تحولات منطقه

فاطمه زهرا دختری ۹ ساله از اهالی روستاهای عماد شهر شهرستان لار استان فارس بود که به علت یک بیماری نادر، زندگی‌اش دچار مشکل شده بود، در سفر کاملا اتفاقی کاروان خادمان زیر سایه خورشید، گره از کارش باز شد و با هزینه آستان قدس رضوی تحت درمان قرار گرفت.

شبی که دل شکسته یک دختر بچه، برنامه سفر خادمان امام رضا(ع) را تغییر داد
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس خراسان آنلاین، امسال هم برای هشتمین سال پیاپی همراه با کاروان اعزامی خدام حضرت رضا علیه السلام عازم استان فارس شدیم. قرار بود در شب میلاد امام رضا(ع) بیمارستانی در شرق استان فارس افتتاح شود ولی به دلایلی لغو شد، همه ناراحت بودیم که یک نفر پیشنهاد داد در چنین شب عزیزی، پرچم امام رضا(ع) را به یکی از روستاها ببرید و مردم را خوشحال کنید، شاید حکمتی بوده؛ به این ترتیب به سمت روستایی که حدود یک ساعت با محل افتتاح بیمارستان فاصله داشت راه افتادیم.

حدود یک ساعت و نیم در جاده خاکی و صعب العبور به سمت روستای عماد شهر در مسیر ادامه دادیم، در طول مسیر دائم فکر می‌کردم چرا باید این اتفاق می‌افتاد، در همان مدت کوتاه مردم روستا که با خبر شده بودند با گلاب و اسپند به استقبال‌مان آمده بودند. زن و مرد، پیر و جوان و بچه با لباس های محلی منتظر پرچم متبرک حرم سلطان بودند، کسانی که شاید آرزویشان این بود که در شب میلاد ولی نعمت همه ما ایرانی‌ها این شب را در حرم آقا باشند.

در این جمع دختربچه‌ای بود که از ابتدای ورود خدام تا انتها دست و نگاه معصومش از پرچم علی بن موسی الرضا(ع) جدا نشد، حال غریبی را داشت که بعد از سال‌ها غربت به وطن رسیده باشد. از ابتدای شروع مداحی و ذکر توسل از کنار پرچم تکان نخورد. وقتی که مجلس تمام شد، حالا نوبت پخش سوغاتی‌های امام رضا(ع) بین مردم سراپا ارادت و محبت بود، تبرکی‌ها را که توزیع می‌کردم نوبت همان دختر بچه رسید، جوری بغضش شکست که حال همه را منقلب کرد.

فاطمه زهرا حاصلی، دختری ۹ ساله از اهالی روستاهای عماد شهر شهرستان لار استان فارس بود که به علت یک بیماری نادر زندگیش دچار مشکل شده بود. خانواده‌اش می‌گفتند بیماری او بعد از تولد با یک دانه کوچک در صورتش شروع شد اما به خاطر در دسترس نبودن امکانات پزشکی و زیاد بودن هزینه‌های درمان، بیماری هر روز بیشتر پیشرفت کرد و در نهایت چهره زیبای فاطمه زهرا را تغییر داد. چقدر دلم می‌خواست به این بچه کمک کنم، اما چطور؟ به یاد آوردم روزی که از مشهد عازم استان فارس بودیم(در مراسم بدرقه خدام ۱۳دهمین سلسه جشن های زیر سایه خورشید، وقتی قائم مقام آستان پرچم را به دستم داد تا رهسپار این سفر بشویم به آرامی درگوشم گفت" وقتی رفتید به استان های اعزامی از من فراموش نکنید، امام رضا علیه السلام آنجا بیشتر حضور دارد".

لحظه‌ای در دلم با امام رئوف حرف زدم؛ یا امام رضا(ع) برنامه افتتاح بیمارستان با آن همه تبلیغات و اطلاع رسانی و هزینه ها لغو شد اما ولی دست تقدیر ما را به روستایی در شرقی ترین نقطه استان کشاند، خودت کمک کن این سفر گره‌ای باز کند؛ جرقه ای در ذهنم خطور کرد، همانجا بود که با دفتر قائم مقام ارتباط گرفتم و موضوع را درمیان گذاشتم و در شب میلاد امام رضا علیه السلام و با مدد خود حضرت و مساعدت مجموعه آستان قدس رضوی، هزینه درمان فاطمه زهرا را تقبل شد، حالا این بچه در مشهد است و پیگیر روند درمان و محتاج دعای خیر مردم.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۵:۵۰ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۳
    1 0
    دل پر دردم رو از چشمان پر اشکم بدونین وقتی این معجزه رو خوندم همینجور اشکم روون شد التماس دعا
  • حمید IR ۱۲:۰۵ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۸
    1 0
    سلام سیدجان اجر شما با حضرت رضا(علیه السلام) مطمئن باشید مردم با دعای خیر همراه شما هستند یا علی