تحولات لبنان و فلسطین

اجرا کردن یا اجرا نکردن تئاتر؛ این موضوعی است که در سه ماه اخیر به کرات در محافل تئاتری و در گفتگوهای دوستانه درباره آن صحبت شده است.

نقدی بر تحریم تئاتر/ چرا باید پیتزا بخوریم اما به تئاتر نرویم؟

به گزارش قدس آنلاین، اتفاقات اجتماعی همیشه تاثیرات متفاوتی بر افراد می‌گذارد. هنرمندان هم از این قاعده مستثا نیستند و واکنش‌های آنان به اتفاقاتی که در جامعه رخ می‌دهد، اشکال گوناگونی دارد.

در چند ماه اخیر و با بالا گرفتن ناآرامی ها بخشی از جامعه تئاتری بهتر دید با کناره گیری از اجرای نمایش، به این اتفاقات واکنش نشان دهد. در مقابل تعدادی دیگر از هنرمندان هم هستند که باور دارند هنر تئاتر نیز مانند دیگر مشاغل باید به حیات خود ادامه بدهد و اگر سخنی هست، باید روی صحنه مطرح شود.

اخیرا نیز علی شمس و سیاوش پاکراه دو هنرمند تئاتر در نشستی در خانه هنرمندان ایران دیدگاه‌های خود را درباره درباره «مداخله هنرمند هنرهای نمایشی در صورت‌بندی امروز و فردا» بیان کرده‌اند.

شمس به بازخوانی برخی از اتفاق‌های مشابه در جهان پرداخته که سبب شده هنرمندان یک کشور خاص نسبت به برگزاری جشنواره یا اجرای عمومی واکنش نشان دهند و به ترحیم و تعطیلی یا اجرای نمایش‌های زیرزمینی روی آورند.

او سپس یادآوری کرده که تحریم جشنواره تئاتر فجر در سال ۸۸ هم سبب شد هنرمندی مانند پیتر بروک که قرار بود به دعوت این جشنواره، نمایشی را در ایران اجرا کند، از حضور در این رویداد کناره‌گیری کند.

شمس سپس به طرح یکی از مهم‌ترین پرسش‌های جامعه تئاتری در مقطع اخیر پرداخته و توضیح داده است: در تمام سال‌های بعد از انقلاب شدیدترین نوع این مواجهه در قالب تحریم جشنواره فجر بروز کرده بود و هیچ‌گاه این سوال به این شکل مطرح نشده بود که من به‌عنوان یک هنرمند تئاتر آیا باید تئاتر اجرا کنم، یا نکنم؟ آیا فعالیت هنری من، ضرورتی دارد یا ندارد؟ مهم‌ترین بحرانی که ما برای اولین‌بار داریم تجربه می‌کنیم، مربوط به همین پرسش‌ها است. ما حتی در مقطع انقلاب هم با هنرمندان معترضی مواجه بودیم که همچنان می‌خواستند به اجرای خود بر صحنه ادامه دهند. حتی در آن مقطع که چالش‌های ایدئولوژیک با حاکمیت وقت خیلی جدی بوده است، همچنان شاهد فعالیت هنرمندان بودیم.

وی با ارجاع به برخی تجربه‌های تاریخی همزمان با سال‌های انقلاب تأکید کرده است: هیچ‌گاه شاهد مسئله «تحریم شغل خود» نبودیم. در این مدت اما این دوراهی شکل گرفته و این سوال مطرح است که آیا نسبت ما با جامعه امروز، با تئاتر کار کردن قابل تعریف است یا با کار نکردن؟ این مسئله‌ای است که به لحاظ زیستی و هویتی، به‌عنوان یک فعال تئاتری با آن مواجه هستیم.

سیاوش پاکراه نیز دغدغه خود را این چنین تشریح کرده است: اصلاً قضیه امروز این نیست که نسبت هنر و نسبت تئاتر با وضعیت امروز چیست، بلکه ما نسبت «فرد» با وضعیت امروز را گم کرده‌ایم. در این شرایط تئاتر برای من یک بستر هنری و یا حتی صنف هم نیست. مشکل اصلی در نگاه فردی است.

او از وضعیت سانسور هم انتقاد کرده و افزوده است: دستگاه سانسور تئاتر، آنقدر در این چند سال فشرده عمل کرده است که مرزهای ارتباط یک انسان با خودش و آنچه می‌خواهد را مسدود کرده است تا جایی که صداقت یک هنرمند، نزد خودش خدشه‌دار شده است! واقعیت این است که روزگاری ما می‌توانستیم در این زمین بازی پیش برویم. در تاریخ بزنگاه‌های مختلفی وجود دارد که ما بتوانیم با خودمان رو به‌رو شویم. شما تا جایی احساس می‌کنید که کنش‌گری‌تان نسبت به پیرامون برای خودتان قابل توجیه است اما در یک بزنگاه‌هایی، این توجیه‌ها رنگ می‌بازد، از آن مرحله به بعد باید با خودت به یک صداقت برسی و تعریف‌ها را پیدا کنید. مشکل اینجاست که ما به‌جای پیدا کردن معنا، معناهای پذیرفته‌شده را دریافت و با همان‌ها زندگی کرده‌ایم. آنچه به نظرم امروز مهم است، همین سوال شخصی است که من برای چه باید تئاتر کار کنم و برای چه باید صحنه‌ای را به اختیار خودم درآورم؟ این سوال مهمی است. همه ما باید برای این کار دلیلی داشته باشیم.

هر دو هنرمند البته باور دارند که نمی‌توان دیگران را قضاوت کرد یا برایشان نسخه پیچید که کار کنند یا به تعطیلی تن بدهند.

علی شمس در واکنش به برخی دیدگاه‌های انتقادی نسبت به عملکرد چهره‌های روشنفکر جریان تئاتر در مقاطع زمانی مختلف گفته است: من به‌عنوان یک تئاتری که خودم را روشنفکر هم می‌دانم، تأکید می‌کنم که توانایی پیش‌گویی ندارم! امروز در شرایطی قرار داریم که دیگر استعاره کارکرد خود را از دست داده است. آنچه در خیابان دارد فریاد زده می‌شود را نمی‌توان با استعاره و با زبان پیچیده روی صحنه اجرا کرد. در یک شرایط آرام می‌توان گفت؛ من سعی می‌کنم با استعاره و پناه بردن به سبقه تاریخی نیاکانم به فعالیت ادامه دهم ولی الان مسئله من این است که این رویکرد دیگر جوابگو نیست.

او در واکنش به اشاره انتقادی یکی از حاضران به اجرای صحنه‌ای گلاب آدینه در هفته‌های اخیر گفته است: نمی‌توانم گلاب آدینه را قضاوت کنم و این عین دموکراسی است. من خودم به این نتیجه رسیده‌ام که به‌رغم تمام علاقه‌مندی‌هایم به دکور و اجرای صحنه‌ای، در این روزها اثری را به‌صورت رسمی روی صحنه نبرم و به گونه‌های دیگر اجرا مانند تئاتر زیرزمینی فکر کنم، اما گلاب آدینه به این جمع‌بندی رسیده است که باید کاری را روی صحنه ببرد و من نمی‌توانم او را قضاوت کنم. ما درباره یک امر مسجل صحبت نمی‌کنیم.

در چند وقت اخیر تعدادی از هنرمندان که روی صحنه بوده‌اند نیز برای اجرای آثار خود دلایلی داشته‌اند.

گلاب آدینه که نمایش «بازی خانه» را اجرا می‌کند ، گفته است که بزرگان هنر ما در تمام ادوار به کار خود ادامه داده‌اند و اگر خواهان دموکراسی هستیم، باید حق دیگری را برای کار کردن محترم بشماریم.

اما بازیگری مانند بهرام سروری‌نژاد که با نمایش «خونه» روی صحنه بود، اعتقد داشت که چرا باید پیتزا بخوریم اما به تئاتر نرویم؟

او درباره حضورش در تئاتر در شرایطی که بسیاری از هنرمندان حرفه‌ای این رشته تمایلی به فعالیت ندارند، توضیح داده بود: زمانی که برای اجرای این نمایش صحبت کردیم، شرایط بسیار متفاوت بود. اما به هر حال تئاتر شغل ماست و باید در هر شرایطی آن را زنده نگه داریم. خود تئاتری‌ها هستند که می‌توانند این هنر را زنده نگه دارند. هر سالنی و هر اجرایی شرایط خاص خود را دارد و نمی‌توان حکم کلی صادر کرد. شغل من تئاتر و رادیو است و کارمند جایی نیستم که کنارش کار تئاتر هم بکنم. بنابراین حفظ این شغل برایم بسیار مهم است.

رامین پرچمی هم که در سال‌های اخیر با مشکلات گوناگونی رو به رو بوده و حالا بیشتر در تئاتر فعال است، همزمان با بازی‌اش در نمایش «پنچری» که این روزها روی صحنه است، تاکید کرده: با اینکه در اعتراض‌های اجتماعی همیشه همراهی کرده‌ام ولی با تعطیلی تئاتر به‌شدت مخالفم.

او که سال ۸۸ به دلیل حضور در اعتراض‌های اجتماعی راهی زندان شد، توضیح داده که اگر قرار بر اعتراض است، سالن تئاتر یکی از بهترین مکان‌ها برای طرح اعتراض‌های اجتماعی و حرف زدن درباره مسائل است.

پرچمی معتقد است که این واکنش باید برعکس رخ می‌داد و اتفاقا باید بیشتر به تئاتر پر و بال می‌دادیم و مردم هم بیشتر در سالن‌ها جمع می‌شدند. گویی به نوعی نفوذی‌ها باعث تعطیلی تئاتر در شرایط فعلی شدند. اگر قرار بر تعطیلی باشد، باید فکری به حال کارهایی کرد که فقط جنبه سرگرمی و تفریحی دارند اما نمایش‌هایی که تفکربرانگیز و جدی هستند، چرا باید تعطیل شوند؟!

او باور داشت که حمایت از تئاتر، حمایت از همان هدفی است که همه ما به دنبالش هستیم.

پریسا محمدی کارگردان جوانی که نمایش «پیکرتراشی» را روی صحنه می‌برد، معتقد بود: درک نمی‌کنم که چرا بعضی از همکارانم با اجرای تئاتر در این مقطع موافق نیستند متاسفانه با این نسخه‌پیچی‌ها داریم خودزنی می‌کنیم. ما برای یکدیگر نسخه می‌پیچیم و تعیین تکلیف می‌کنیم در حالی که شرایط درونی هر گروه اجرایی متفاوت است. از طرف دیگر با عقب‌نشستن و فعالیت در فضای مجازی کاری از پیش نمی‌رود به همین دلیل ترجیح دادم کمی از فضای مجازی دور شوم و کاری عملی و واقعی روی صحنه انجام بدهم.

منبع: ایسنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.