به گزارش قدس آنلاین، به نظر میرسد ایالات متحده در مارپیچ گردبادمانند از حملات و ضدحملات با گروههای مورد حمایت ایران در خاورمیانه قرار دارد. این مارپیچ در ۱۷ اکتبر با حملاتی شامل پهپادها و شلیک غیرمستقیم به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و سوریه آغاز شد و ایالات متحده تاکنون دو بار، در ۲۶ اکتبر و ۸ نوامبر پاسخ داده است.
در ۸ نوامبر به «یک تأسیسات ذخیره سلاح» در شرق سوریه «که توسط سپاه پاسداران و گروههای وابسته به آن استفاده میشد» حمله شد اما اثر بازدارندگی مشکوک بود، زیرا حملات به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه ادامه پیدا کرد. حمله هوایی ۸ نوامبر ایالات متحده ممکن است منجر به تلفات کارکنان وابسته به سپاه نیز شده باشد، اگرچه پنتاگون تأکید میکند به غیرنظامیان آسیبی نرسیده است. با وجود حملات متوالی و متقابل به نظر میرسد هیچ یک از طرفین، ایالات متحده و اسرائیل از یک سو و ایران و گروههایی که از آنها حمایت میکند از سوی دیگر خواهان تشدید تنشهای منطقهای بزرگ نیستند اما با ادامه جنگ در غزه، خطر این اتفاق افزایش خواهد یافت.
«المقاومه الاسلامیه» مسئولیت بیشتر حملات به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه را بر عهده گرفته است. گروههای اصلی عراقی در این ائتلاف عبارتاند از کتائب حزبالله، النجبا، کتائب سیدالشهدا، عصائب اهل الحق و سازمان بدر که به گفته ناظران، تنها سه نهاد اول در حملات به آمریکا شرکت کردهاند. تاکنون دو گروه اخیر خود را به تشویق در عملیات محدود کردهاند.
اگرچه به نظر میرسد بسیاری از حملات به نیروهای آمریکایی از عراق سرچشمه گرفته و برخی دیگر از داخل سوریه انجام شده است، در این راستا دولت بایدن به الگوی اخیر خود در خودداری از گروههای حمله در عراق ادامه داده و احتیاط آن احتمالاً ناشی از تمایل به حفظ روابط خوب با بغداد است. واشنگتن میخواهد از سناریویی اجتناب کند که در آن دولت عراق ممکن است تحت فشار سیاسی داخلی قرار بگیرد تا از آمریکا بخواهد نیروهایش را از این کشور خارج کند.
در سوریه مشخص نیست سربازان آمریکایی در التنف قصد دارند دقیقاً چه مأموریتی را انجام دهند. اگرچه واشنگتن آنها را به عنوان بخشی از کمپین ضدداعش اعزام کرد.
چرا درگیریهای کنونی ایران و آمریکا مهم است؟
یک اشتباه محاسباتی یا یک اشتباه میتواند منجر به تشدید تنش قابل توجهی شود. برای مثال اگر نیروهای ایالات متحده شروع به گرفتن تلفات قابل توجهی از طریق حملات بیشتر کنند، انتقام مستقیم از ایالات متحده توسط نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک پاسخ کاملاً قابل تصور است. پویایی حاصل ممکن است منجر به درگیری گستردهتر میان آمریکا و اسرائیل از یک سو و ایران و «محور مقاومت» شود.
واشنگتن هم به تهران نشان داده که میخواهد تنشزدایی کند و هم به دنبال تقویت قدرت است. همان طور که حملات به نیروهای ایالات متحده ادامه داشت، بنا بر گزارشها تلاش کرد به تهران هشدار دهد که آنها را متوقف کند. همچنین تصریح کرده است که ایران را مسئول حملات به نیروهای آمریکایی، چه توسط نیروهای دولتی و چه گروههای مورد حمایت ایران میداند.
ایران به نوبه خود به اسرائیل هشدار داده عملیات زمینی خود را در غزه گسترش ندهد، در حالی که به ایالات متحده نیز هشدار داده حمایتش از کمپین اسرائیل میتواند مقدمهای برای رویارویی منطقهای باشد که شبکه شریکان خود را در طول دههها پرورش داده است.
با وجود این، ایران و حزبالله میتوانند تصمیم بگیرند که باید ریسکهای تشدیدکننده قابل توجهی را متحمل شوند، زیرا معتقدند «محور» تهران در حاشیه باقی بماند در حالی که تلفات غیرنظامی در غزه افزایش مییابد و یک متحد محلی دیگر - حماس - به طور قابل توجهی ضعیفتر میشود. بیرون ماندن بر اساس این منطق، محدودیتهای «محور» را در بسیج برای حمایت از اعضایش آشکار میکند. با این حال، در این مرحله مشخص نیست چه چیزی میتواند ایران و متحدانش در عراق، لبنان، سوریه و یمن را به سمت فراتر از اقدامهای تحریکآمیز تنظیم شده و پاسخی پرمخاطرهتر و قویتر سوق دهد. در عین حال، عاقلانهتر این است که تهران و واشنگتن هر دو به دنبال فرصتهایی برای کاهش تنش باشند.
نظر شما