به گزارش قدس آنلاین، ۱۸سال از مرگ «یاسر عرفات» رئیس سابق تشکیلات خودگردان فلسطین میگذرد؛ حالا سیاست مقاومت فلسطین بعد از نزدیک به دو دهه تغییرات زیادی کرده و به تناسب توانمندیهای خود، معادلات را دگرگون کرده است. در ادامه به روند این تغییرات در سیاست فلسطین و دگرگونی قواعد کنشگری بین غزه و تلآویو از آغاز تا پایان خواهیم پرداخت.
آغاز سیاستورزی عرفات در تشکیلات
فعالیت سیاسی عرفات، با انتخابش در سال ۱۹۵۲ به عنوان رئیس اتحادیه دانشجویان فلسطینی در قاهره، پایتخت مصر آغاز شد؛ سپس با تعدادی از همراهانش جنبش آزادیبخش ملی فلسطین با نام «فتح» را در اکتبر ۱۹۵۹ تأسیس کرد. این جنبش رسماً در اوایل ژانویه ۱۹۶۵، یک روز پس از اولین عملیات مسلحانه ، موجودیت آن را اعلام کردند؛ زمانی که اعضای آن تونلی را در داخل سرزمینهای اشغالی منفجر و دو سرباز اسرائیلی را مجروح کردند. عرفات پس از این، فعالیتهایش را از اردن و لبنان در مبارزه با رژیم صهیونیستی پی گرفت. در سال ۱۹۸۲ ارتش اسرائیل در عملیاتی با هدف از بین بردن مقاومت فلسطین به لبنان حمله، و نیروهای فلسطینی به رهبری عرفات را وادار به ترک بیروت به مقصد تونس و دیگر کشورهای عربی کرد.
جایگاه سیاسی عرفات در طول سالهای رهبری او بر سازمان آزادیبخش فلسطین و از آن زمانی که از هدف «نابودی دولت اسرائیل» و آزادی کل سرزمینهای تاریخی فلسطین آغاز و به آنجایی منتهی شد که او به پذیرش یک کشور فلسطینی در کنار اشغالگران و به مرز سرزمینی ۱۹۶۷ راضی شد؛ یعنی اراضی کرانه باختری که شامل قدس شرقی و نوار غزه میشو و علاوه بر آن حق حاکمیت اسرائیل را نیز به رسمیت میشناخت. در اوایل دهه ۱۹۹۰، رژیم صهیونیستی و سازمان آزادیبخش فلسطین درگیر مذاکرات محرمانهای شدند که منجر به توافقنامه صلح «اسلو» در سال ۱۹۹۳ شد.
میانه دوراهی.. مقاومت یا سازش؟
این آغاز مسیر سازش با رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش، در راس آنها آمریکای زیادهخواه بود. بر اساس این قراردادها، عرفات به عنوان رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین، در نامهای رسمی به «اسحاق رابین» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی، رسماً اسرائیل را به رسمیت شناخت. از سوی دیگر، اسرائیل سازمان آزادیبخش فلسطین را به عنوان تنها نماینده قانونی مردم فلسطین به رسمیت شناخت؛ سازمانی که در چارچوب پیمان اسلو و به عنوان حاکمیت خودمختار فلسطین تأسیس شد. ژوئیه ۲۰۰۰ بود که عرفات با «ایهود باراک» نخستوزیر وقت تلآویو، در کمپ دیوید و به ابتکار «بیل کلینتون» رئیسجمهور وقت آمریکا، با هدف دستیابی به راهحل نهایی برای مسئله فلسطین دیدار و گفتوگو کرد.
عرفات در این مراسم تدارکدیده توسط کاخسفید، از پذیرش راه حل پیشنهادی باراک و کلینتون امتناع ورزید و آن را ناقص مطالبات و آرمان فلسطینیان دانست. با وقوع انتفاضه الاقصی (انتفاضه دوم ملت فلسطین) در سپتامبر ۲۰۰۰، صهیونیستها عرفات را به تحریک این جنبشها و دعوت به خشونت متهم کردند؛ آنها راه دشمنی آشکار با او را از ممانعتشان نسبت به شرکتش در نشست کشورهای عربی در بیروت و در مارس ۲۰۰۲ آغاز و تا حصر وی با ۴۸۰ نظامی ادامه دادند؛ علاوه بر این توپهای اسرائیلی، بخشهایی از مقر سران تشکیلات خودگردان در رامالله را با خاک یکسان کرد تا ترس بر آنها مسلط شود. طی این محاصره، وضعیت سلامتی عرفات در اواخر اکتبر ۲۰۰۴ رو به وخامت گذاشت و او در ۲۹ همان ماه در بیمارستانی در فرانسه درگذشت.
مقامات فلسطینی در ۱۱نوامبر ۲۰۰۴ درگذشت وی را رسماً اعلام میکنند؛در حالی که هنوز هم بسیاری از فلسطینیها و حتی نزدیکان او، ادعای کشتنش توسط اسرائیلیها با سم را مطرح کرده و تحقیقات در این خصوص را پیگیری میکنند. صهیونیستها حتی راضی نشدند که طبق خواسته عرفات، او را در قدس دفن کنند؛ بنابراین وی در مقر تشکیلات خودگردان و در رامالله به خاک سپرده شد. او به صهیونیست ها و آمریکایی حامیشان اعتماد کرد اما هیچ دستاورد ماندگاری نداشت و حالا تاریخ به نام رهبری سازشکار از او یاد میکند.
فلسطینِ بعد از عرفات؛ موشکهای غزه و یک دنیا حرف..
روند سازشکارانه اگر چه توسط سران و مسئولان بعد از عرفات در تشکیلات خودگردان و مقر رامالله ادامه داشت، اما هیچگاه معادلات میدانی را رقم نزد. در مقابل گروههای مسلح نظامی و جنبش بزرگ مقاومت فلسطین بودند که ابتکار عمل را به دست گرفتند و خواهان حقوق خود از اشغالگران شدند. نبرد «سیفالقدس» که اردیبهشتماه سال گذشته آغاز و به مدت ۱۱روز ادامه پیدا کرد نمونه ای از یک جنگ تماعیار علی اشغالگران صهیونیست بود که با توسل آتشبس پایان یافت.
در جریان این نبرد، مقاومت فلسطین، مراکز مهم رژیم صهیونیستی را مورد هدف قرار داد و عمق تلآویو را به ناامنی کشاند. این دستاورد جز با نیروهای نظامی قوی و حرفهای و البته تسلیحات راهبردی نظیر موشکهای بالستیک ممکن نبود؛ این پیروزی را گردان «القسام» شاخه نظامی جنبش اسلامی «حماس» در غزه محقق کرد. فلسطین بعد از معاهدات به اصطلاح صلح طلبانه عرفات، با واقعبینی و قدرت توانست بارها آزمایش موشکی انجام دهد و باور به پیروزی را در ملت فلسطین زنده نگه دارد.
مقاومت طی چند ماه اخیر، نبرد دیگری تحت عنوان «سپیدهدم» را با دشمن اسرائیلی تجربه کرد. این نبرد اوج توانمندیهای مقاومت فلسطین را به صهیونیستها نشان داد و آنها اینبار طی کمتر از سه روز از مهلکه این جنگ با درخواست آتشبس گریختند. این بار، «سرایا القدس» این گروه مسلح بیشتر بار پاسخ به حملات صهیونیستها را به دوش کشید؛ آنها در عملیات پپیده دم به صورت شبانهروزی موشکها و راکتهای خود را روانه سرزمینهای اشغالی کردند؛ به طوری که «النقب» و شهرکهای مجاور غزه را راکتباران شد و آژیرهای هشدار هم در شهرکهای «کوسوفیم»، «سدیروت»، «مردخای»، «کارمیا»، «نیرعام» و «افیم» و گذرگاه «کرم ابوسالم» به صدا درآمد. گردانهای «شهداء الاقصی» تیپ «العامودی» نیز در شلیک شلیک راکتها مشارکت داشت؛ بعد از این درگیری، تمام رسانهها، حتی عبریها نیز از قدرت بیمثال مقاومت فلسطین و پیشرفتشان در راهبردهای جنگ چندوجهی نوشتند.
حالا و در زمانی که مقاومت غزه، با عملیاتهای استشهادی فلسطینیان در شهرکهای اشغالی ادامه دارد، ملت بزرگ فلسطین، گروهی از شیران «عرین الاسود» را پشت خود دارد که تنها نامش هر آن میتواند، خواب صهیونیستها را از سر بپراند. این قدرت با مذاکره و سازش عرفاتی حاصل نشد؛ یاسر عرفات رفت اما نسلهای بعدش قدرتمندتر به میدان میآیند.
نظر شما