اما گذشته از حفاظت میراث فرهنگی که با ثبت آن در حافظه جهانی میسر میشود، ثبت جهانی شدن آثار چه منافع و مزایایی دارد یا به دیگر سخن، چرا حائز اهمیت است؟
مزیتی برای کشور محسوب نمیشود!
مهدی حجت، رئیس پیشین سازمان میراثفرهنگی کشور به ما میگوید: ثبت جهانی میراث فرهنگی ایران مزیتی برای کشور محسوب نمیشود، چون از سوی سازمانهای بینالمللی بودجهای به کشورها برای حفظ و نگهداری این آثار اختصاص نمییاید.
به اعتقاد حجت، ثبت جهانی یا ملی میراث فرهنگی حتی مزیتی برای جذب گردشگران ندارد، چرا که هیچ گردشگری برای انتخاب مقصد سفر خود و یا پس از ورود به کشور مورد نظر، بررسی نمیکند این کشور چند اثر تاریخی، فرهنگی و یا طبیعی ثبت شده در فهرست میراث فرهنگی جهان دارد و آنچه در مورد میراث فرهنگی حائز اهمیت است، حفظ و مرمت بناها و آثار تاریخی یا حفاظت و نگهداری از آثار طبیعی است.
وی با بیان اینکه ثبت آثار در فهرست ملی یا جهانی به معنای ارزشمند بودن و همچنین ضرورت تثبیت و نگهداری از آنهاست، میافزاید: متأسفانه این موضوع در کشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفته است. با این حال، ثبت این میراث در سطح جهانی این مزیت را دارد که چون این میراث متعلق به همه مردم جهان است باید مورد حفاظت قرار گیرد، اما نهادهای بینالمللی مسئولیتی در حفظ و نگهداری آن ندارند و اگر مردم آن کشورها نتوانند از آنها مراقبت کنند از سوی نهادهای بینالمللی اعلام میشود اثر مورد نظر جزو میراث در معرض خطر است.
تفاوت ثبت ملی با ثبت جهانی میراث تاریخی
حجت در خصوص تفاوت ثبت ملی با ثبت جهانی میراث تاریخی اظهار میکند: ثبت ملی به این معناست که این اثر برای مردم و کشور ما دارای اهمیت است، در حالی که ثبت جهانی آثار تاریخی نشاندهنده اهمیت آن اثر برای همه مردم دنیاست. اما این نکته وجود دارد که چه ضرورتی دارد بخواهیم براساس تشخیص مرکز میراث جهانی یونسکو و اعضای شورای بینالمللی بناها و محوطههای تاریخی به اهمیت آثار تاریخی، فرهنگی، طبیعی و اجتماعی کشور پی ببریم؟ یعنی بدون نظر این مرکز این آثار برای مردم و مسئولان ما اهمیت ندارد و نمیتوانند در حفظ و نگهداری از آنها تلاش کنند؟ به طور حتم آنچه در مورد آثار تاریخی و طبیعی حائز اهمیت است حفاظت و نگهداری از آنهاست تا بتوانیم این گنجینه ارزشمند را همانگونه که از نسلهای گذشته به ارث بردهایم به دست نسلهای آینده برسانیم.
مؤلفهای مؤثر برای تثبیت جایگاه فرهنگی کشور
اما فاطمه داوری، مدیر ادارهکل حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی وزارت میراث فرهنگی در خصوص ثبت آثار کشور در گستره میراث جهانی دیدگاه متفاوتی دارد. او به ما میگوید: مهمترین وجه ثبت جهانی شدن یک اثر در پذیرش و احترام به ارزشهای یک اثر در سطح جهانی است. اثری که ثبت جهانی میشود، ارزشهای برجسته جهانی که توسط جامعه جهانی به رسمیت شناخته شده و مورد احترام قرار میگیرد را احراز کرده و در حقیقت یکی از مؤلفههای مؤثر بر جایگاه فرهنگی کشورها میزان برخورداری از آثاری است که ثبت جهانی شده است.
داوری میافزاید: ایران اکنون در زمره ۱۰کشور نخست دنیا در تعداد آثار ثبت جهانی است. ضمن آنکه جهانی شدن ثبت آثار موجب توجه مضاعف به حفاظت از اثر و جلب حمایتهای ملی و بینالمللی در این زمینه میشود. همچنین این جهانی شدن زمینه بسیار مؤثری را برای توسعه پذیرش گردشگری داخلی و خارجی و در پی آن بهرهگیری از ظرفیتهای توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جوامع میزبان فراهم میکند.
وی می گوید: نخستین گام در فرایند ثبت آثار، تدوین پرونده در چارچوبهای مشخصی است که طی آن احراز معیارهای ارزشی اثر باید محقق شود. پس از تدوین و ارسال این پروندهها به مرکز میراث جهانی یونسکو، این پروندهها در این مرکز و ایکوموس (شورای بینالمللی بناها و محوطههای تاریخی) بررسی و ارزیابی میدانی میشود که در هر مرحله ارزیابی ممکن است نیاز به رفع ایرادهای وارد شده باشد و پس از آن، پرونده در اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو که سالانه برگزار میشود، طرح میشود. در این مرحله لازم است از سوی شرکتهای عضو کمیته به تصویب برسد و این تصویب در حکم ثبت اثر در فهرست میراث جهانی است. هر کشور عضو فقط دارای یک سهمیه ثبت جهانی سالانه است.
مدیر اداره کل حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی وزارت میراث فرهنگی با اشاره به تفاوت ثبت ملی و جهانی آثار میافزاید: آثار ثبت ملی، شامل آثاری میشود که دارای ارزش و اهمیت ملی و محلی است و در قالب دستورالعملهای مشخص پس از تأیید شورای ثبت در فهرست ثبت ملی و فهرستهای ذیربط درج میشود. همه ثبتهای جهانی میراث فرهنگی و طبیعی نیز تحت کنوانسیون سال ۱۹۷۲حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان (یونسکو) انجام میشود. ایران طی قانون الحاق مصوب مجلس شورای وقت در سال۱۳۵۳ به این کنوانسیون ملحق شده است. در این کنوانسیون چند معیار ارزشی برای میراث فرهنگی و چند میراث ارزشی برای میراث طبیعی آمده و آثاری میتوانند ثبت جهانی شوند که حداقل یکی از این معیارها را احراز کنند. با این شرح، ثبت آثار ملی، وجه رسمیت دادن به آنچه ما میراث فرهنگی مینامیم را دارد و پس از ثبت، امکان حمایت و حفاظت از اثر در چارچوبهای قانونی و حتی تعزیری فراهم میشود.
داوری ادامه میدهد: تا پیش از برگزاری اجلاس امسال، ایران دارای ۲۶پرونده ثبت جهانی میراث فرهنگی و طبیعی بوده که ۲۴پرونده میراث فرهنگی در قالب ۴۷اثر و دو پرونده میراث طبیعی شامل بیابان لوت و جنگلهای هیرکانی بوده است. پهنه بیابان لوت در دو استان کرمان و سیستان و بلوچستان مستقر است و جنگلهای هیرکانی در استانهای گلستان، سمنان، مازندران و گیلان قرار دارد. در اجلاس امسال نیز پرونده کاروانسراهای ایرانی که شامل ۵۴کاروانسرا در ۲۴استان کشور است، به ثبت رسیده است.
تعرض به حریم و عرصه میراث جهانی
مجتبی گهستونی، فعال میراث فرهنگی و گردشگری نیز به ما میگوید: ثبت جهانی آثار تاریخی و طبیعی هر کشور نشاندهنده ویژگیهای برجسته آن اثر یا آثار در مقایسه با موارد مشابه آن در دیگر کشورها و یا منحصر بهفرد بودن آن اثر در تمام دنیاست و با نگاهی به برخی از آثار که ثبت جهانی شدهاند، میتوان به این مهم پی برد که در برخی مواقع فقط یک بنا ثبت جهانی نشده و مجموعهای از بناها در قالب یک پرونده ثبت جهانی شده که نشاندهنده تنوع و تعدد میراث فرهنگی ما در فهرست جهانی است واین مهم در معرفی ایران به سایر کشورها و بالابردن شاخصهای فرهنگی کشور بسیار ارزشمند است.
گهستونی با تأکید بر اهمیت حفظ و نگهداری میراث فرهنگی ملی و جهانی، اضافه میکند: در حفظ میراث ملی و جهانی نباید اجازه داد این آثار تحت تأثیر تعارض منافع قرار گیرد. متأسفانه اکنون برخی از آثاری که ثبت ملی و یا حتی جهانی شدهاند در شرایط بسیار بغرنجی قرار دارند، به عنوان نمونه پرونده «سازههای آبی تاریخی شوشتر» ازجمله آثاری است که ثبت جهانی شده، اما به دلیل آنکه در محدوده شهری قرار گرفته، با آنکه هنوز در حال بهرهبرداری است و نقش مؤثری در زندگی مردم دارد، در برخی از نقاط شاهد نادیده گرفتن قوانین و تعرض به حریم این سازهها هستیم و بیم آن میرود که حفاظت از این سازهها بهدرستی انجام نشود. یا «چغازنبیل» که نخستین اثر تاریخی ایران در فهرست میراث جهانی است و سال ۱۳۵۸ به ثبت جهانی رسیده، در تهدید پروژهها و طرحهای مختلف قرار دارد و این پروژهها در تلاشاند تأسیسات خود را در عرصه و حریم این میراث جهانی بنا کنند که البته خوشبختانه تا کنون موفق نشدهاند. با این حال، تلاش برای ساخت زیرگذر، پل و ساختوسازهای مسکونی از دیگر مواردی است که استانها و مناطق مختلف را در زمینه حفظ و حراست از آثار میراث فرهنگی و طبیعی، ملی و جهانی کرده است.
به اعتقاد این عضو هیئت مؤسس شورای تشکلهای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور، شایسته است نظام حاکمیتی و دولتی کشور، سایر نهادها و دستگاهها را با اختصاص بودجه کافی ملزم به رعایت قوانین ملی و جهانی میراث فرهنگی کند تا انگیزه کافی برای حراست، مرمت، احیا، حفظ و نگهداری از این آثار فراهم شود. زیرا ثبت ملی و جهانی آثار میراث فرهنگی به معنای پایان مسئولیت در برابر حفظ و حراست از آنها نیست و نباید اجازه داد در هیچ شرایطی به عرصه و حریم این آثار تجاوز شود.
نظر شما