تحولات منطقه

۱۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۵
کد خبر: ۹۲۲۷۶۲

هفته دوم اردیبهشت، علاقه‌مندانش در تهران، پنجاه و ششمین سال تولدش را جشن گرفتند. پیکان، البته آن‌قدر پیش ما ایرانی‌ها عزّ و قرب دارد که بشود دو هفته پس از جشن تولد برای بزرگداشتش مطلب نوشت.

بازنشستگی پس از موعد!
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
یادمان نرفته که پیکان، بیشتر از یک خودرو، فراتر از یک وسیله نقلیه بی‌جان و خیلی جاندارتر از چهارچرخه‌ای که کارش فقط جابه جا کردن آدم‌هاست، مثل یک رفیق شفیق، به کودکی‌مان شور و شعف داد، پا به پای جوان‌هایمان جوانی کرد، در میانسالی همه جا و همه جوره کنارمان بود، با پولداری و بی‌پولی‌مان ساخت و سرِ پیری عصای دستمان شد. «پیکان» در عزا و عروسی، شریک غم‌ها و شادی‌هایمان بود و یک عمر با ما زندگی کرد. 

هیلمن هانتر
اوایل دهه۴۰ خورشیدی، گروه صنعتی«روتس» در انگلیس، در رقابت با دیگر خودروسازان اروپایی کم آورده و داشت ورشکست می‌شد. ایرانی‌ها چند سالی می‌شد به فکر خودروسازی افتاده و مدتی هم روی مُخ «فیات» ایتالیایی کار کرده و گاهی دست به دامن آلمانی‌ها و فرانسوی‌ها شده بودند. وقتی خبر ورشکستگی «روتس» و زیرمجموعه‌اش «تالبوت» به گوش برادران «خیامی» و شرکت ایران‌ناسیونال رسید، فوری دست به کار شدند و توانستند برای تولید خودرو سواری با شرکت انگلیسی توافق کنند. سرانجام ساعت ۱۰ و نیم صبح ۲۳اردیبهشت ۱۳۴۶ تولید نخستین خودرو سواری در کارخانه «ایران ناسیونال» آغاز شد. البته واقعیت و درست‌ترش را اگر بخواهید باید برگردید به بیشتر از یک سال قبل که آخرین مدل خودرو انگلیسی «هیلمن هانتر» با شکل و شمایلی که در ایران اسمش را «پیکان» گذاشتیم تولید شده بود.

غروب غرور صنعتی
آن زمان مثل امروز رقیبان گردن کلفتی در بازار نداشت. از انصاف هم نگذریم «پیکان» با همه ایرادها و ضعف‌هایی که ممکن است با معیارهای امروزی برایش ردیف کنیم، خودرو همه کاره‌ای بود که هیچ وقت کار مردم را لنگ نمی‌گذاشت. قیمت مناسبی داشت، ساده و بی‌دنگ و فنگ بود، چند برابر ظرفیت اسمی و رسمی‌اش سرنشین سوار می‌کرد، لوازم یدکی پرمصرفش گاه حتی در بقالی‌های محل پیدا می‌شد و خلاصه همه‌جوره با توقعاتی که ما ایرانی‌ها از خودرو داشتیم کنار می‌آمد. در طول چند سال مدل‌های مختلف «دولوکس، لوکس، کار، جوانان و...» از آن تولید شد و به همین دلیل خیلی زود جایش را میان مردم باز کرد و به دلیل اولین بودنش در صنایع خودروسازی حکم غرور صنعتی آن روزهایمان را پیدا کرد. 
۱۰ سال بعد، قطعاتی مثل بدنه، رادیاتور، شیشه، کمک‌فنرها، سپر و... را خودمان می‌ساختیم و موتور، گیربکس و غیره‌اش را از تالبوت می خریدیم.
با پیروزی انقلاب، ایران‌ناسیونال، ایران‌خودرو شد اما پیکان، پیکان ماند. حتی در طول سال‌های بعد که رقیبان داخلی‌اش به دنیا آمدند باز هم همان پیکان قدیم بود بدون آپشن و با رُخ و چهره اساطیری!
سال۸۴ که بالاخره به موزه رفت، قرار بود بنشیند، خستگی در کند و شاهد رشد خودروسازیمان باشد. اما با وجود این، همان طور که قلبش دارد درون سینه محصولاتی مثل آریسان، روآ و... می تپد شاید آرام آرام برای حال و روز خودروسازی پنجاه و چندساله‌مان اشک می‌ریزد!


خبرنگار: مجید تربت‌زاده

منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.