واقعیت آن است که باید  بپذیریم حقوق زنان و به طور کل حقوق بشر متأثر از فرهنگ هر جامعه است و حال هر چه این فرهنگ غنی‌تر، عالمانه‌تر و انسانی‌تر باشد، حقوق زنان هم بهتر، قوی‌تر و پویاتر تعریف می‌شود.
از این رو در جامعه‌ای همانند جامعه ایرانی که تمدن چند هزار ساله در کنار فرهنگ اصیل شیعه قرار گرفته است، جایگاه زن جایگاهی متفاوت از زنان غربی و شرقی در جهان قلمداد می‌شود. بانویی که در عین حفظ حیا و نجابت خود، عنصری سازنده، کمال‌گرا و پویا در جامعه شناخته می‌شود. قطعاً چنین الگویی معارضانی هم خواهد داشت که متأثر از فرهنگ برهنه‌گرایی زن غربی هستند. این افراد یا گروه‌ها با ترویج معانی مبهم از آزادی، زن را در برابری، فارغ از فطرتش می‌بینند و تاب اعتلای زن مسلمان ایرانی را ندارند.
به همین دلیل درصدد خواهند بود با پررنگ کردن خلأها و کاستی‌های موجود در مسیر پیشرفت بانوی مسلمان ایرانی، او را از هویت خود دور سازند و به وی القا کنند پیشرفت در گرو آزادی پوشش و پذیرش فرهنگ غربی است، درحالی که در تاریخ پرافتخار ما بانوانی چون گوهرشادبانو جلوه‌ای فاخر از بانوی مسلمان ایرانی است که درعین حفظ حیا و عفت، مهندس و جامعه‌شناسی برجسته بود و توانست در تاریخ ماندگار شود.
رهاورد شعارهایی همچون زن، زندگی، آزادی چیزی جز انداختن زنان ایرانی در وادی انحطاط فرهنگی و تمدنی غرب نیست و این فرهنگ منحط غربی نه تنها تاکنون نتوانسته تعریف درست از حقوق و آزادی برای زنان ایرانی ارائه دهد، بلکه با بحرانی جلوه دادن اتفاقات مشکوکی همچون مسمومیت‌های دختران، زمینه را برای سوء‌استفاده از قشر زنان و بانوان و دختران جوان و نوجوان ایرانی و سوق دادن آن‌ها به عرصه مدلینگ یا دیگر مظاهر برهنگی فراهم می‌کند تا از تمدن سازی و دانش‌اندوزی دور سازد.
جامعه نخبگان باید این سؤال را از خود بپرسند که کدام گفتمان و کدام تفکر، آزادی را برای بانوان ایجاد می‌کند و کدام یک برای آنان بحران، تنش و  عقب‌ماندگی را به همراه دارد؟ این وظیفه مهم و تاریخی است که بانوان نخبه و همه دغدغه‌مندان اعتلای جامعه و خانواده بر دوش دارند تا به درستی و بدون غرض ورزی و با نگاهی مثبت به تاریخ غنی ایران و اسلام به این پرسش پاسخ بدهند. پاسخ به این پرسش است که سبب می‌شود بانوی ایرانی بیش از پیش جایگاه والای خود را بشناسد و با هوشیاری از توطئه‌ها عبور کند و فریب شعارهای  پررنگ و لعاب جهان و بوقچی‌های آنان را نخورد. قطعاً عبور از این فرهنگ و تثبیت الگوی زن مسلمان ایرانی نیازمند بصیرت و عمل‌گرایی همه اقشار بانوان جامعه است.