۱۸ سال پیش، در بیست و سومین روز از ماه محرم، تروریستهای تکفیری در جنایتی هولناک به تخریب حرمین عسکریین(ع) در سامرا؛ مکانی که مرقد امام هادی(ع)، امام حسن عسکری(ع)، نرجس خاتون مادر حجتبن الحسن(ع) و حکیمه خاتون دختر امام نهم شیعیان در آن قرار دارد، دست زده و لعن و ننگ ابدی را برای خود خریدند.
گروه تکفیری با این کار اهانتآمیز، بدطینتی و دشمنی خود را با جهان اسلام به نمایش گذاشتند، چرا که شیعه و سنی بر اساس دستور قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص)، در احترام به اهل بیت(ع) تردیدی ندارند.
بررسی دلایل و انگیزههای تروریستهای تکفیری در انجام این جنایت و جنایتهای مشابه، همینطور اقدامات لازم برای مقابله با تفکر خشک و منجمد وهابیت مواردی است که در گفتوگو با حجتالاسلام مهدی عزیزی، محقق و پژوهشگر پژوهشکده تقریب مذاهب اسلامی و سردبیر سایت مجمع جهانی تقریب مذاهب مورد واکاوی قرار دادهایم.
وهابیت، تفکری انحرافی و ضد اسلام
حجتالاسلام عزیزی در ابتدای گفتوگو با توضیح نحوه شکلگیری و نفوذ جریان وهابیت درون امت اسلام، توضیح میدهد: وهابیت اصطلاحی است که شیعیان و اهل سنت برای فرقه خاصی قرار دادهاند. البته خودشان این اصطلاح را قبول نداشته و خود را سلفی میدانند و ادعا دارند پیرو سلف صالح، یعنی پیرو اصحاب پیامبر اکرم(ص) و تابعان آنها و تابعانِ تابعان آنها هستند. بنابراین به این معنا جریان سلفیگری را میتوانیم نمادی از وهابیت بدانیم.
او در مورد ریشههای این تفکر میگوید: وهابیها که در دو قرن اخیر به رهبری محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان سرزمین حجاز را تحت نفوذ افکار خود قرار دادهاند، در اعتقادات تند و حاد خود که بیشتر در زمینه توحید است، با تمام مسلمانان شامل شیعیان و اهل سنت بهشدت مخالف هستند. محمد بن عبدالوهاب افکار خود را از ابنتیمیه، نظریهپرداز وهابیت گرفته و در حقیقت مجری افکار و اعتقادات او است. عبدالوهاب در خلال سالهای ۱۱۶۰ تا ۱۲۰۶ که سال وفات او بود با همکاری زمامداران محلی و برانگیختن آتش تعصبهای خشن در میان اقوام حجاز، توانست به نام دفاع از توحید و مبارزه با شرک، مخالفان خود را عقب زده و در عمر حدود ۲۰۰ ساله وهابیت، خونهای زیادی از مسلمانان را بر زمین بریزد. البته براساس شواهد و اسناد تاریخی، تحریکات و تفکرات انحرافی عوامل انگلیسی و شخصی به نام همفر به این تفکرات دامن میزد.
پژوهشگر پژوهشکده تقریب مذاهب اسلامی ادامه میدهد: از مهمترین دیدگاههای وهابیان که همواره مورد مخالفت شیعه بوده، این است که طلب شفاعت از انبیا و اولیای الهی شرک است. آنان معتقدند طلب شفاعت از پیامبر(ص) عبادت غیر خدا محسوب شده و مصداق شرک است. علاوه بر آن، توسل را در ذیل مبحث شفاعت مطرح و آن را بدعت و شرک تلقی میکنند. وهابیت زیارت قبور و ایجاد بنا برای مراقد را مظهر شرک و بتپرستی میدانند و با آن مبارزه میکنند. همچنان که گفته شد، اندیشههای انحرافی وهابیت حول محور توحید و شرک است، پس استغاثه به غیر خدا و طلب شفاعت از پیامبران و اولیا و توسل به آنان و زیارت قبور را منافی با توحید و هر یک را از مصادیق شرک میدانند. با همین تفکرات انحرافی بود که حدود ۸۰سال پیش، قبور ائمه بقیع را تخریب کرده و همان تفکر سبب شد در سامرا قبور مطهر امامین عسکریین(ع) را بمبگذاری و تخریب کنند.
زیارت قبور و توسل به اولیای الهی، نص صریح قرآن است
این استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه تکریم قبور انبیا، اولیا، مؤمنان و صالحان شرک نیست، میگوید: احترام به این بزرگان نه تنها شرک نیست که به نوعی تعظیم شعائر الهی نیز به شمار رفته و نص صریح قرآن کریم است. در آیه ۳۲ سوره حج آمده است: «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ» یعنی از صفت دلهای باتقواست که شعائر و دین خدا را بزرگ و محترم دارد. اینگونه نیست که با مرگ اولیای الهی، آنها از بین بروند. ما اعتقاد به جاودانگی روح داریم و معتقد هستیم همانطور که احترام آنان در حیات واجب است، در ممات هم واجب است.
او ادامه میدهد: مالک، یکی از بزرگترین علمای اهل سنت در مناظرهای که با منصور دوانیقی در حرم رسول خدا(ص) داشت، گفت: انّ حُرمة النبی میتاً کحرمته حیاً، یعنی احترام پیامبر(ص) پس از وفات، همانند احترام او در حال حیات است. این جمله به توسل و حیات برزخی رسول خدا(ص) دلالت دارد. پس با توجه به حقایق مربوط به حیات رسول خدا(ص) و ضرورت احترام به آن حضرت، مکانی که دربرگیرنده پیکر انبیا و اولیاست یعنی قبور آنان نیز در خور احترام و تکریم است و این احترام و اظهار محبتها مانند بوسیدن و دست کشیدن به قبور و مانند آن، عبادت آنها یا عبادت سنگها نیست بلکه این اماکن به خاطر این که مدفن انبیا و اولیای الهیاند شرف و حرمت پیدا کرده و در خور تکریم هستند.
حجتالاسلام عزیزی خاطرنشان میکند: زیارت قبور شرک نیست زیرا ما از بزرگان و اولیای خدا چیزی را درخواست نمیکنیم. از آنان میخواهیم بین ما و خدا واسطه شده و حاجات ما را از خدای سبحان بخواهند. از جمله آیاتی که برای اثبات مشروعیت توسل، به آن استناد میشود آیه ۳۵ سوره مائده است که خداوند متعال میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَة؛ یعنی ای کسانی که ایمان آوردهاید، پرهیزکاری پیشه کرده و وسیلهای برای تقرب به خدا انتخاب کنید. انبیای الهی همان وسیلهها هستند.
توسل در روایات اهل سنت
سردبیر سایت مجمع جهانی تقریب مذاهب به نمونههایی از توسل نیز اشاره کرده و توضیح میدهد: وهابیت ادعا میکند دعا و استغاثه نزد قبر پیامبر(ص) بدعت است و صحابه به آن عمل نمیکردند، در حالیکه مراجعه به کتب تاریخی و حدیثی خلاف ادعای آنها را ثابت میکند. در تاریخ موارد متعددی داریم که اصحاب رسولالله(ص) پس از وفات ایشان نزد مرقد پیامبر(ص) آمده و عرض حاجت و توسل داشتند. به طور نمونه سمهودی نقل کرده: اهل مدینه را قحطی شدیدی گرفت، مردم به عایشه شکایت کردند. عایشه گفت به قبر پیغمبر(ص) بنگرید و از آن روزنهای به سوی آسمان قرار دهید بهطوری که میان قبر و آسمان سقفی نباشد. این کار را انجام دادند، پس باران بارید به نحوی که گیاه رویید و شتران فربه شدند و این سنتی شد برای اهل مدینه که در مواقع خشکسالی، روزنهای را به سوی آسمان باز میکنند. این یک نوع توسل عملی به قبر پیغمبر(ص) پس از وفات آن حضرت(ص) است.
او بیان میکند: در واقعه تاریخی دیگر، مالک بن انس، امام مذهب مالکیه به خلیفه وقت، منصور دوانیقی توصیه میکند رو به قبر حضرت رسول(ص) کرده و به عنوان وسیله و واسطه روز قیامت دعا کند. این واقعه پیامهای مهمی دارد، مانند مورد عمل بودن دعا نزد قبر پیامبر(ص) و شفیع قرار دادن حضرتش نزد برجستهترین تابعین و اصحاب، مورد انکار قرار نگرفتن سخن او از طرف علمای وقت مدینه، محترم بودن محضر رسول خدا(ص) حتی پس از وفاتش، مطلوب بودن شفاعتخواهی در برزخ و... این سخنان از سوی مالک بن انس، نافی ادعاهای وهابیان است. این موارد زیاد است که در این مجال امکان پرداختن به آن نیست.
راهکارهایی برای مبارزه با تفکر وهابیت
محقق پژوهشکده تقریب مذاهب اسلامی عنوان میکند: تا زمانی که این جمود و فکر انحرافی وهابیت وجود دارد که قبور اولیای الهی مظهر شرک و بتپرستی است، هر نوع ضریح و حرم اولیای الهی مظاهر شرک دانسته و تا جایی که بتوانند آن را از بین میبرند. همچنان که در سوریه تفکر داعش همین کار را کرد و در تلاش بود قبر حضرت زینب(س) را خراب کند که خدا این فرصت را به آنان نداد. در عراق حرم مطهر امام علی(ع) و امام حسین(ع) نیز از مقاصد وهابیت بود که موفق نشدند.
حجتالاسلام عزیزی در مورد راههای مبارزه با تفکر وهابیت میگوید: از مهمترین این اقدامات عمل به توصیه رهبر معظم انقلاب در جهاد تبیین است. باید برای مردم تبیین کرد شرک، بتپرستی و توحید چیست؛ آیا عقاید وهابیت درست است؟ با روش پرسش و پاسخ باید این عقیده را مورد واکاوی قرار داد. یکی از رسالتهای مجمع جهانی تقریب هم پرداختن به این موضوع است تا سره از ناسره مشخص شود. تبیین معارف ناب اسلامی سبب میشود معارف ناحق از معارف حق تمیز داده شده و تفکرات تکفیری خود به خود زائل شود. گفتوگو سبب میشود امت اسلامی در برابر تفکرات وهابیت واکسینه شود و تا حدودی نیز مانع گسترش این تفکر است. وظیفه علما و اصحاب رسانه و هر که کاری از او بر میآید با قلمی یا قدمی است که اقدامی کند. روشنسازی و تبیین حقایق، درمان داخلی است اما گاهی اوقات از سوی دشمنی خارجی فشاری وارد میشود؛ در آن صورت با تبیین حقایق کاری پیش نمیرود و برای مقابله با آن باید هر چه بیشتر برای تقریب و وحدت تلاش کرده و زمینههای نفوذ دشمن را با همدلی بیشتر میان امت اسلامی ببندیم. هر چه این همدلی بیشتر باشد، راه نفوذ دشمن کمتر میشود.
نظر شما