در باب این مسئله روایات بسیاری وجود دارد که در بیشتر آن ها قید شده است که پیامبر اسلام (ص) از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) خبر داده بودند و از جمله علامه امینی بخش بسیاری از این نقل ها را در کتاب سیرتنا و سنتنا آورده اند و کتاب های اهل سنت نیز مملو از این اخبار و آثار می باشد.
خونین شدن خاک کربلا نزد ام سلمه
تعداد بسیاری از منابع شیعی و غیرشیعی روایتی را از ام سلمه- همسر گرامی رسول خدا (ص)- نقل کرده اند. محمدرضا جباری می نویسد:
براساس روایت ابن قولویه از امام صادق علیه السلام در یک نوبت که رسول خدا صلی الله علیه و آله، در حُجره ام سلمه بود و جبرئیل نیز نزد آن حضرت حضور داشت، ناگاه حسین علیه السلام داخل شد.
در این هنگام، جبرئیل به رسول خدا علیه السلام عرض کرد: امتت این فرزند تو را خواهند کشت! آیا خاک زمینی که در آن کشته خواهد شد نشانت ندهم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آری. پس جبرئیل دست برد و مشتی از خاک [کربلا] را به آن حضرت داد، که به رنگ سرخ بود. رسول خدا نیز ام سلمه را از ماجرا با خبر ساخته، فرمود: جبرئیل مرا از اینکه امتم حسین را خواهند کشت آگاه ساخته، و این تربت را به من داده، هرگاه خون تازه در آن دیدی، بدان که حسین کشته شده است.
ام سلمه آن خاک را درون شیشه ای نهاد. این شیشه و خاک درونش نزد ام سلمه بود تا زمانی که امام حسین علیه السلام قصد خروج از مدینه کرد.
ام سلمه نزد حضرت رفته، با نگرانی، پیش گویی رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره شهادت آن حضرت و جریان خاک را بازگو کرد. امام علیه السلام در پاسخش فرمود: اگر نروم نیز کشته خواهم شد! سپس دستی بر چشمان ام سلمه کشید، و او، مکان شهادت امام علیه السلام و یارانش در کربلا را مشاهده کرد. در این هنگام امام علیه السلام مقداری از خاک کربلا را به ام سلمه داد و فرمود: اگر این خاک و خاکی که رسول خدا صلی الله علیه و آله داده، خونین شد بدان که من کشته شده ام.
وی پس از عزیمت امام علیه السلام به کربلا، همواره به آن خاک می نگریست و عصر روز عاشورا آن را خونین یافت؛ از این رو، فریاد واحسینا وابن رسول الله سر داد. زنان مدینه نیز همراه او گریستند، و در مدینه آنچنان غوغایی برپا شد که مثل آن دیده نشده بود.
خواب امام حسین (ع)
علاوه بر این روایات، اخباری نیز نقل شده است که بصراحت و یا به طریق اشاره، وقوع حادثه ی کربلا را قبل از اتفاق افتادن آن خبر داده است. رسول جعفریان می نویسد:
در روایتی آمده است که امام (ع) در شبی قبل از آنکه از مدینه به سوی مکه هجرت کند، بر سر قبر رسول الله (ص) آمد. پس از آنکه کنار قبر خوابش بُرد، در خواب پیامبر (ص) و جمعی از ملائکه را دید. پیامبر (ص) او را در آغوش گرفته و بدو فرمود: یا حسین! کأنک عن قریب أراک مقتولاً مذبوحاً بارض کرب و بلا من عصابه من أمتی و أنت فی ذلک عطشان لاتستقی... یا حسین أن أباک و أمک قد قدمّوا علیّ و هم إلیک مشتاقون و أن لک فی الجنه درجات لن تنالها إلا بالشهاده، ای حسین! می بینم که بزودی به دست گروهی از امت من در کربلا تشنه کشته خواهی شد... ای حسین! پدر و مادرت بر من وارد شده و مشتاق دیدار تو هستند. تو در بهشت مقامی داری که جز با شهادت بدان دسترسی پیدا نمی کنی.
در خبر دیگری آمده است که امام حسین (ع) در مکه فرمود: «إنّی رأیت جدی (ع) فی منامی و قد أمرونی بأمر و أنا ماض لأمره. من جدّم را در خواب دیدم. به من دستوری داد که برای اجرای آن می روم. امام در نامه ای برای سعید بن عاص، با استناد به همین خواب، نوشت: «و أُعَلمک أنّی رأیت جدی فی منامی مخبرنی بأمر و أنا ماض له، تو را از نکته آگاه کنم که من جد خود را خواب دیده ام. او به من خبری داده که من به دنبال آن هستم.
در منطقه خزیمیه، زینب (ع) نزد امام (ع) آمد و عرض کرد: در نیمه های شب فریادی شنیدم. امام (ع) فرمود چه شنیدی؟ زینب (ع) گفت: هاتفی فریاد می زد:
ألا یا عین فاحتفلی بجهد و من یبکی علی الشهداء بعدی
و علی القوم تسوقهم المنایا بمقدار إلی إنجاز وعدی
یعنی ای چشم با جهد تمام جشن بگیر، چه کسی بعد از من بر شهیدان می گرید، مرگ به سوی این قوم حرکت می کند، به مقداری که وعده مرا منجز کند. امام (ع) فرمود: آنچه قضای الهی باشد، همان محقق خواهد شد.
اینجا محل فرود آمدن و ریختن خون هاست
از موارد دیگر هنگامی است که امام (ع) به کربلا رسید. وقتی نام آن منطقه را پرسید و به او گفتند، فرمود: لقد مرّ أبی بهذا المکان عنده مسیرة إلی صفین و أنا مع فوقف فسأل عنه فاُخبِر باسمه فقال هاهنا محطُّ رکابهم و هاهنا مهراق دمائهم. فسُئل عن ذلک، فقال: ثقل لآل البیت محمد ینزلون هاهنا، پدرم در حین رفتن به صفین از اینجا عبور کرد که من با او بودم. اسم این محل را پرسید و به او گفتند، فرمود: اینجا محل فرود آن ها و ریختن خونشان است. در این باره از او پرسش کردند، گفت: جمعی از اهل بیت در اینجا فرود خواهند آمد.
سواری در خواب
امام در منطقه ثعلبیه پس از ظهر، سرش را بر زمین نهاد و به خواب رفت. پس از بیدار شدن، شروع به گریه کرد. علی اکبر از علت آن پرسید، امام فرمود: أنّی رأیت فارساً علی فرس حتی وقف علیّ فقال: یا حسین! إنّکم تسرعون المسیر و المنایا لکم تسرع إلی الجنه فعلمت أن أنفسنا قد نعیت الینا، سواری را دیدم که آمد و نزد ما توقف کرد، گفت: ای حسین! شما در این سیر به سرعت می روید و مرگ برای شما به سرعت به سوی بهشت می رود. من دانستم که نفوس ما در حال وداع با ما هستند.
تو به سوی ما خواهی آمد
صبح عاشورا امام (ع) به خواهرش فرمود: یا أُختاه! إنی رأیت جدی فی المنام و أبی علیاً و فاطمه أُمی و أُخی الحسن علیهم السلام فقالوا: إنّک رائح إلینا عن قریب و قد و الله یا أُختاه دنا الامر فی ذلک لاشک، ای خواهر! دیشب جدم پیامبر (ص)، پدرم علی، مادرم فاطمه و برادرم حسن را در خواب دیدم که می گفتند تو بزودی به سوی ما خواهی آمد. ای خواهر بدون شک و به خدا قسم که وقت آن نزدیک است.
تو شهید آل محمد هستی
همچنین درباره شب عاشورا نقل شده که امام فرمود: پیامبر (ص) را دیدم که گروهی از اصحاب همراهش بودند و به من فرمود:
یا بنی! أنت شهید آل محمد و قد استبشرت بک السماوات و أهل الصفح الأعلی فلیکن إفطارک عندی اللیه تعجل و لاتؤخر، فرزندم! تو شهید آل محمد هستی. آسمان ها و اهالی آسمان های اعلی به تو بشارت داده اند. تو باید امشب نزد من افطار کنی، عجله کرده و تأخیر نکن.
تو فرزندم حسین را به شهادت می رسانی
علاوه بر این روایات آمده است که حضرت علی (ع) در منبر مسجد کوفه وقتی که فرمودند: «سلونی قبل ان تفقدونی» یعنی هر سوالی قبل از ازدست دادن من بپرسید، سعد بن ابی وقاص برخاست و پرسید: شمار موی سر و صورت چندتاست؟ که حضرت در ضمن پاسخ به او خبر داد: «و ان فی بیتک لسخلاً یقتل الحسین إبنی» و عمر سعد در آن هنگام چهار دست و پا راه می رفت و حضرت او را تشبیه به گوساله ای فرمود و خبر داد که قاتل فرزندش حسین (ع) خواهد بود. و ابن جوزی در تذکره نیز این روایت را تایید می کند.
منابع:
1- ابن قولیه، جعفربن محمد. کامل الزیارات، به تحقیق شیخ جواد قیومی، قم: موسسه النشر اسلامی.
2- یعقوبی، احمدبن ابی یعقوب. تاریخ یعقوبی، قم: موسسه نشر فرهنگ اهل البیت (ع).
3- بیاضی عاملی، علی بن یونس، الصراط المستقیم الی مستحق التقدیم، به تحقیق محمدباقر محمودی، بی جا: المکتبه المرتضویه.
4- ابن شهر آشوب، محمدبن علی سروی مازندرانی. مناقب آل ابی طالب، نجف: حیدریه.
5- مجلسی، محمدباقر. بحارالانوار، بیروت: موسسه الوفا، جلد: 44.
6- ابن نماالملی، محمدبن جعفر. میثرالاحزان، نجف: حیدریه.
7- ابن سعد. ترجمه الامام حسین (ع)، به تحقیق السید عبدالزیز طباطبایی، مجله تراثنا.
نظر شما