پس از شکلگیری طوفان الاقصی و آغاز دور تازهای از مبارزات گروههای مقاومت فلسطینی با رژیم صهیونیستی، سوالاتی پیرامون نسبت این رخداد با مسائل مهدویت و موعودگرایی مطرح شده است و برخی این واقعه را به عنوان یکی از نشانههای ظهور مطرح میکنند.
درباره نشانههای ظهور مطالب و نکات زیادی مطرح شده است ولی اینکه عدهای هر واقعهای که رخ میدهد را به ظهور مرتبط میدانند مسئلهای است که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
در گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدرضا نجفینژاد از اساتید حوزه علمیه به طرح برخی از این پرسشها پرداختیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید؛
به نظر شما آیا میان اتفاقاتی که در سرزمین فلسطین در جریان است و ظهور امام عصر(عج) ارتباطی وجود دارد؟
مسئله مهدویت را میتوانیم در دو بخش متفاوت تحلیل کنیم. یکی اتفاقات قبل از دوره ظهور حضرت که به عنوان علائم ظهور از آنها تعبیر میشود، دوم اصل خود ظهور. در مورد اولی شبهه زیاد است و علائم را به محتومه و غیر محتومه تقسیم میکنند یعنی علاماتی که حتما اتفاق میافتد و علاماتی که ممکن است در لوح محو و اثبات جابجا شوند. بنابراین گفتوگو درباره علائم ظهور یک گفتوگوی ظنی و گمانهزنی است و بین خود علمای شیعه در مورد تعداد نشانهها و نحوه تحقق آنها اختلاف نظر وجود دارد ولی در مورد اصل مهدویت و ظهور هیچ کس تردید نمیکند و هیچ کس آن را بیربط به جریان یهود و اسرائیل نمیبیند. به جهت روایاتی که بیان شدهاند اماکن مقدسه که به امام زمان(عج) مربوط هستند عبارت است از مکه که محل تجلی حضرت است، کوفه که مقر سیاسی حکومت حضرت است و بیت المقدس که محل اقامه نماز حضرت است. پس اصل ظهور به مسئله فلسطین گره میخورد فارغ از اینکه جزء نشانههای منتهی به ظهور باشد یا نباشد.
شکست صهیونیسم و هموارسازی مسیر ظهور
یک نکته مهم این است که حضرت مهدی(عج) عصاره مجموعه اولیا و انبیا هستند یعنی مجموعه انبیا آمدند تا منتهی به آمدن خاتم انبیا شد و سلسله اوصیا هم آمدند تا خاتم اوصیا حضرت مهدی(عج) بیایند و غرض نهایی از بعثت همه انبیا و اولیا محقق شود. سیر ارسال انبیا هم سیر تکاملی بوده است یعنی هر پیامبری آمد، دینی که آورد از ادیان قبل از خودش کاملتر بود و به نوعی نسخکننده دین گذشته بود. پس هر دینی آمد کاملتر از دین قبل بود و از سویی ناسخ ادیان قبل بود. یکی از جریاناتی که نسبت به ادیان پس از خودش خیلی ایستادگی کرد آیین تحریفشده یهود بود، یعنی یهودیانِ معتقد به مکتب موسی باید مسیحی میشدند و بعد مسلمان میشدند ولی چون اینها سرسختترین و مقاومترین جریان هستند قطعا شکسته شدن اینها یکی از نشانههای بارز برای زمینهسازی ظهور حضرت است چون بیشترین مخالفت را اینها با همه ادیان بعد از خودشان داشتند؛ کما اینکه بیشترین جنگ را با مسیح داشتند، بیشترین مخالفت را با مسلمانها داشتند که قرآن از آنها با تعبیر «اشد الناس عداوه» یاد میکند و همچنین بیشترین دشمنی را با اهل بیت(ع) داشتند. امروز هم نگرانترین قوم برای تجلی امام زمان(عج) و ظهور آن حضرت همین یهودیان هستند که من فکر میکنم وقتی این مقاومت شکسته شود یکی از موانع بزرگ برای ظهور حضرت برداشته شده است.
پس اگر من بخواهم از فرمایشات شما نتیجهگیری کنم شما میفرمایید اینکه طوفان الاقصی و حوادث فلسطین را نشانه ظهور بدانیم یک امر ظنی و اختلافی است و نمیشود درباره آن صحبت کرد ولی شکست یهودیان زمینهساز ظهور است؟
بله؛ درست است.
گفتمانی چندسالی است در کشور شکل گرفته و آن بحث از عوامل زمینهساز ظهور است که ما امروزه زیاد میشنویم. مثلا برخی پیدایش داعش یا پیادهروی اربعین یا بیماری کرونا و اتفاقات فراگیری از این دست را به عنوان عوامل زمینهساز ظهور معرفی میکنند. لطفا توضیح بدهید ما چگونه میتوانیم تشخیص دهیم اتفاقاتی که پیرامون ما میافتد جزء عوامل زمینهساز ظهور هست یا خیر و ضابطه آن چیست؟
اتفاقاتی که در آخرالزمان میافتد هر کدام نقشی در ظهور حضرت دارند؛ جریانات باطل که میآیند ظلم و ستم را گسترش میدهند به نوعی ظهور را تسریع میکنند، چون روایت داریم ظهور زمانی اتفاق میافتد که مجموعهای از انسانهای عالم به درگاه خدا استغاثه میکنند منجی را بفرست یعنی نیاز ضروری همه بشریت میشود که یک شخصی بیاید و مردم را از ظلم نجات دهد. پس افرادی که در هر کجای عالم دارند ظلم و ستم را گسترش میدهند در خط تکوینی سیر الهی پیش میروند که نیاز به ظهور حجت را تقویت میکنند.
یعنی به نوعی زمینهساز ظهور هستند؟
حالا نگوییم آنها زمینهساز ظهور هستند ولی در سیر تکوینی مثل زخمی است که سر باز میکند تا انسان به فکر درمان آن بیفتد. در مقابل، یک جریان خاصی هستند که باید استقبالکنندگان از حضرت حجت باشند که در روایت از آن به تکمیل عدد یاران حضرت تعبیر شده است. در روایت داریم که حضرت سه سپاه دارند یک سپاه خاص که همان 313 نفر هستند، یک لشکر 10 هزار نفره از جوانان شیعه و یک سپاه عام از مجموعه افراد عالم که دعوت حضرت را لبیک میگویند. حتی در روایت داریم بیشترین قومی که حضرت را حمایت میکنند مسیحیان هستند چون آنها ظهور منجی را در آیین خودشان ضروری میدانند. این جریان میخواهند به عنوان یاوران حضرت مهدی(عج) بایستند و هم انتقام ظلمهای گذشته را بگیرند، هم برای ظهور آن حضرت زمینهسازی کنند. زمینهسازی اصلی را اینها انجام میدهند.
روایت داریم باور اینها به امام مهدی(عج) در عصر غیبت به حدی است که انگار ظهور اتفاق افتاده است و هر لحظه خود را مقابل چشمان حضرت میبینند و غیبت و ظهور برایشان یکی است. بیان حضرت سجاد(ع) این است: «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ» یعنی مردم زمان او که معتقد به امامت وی میباشند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند، زیرا خداوند عقل و فهمی به آنها داده که غیبت در نزد آنها حکم مشاهده را دارد.
الآن ما برخی از این افراد را میبینیم که روحیه استقامت، صلابت، ایستادگی و مقاومت تا آخرین نفس را آنقدر در خودشان تقویت کردند که ما در عهد ائمه هم نمیدیدیم کسی اینقدر دینش قوی شده باشد. اینها زمینهساز اصلی ظهور امام زمان(عج) هستند.
یک مسئله دیگری که مطرح میشود و البته شما هم به آن اشاره کردید این است که بین نابودی دولت اسرائیل و مسئله ظهور ارتباطی وجود دارد یا خیر چون روایتی هست که امام زمان(عج) پس از ظهور به جنگ با یهودیان میپردازد. آیا این روایت صحیح است و اگر صحیح است چرا حضرت به مبارزه با یهودیان میپردازد؟
این تعابیری که ما میگوییم تعابیر عامیانه است. وقتی از نابودی اسرائیل صحبت میکنیم باید ببینیم نابودی را چه معنا میکنیم. به نظر من آن حاکمیتی که آنها برای خودشان ترسیم کردند هیچ وقت در عالم محقق نمیشود قرآن هم میفرماید: «کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ؛ هر بار که آتشی برای پیکار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت و در زمین برای فساد میکوشند و خدا مفسدان را دوست نمیدارد».
شکست قدرت یهودیان هنگام ظهور
به این معنا که حاکمیت و قدرتی داشته باشند و به عنوان عنصر برتر مقابل امام زمان(عج) بایستند که شکست آنها منتهی به ظهور شود بعید میدانم ولی به عنوان یکی از شاخههای عناد همیشه بودند، در آستانه ظهور هم هستند، بعد از ظهور هم هستند؛ یعنی اینطور نیست که وقتی حضرت ظهور کرد تمام آنها را ریشهکن کند. در واقع پس از ظهور قدرت فتنهگری آنها در عالم از بین میرود و تحت غلبه ولایت کلیه امام قرار میگیرند.
پس جریان یهود همیشه بوده و هست و حتی ممکن است به عنوان یک اقلیت ضعیف در ایام ظهور هم ادامه پیدا کند البته حضرت مخالفت جدی با آنها دارند و آنها را سرکوب میکنند. اینها همیشه تلاش کردند که قدرت مطلق را در اختیار بگیرند ولی همیشه شکست خوردند ولی در ایام غیبت توفیقات آنها بیشتر بوده است که از تبعات نبود ولی الهی است ولی در آستانه ظهور این قدرت تضعیف میشود. در روایات هم داریم قبل از ظهور با آمدن برخی شخصیتهای ممتاز عالم مثل سید خراسانی یا همان سید حسنی خیلی از طاغوتها شکسته میشوند و اینطور نیست که همه آنها را خود امام زمان(عج) از بین ببرد. البته اگر خود حضرت هم از بین ببرد به معنای اینکه کلشان اعدام شوند نیست و پس از ظهور حضرت نیز یهودیانی حضور دارند که به دین خود پایبند هستند.
نظر شما