به گزارش قدس آنلاین، این فیلم که پس از «منصور» دومین اثر با محوریت زندگی شهید منصور ستاری است، به افتخارات عملیات والفجر۸ میپردازد و با سرمایه نیروی پدافند ارتش جمهوری اسلامی ساخته شده است. فیلم در جشنواره با اقبال منتقدان روبهرو نشد و انتقاداتی به ضعفهای ساختاری آن صورت گرفت. به فاصله کوتاهی از فجر، فیلم در نوروز ۱۴۰۲ روی آنتن تلویزیون رفت، اتفاقی که اکران سینمایی آن را با چالش مواجه میکرد؛ حالا پس از هفت ماه این فیلم از ۲۹ شهریور ماه به مدت یک هفته در گروه هنر و تجربه اکران شده است. در ادامه با مهدی عظیمی میرآبادی یکی از تهیهکنندگان این پروژه درباره فرایند ساخت فیلم، دلایل نمایش آن در تلویزیون پیش از اکران سینمایی و ضرورتهای تولید این اثر به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
مهدی عظیمی میرآبادی درباره دلیل اکران کوتاهمدت فیلم در گروه هنر و تجربه، به سرگذشت «هایپاور» و اتفاقهایی که برای آن افتاد، اشاره میکند و میگوید: متأسفانه اتفاق بدی برای این فیلم افتاد. وقتی یک فیلم سینمایی که قابلیت اکران دارد را از تلویزیون پخش میکنند، متوجه میشویم هیچ منطق مدیریتی و عقلانی در پس آن وجود ندارد. این محاسبه غلطی است که هیچ استدلالی ندارد. حالا ممکن است درباره برخی فیلمها تصور شود که فروش خوبی نخواهند داشت؛ خب باید پیش از تولید فکر این مسئله را بکنند ولی وقتی فیلمی ساخته شده و قابلیت این را دارد که مخاطب را به سینما بکشاند آن را در تلویزیون پخش میکنند آن هم با صدای ناقص و بد!
نسخه دالبی فیلم را به تلویزیون دادند!
وی با بیان اینکه نسخهای که در اختیار تلویزیون قرار دادند با صدای دالبی بوده، یادآور میشود: این دوستان بدون اینکه هیچ سؤالی بکنند که آیا این صدا مناسب پخش تلویزیونی است یا خیر، همان نسخه را فرستادند تا جایی که پخش اول فیلم با نیمساعت تأخیر مواجه شد، زیرا عوامل فنی صدا و سیما در حال تلاش برای قابل پخش کردن آن بودند که متأسفانه موفق نشدند و قول دادند در پخش دوم این مشکلات حل شود که البته همچنان پابرجا ماند. بنابراین یک فیلم سینمایی با قابلیتهای سینمایی تبدیل شد به یک تلهفیلم و مشخص نیست مسئولیت هزینه و زحمتی که برای ساخت این فیلم شده با چه کسی است!
وی در ادامه تصریح میکند: خدا را شکر که سرانجام فیلم رنگ پرده را دید؛ طبیعتاً این یک اکران فراگیر نیست اما این اتفاق برای کسانی که علاقهمندند فیلم را در سینما ببینند و لذت ببرند، موقعیت خوبی است.
«هایپاور» یک فیلم سفارشی نیست
این تهیهکننده درباره فرایند سفارش این اثر با بیان اینکه «هایپاور» اساساً یک فیلم سفارشی نیست، میگوید: هایپاور یک اثر داخلی بود. ارتش به این نتیجه رسید که راجع به این موضوع فیلم بسازد و خودش هم این فیلم را کار کند. تهیهکننده اصلی آن آقای اباذر جوکار بود که آن را با کارگردانی آقای محمدپور، جوانی خوشآتیه کلید زد. بنابراین نمیشود اسم سفارشی روی فیلم گذاشت، چون همان طور که گفتم این فیلم در داخل مجموعه نیروی پدافند هوایی ارتش انجام شده و فقط بخشی از عوامل که باید کار را پیش میبردند به مجموعه دعوت شدند از جمله بنده که تهیهکننده بودم که البته نقشی در تولید نداشتم و زحمت آن با آقای جوکار بوده است. وی در پاسخ به انتقادهایی که به ساخت فیلم «هایپاور» پس از «منصور» میشود و در پاسخ به اینکه با وجود تعدد و تنوع چهرههای تأثیرگذار در جنگ، چرا باید از یک شخصیت، دو فیلم ساخته شود، میگوید: اگر گونه فیلم بیوگرافی باشد، بله یک فیلم کفایت میکند اما گاهی ممکن است سراغ موضوعات مختلفی برویم که قهرمانش یک نفر باشد مانند شهید ستاری. اینجا دیگر نمیتوانیم بگوییم یک فیلم راجع به این شهید ساخته شده و دیگر نباید فیلم بسازیم. ضمن اینکه در هایپاور هم چندان به زندگی شهید ستاری پرداخته نمیشود و بیشتر تمرکز روی یک اتفاق و عملیات است. در دوران جنگ وقتی هواپیماهای دشمن به مراکز ایران حمله میکردند بدون اینکه نگران باشند گلولهای به هواپیماهایشان اصابت کند، بمباران میکردند و میرفتند. خب در آن زمان ما در تحریم بودیم و امکانات نظامی در اختیارمان نبود، اما با نوآوری یکی از فرماندهان ارتش، در عملیات والفجر۸ توانستیم از این امکان استفاده کنیم و حدود ۸۰-۷۰ هواپیما ساقط شد و پس از آن تقریباً چنین عملیاتی علیه شهرهای خودمان نداشتیم.
ساختن چند فیلم از یک شخصیت منع هنری ندارد
وی در ادامه میافزاید: بنابراین قصه ما، قصه شهید ستاری نبود و اصل داستان درباره هایپاور و نوآوری شهید ستاری بود که با وجود مخالفتها و ممانعتها، عملیاتی را انجام داد و به پیروزی رسید. البته این نکته را هم باید متذکر شوم در شرایطی که ما میدانهای متعددی داریم که اصلاً سراغشان نرفتیم باید شخصیتها و موضوعات دیگری را هم مد نظر داشته باشیم، از این زاویه حرف درستی است اما به طور کلی پرداختن چندباره به یک شخص نه منع قانونی دارد نه منع هنری.
عظیمی در واکنش به اینکه ساختن چند فیلم درباره یک شخصیت واحد قیاسهایی را هم به وجود میآورد، همان طور که کارگردان هایپاور هم اظهاراتی مبنی بر توهین به شهید ستاری در فیلم منصور داشت و معتقد بود هایپاور نسخه بهتری است، این طور میگوید: درباره آن اظهارات بهتر است خود آقای محمدپور توضیح دهد اما به طور کلی تصورم این است که هر کسی از زاویه نگاه خودش فیلم میسازد و درست و غلط بودن آن بحث دیگری است. وقتی علی حاتمی «هزاردستان» را ساخت، میگفتند این روایت دیگری از تاریخ است و ایشان در پاسخ گفت: من روایت خودم را از تاریخ داشتهام!
این تهیهکننده در پاسخ به انتقادهایی که به انتخاب بازیگران همچون اتابک نادری در نقش شهید ستاری میشود، تصریح میکند: تهیهکننده معمولاً در این موارد ورود نمیکند اما با توجه به شرایط فیلم در آن زمان و هزینه تولید، به نظرم انتخابهای خوبی صورت گرفته است.
بودجه فیلم ناچیز بود
عظیمی در حالی که به مبلغ بودجه فیلم اشاره دقیقی نمیکند، توضیح میدهد: هایپاور بودجه بسیار پایینی داشت و تقریباً رقمش نزدیک به یک فیلم سینمایی کوچک است. آن چیزی که دوستان در پدافند هوایی ارتش ساختند یک کار داخلی و با هزینه بسیار کم بود که انصافاً نسبت به این هزینه، فیلم خوب و قابل قبولی ساخته شده است.
وی با ابراز امیدواری نسبت به دیده شدن هایپاور در اکران عمومی میگوید: انتظار دارم فیلم دیده شود اما توقع گیشه از آن ندارم. فقط میخواهم آن ظلمی که به خاطر ندانمکاری عدهای در پخش تلویزیونی به این فیلم شد را مردم ببینند و بدانند اعتراضهای من شخصی نبود. درستش این بود که فیلم ابتدا در سینما نمایش داده شود و سپس به تلویزیون بیاید. نه اینکه یک نسخه غلط را در نخستین نمایش فیلم روی آنتن بفرستند.
عظیمی در ادامه درباره دلایل این عجله برای پخش فیلم از تلویزیون یادآور میشود: تلویزیون هدفش این بود در آن ایام کنداکتور خوبی ببندد. از آن طرف بنیاد فارابی به عنوان حامی فیلم، به جای اینکه آن را طوری پخش کند که آسیب نبیند نسخه سینمایی را در اختیار تلویزیون قرار داد. حتی اگر فارابی میخواست بذل و بخشش هم بکند دستکم باید این موارد را رعایت میکرد، اما آنچنان شتابزده این فیلم را به پخش رساندند که متأسفانه ایرادهای بسیاری داشت.
مسئولیتی در قبال نقاط ضعف و قوت فیلم ندارم
وی در پایان تأکید کرد: یک بار دیگر میگویم این فیلم از صفر تا صد در حوزه نیروی پدافند هوایی ارتش ساخته شده و آقای جوکار، تهیهکننده اصلی آن بود و من هم در پایان پروژه به آن پیوستم و درباره کیفیت و یا نقاط ضعف آن هیچ مسئولیتی نداشته و ندارم.
نظر شما