار باغ پرتقال را تبدیل به زمین کشاورزی کرده است. از نظر مرتضی که با باغداران و کشاورزان تعامل نزدیکی دارد این موج تغییر کشت از سال ۹۹ آغاز شده و درحال افزایش است. علینسب معتقد است این روند باعث از بین رفتن توازن بازار خواهد شد و نه سودی دراز مدت و پایدار برای تولیدکننده دارد و نه خریدار.
سوالهای زیادی ذهنم را مشغول میکند آیا این شکل از هجوم به سمت یک محصول باعث نخواهد شد که چند سال آینده آن محصول که حالا برنج است با افزایش عرضه دچار کاهش تقاضا شود؟ کم شدن باغات مرکبات باعث نخواهد شد در سالهای آینده دوباره قیمت این محصول که چند سالی افزایشی نبوده دچار افزایش شود؟ چطور میتوان جلوی این الاکلنگ عرضه و تقاضا را گرفت و آن را به توازن رساند؟
مجتبی شادلو عضو هیأت مدیره اتحادیه باغداران کشور معتقد است در سالهای اخیر کشت پرتقال و مرکبات در شمال کشور بیش از اندازه رشد کرده بود و در این میان باغات خوب مدیریت نشد: «اگر این اتفاق افتاده است به نوعی طبیعی محسوب میشود. قرار بود الگوی کشت یک ماه پیش اعلام بشود که متأسفانه این برنامه هنوز عملی نشده است. ما باید بحثهای کارشناسی را به رفتارهای عملی تغییر دهیم. این هجوم آوردن به سمت یک محصول دلایل زیادی دارد که میتوان به نبود پایه قیمتی و صادرات محصول اشاره کرد.»
با افزایشی شدن محصول برنج در مازندران حتی شاهد افزایش قیمت زمینهای کشاورزی نیز هستیم. این خبر آدم را دچار احساسی دوگانه میکند؛ از طرفی خوشحال از اینکه باارزشتر شدن محصولات جلوی تغییر کاربری زمینها و تبدیل شدن آنها به ویلا را میگیرد و از طرفی باعث از بین رفتن باغات و در نتیجه به هم خوردن توازن قیمت محصولات خواهد شد.
منبع: ایران
نظر شما