تحولات لبنان و فلسطین

۲۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۶
کد خبر: 937560

تاکید دارد که پیرترین بازیگر ایران نیست و گویا این ادعا در برخی منابع اینترنتی به اشتباه منتشر شده است. به تاریخ امروز در تقویم هنر و تایید خودش، زادروز اردشیر کاظمی است؛ پیرمرد شیرین فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی که در در عین جدیت، با طنز نهفته در چهره‌ و حرکاتش همه را شیفته خود می‌کند.

تنها باری که اردشیر کاظمی خندید!

به گزارش قدس آنلاین، اوایل امسال اردشیر کاظمی در گفت وگویی تاکید کرد که «همه مرا پیرترین بازیگر ایران خطاب می‌کنند اما باور کنید اشتباه است و من پیرترین نیستم!» کاظمی که همیشه با چهره صامتش و در کمال جدیت مخاطب را می‌خنداند، در آن روزها در حال استراحت بود اما می‌گفت اگر کار خوبی پیشنهاد شود بازی می‌کنم؛ خستگی و کهولت سن برایم معنی ندارد.

اغلبِ ما او را به عنوان مسن‌ترین بازیگر سینما و تلویزیون ایران می‌شناختیم و تاریخ تولدش در بسیاری از رسانه‌ها سال ۱۲۹۹ قید شده بود؛ با این حساب ۱۰۲ سال را باید رد کرده باشد؛ اما وقتی این نکته را با او در میان گذاشتیم، بی‌درنگ پاسخ داد: من متولد ۲۹ آبان ۱۳۱۷ هستم. نمی‌دانم چرا به اشتباه تاریخ تولدم اینگونه در همه جا عنوان شده است. نمی‌دانم می‌شود اصلاح کرد یا خیر. همه به من می‌گویند پیرترین بازیگر اما من پیر نیستم. 

او ادامه داد: البته مردم به من لطف دارند و مرا دوست دارند. من هم همه را دوست دارم اما لطفا شما بگویید که من پیرترین نیستم.

کاظمی با سریال «یادداشت‌های کودکی» پریسا بخت‌آور (همسر اصغر فرهادی) در سال ۱۳۸۰ وارد عرصه بازیگری شد و پس از آن در «قارچ سمی» رسول ملاقلی پور بازی کرد. همکاری او با بخت‌آور بعدها در «دایره زنگی» هم تکرار شد. 

او در این سال‌ها حضوری فعال در سریال‌های سروش صحت داشته است. برای او حساب سروش صحت با همه جداست؛ «من در این سال‌ها با کارگردان‌های زیادی کار کرده‌ام. افرادی مثل سروش صحت، کیانوش عیاری، محمدحسین لطیفی و خیلی‌های دیگر؛ سال‌هاست در این عرصه مشغولم چه سینما و چه تلویزیون اما از میان همه این‌ها با سروش خیلی راحتم. سروش حسابش از بقیه جداست. او را دوستش دارم و خیلی راحتم.»

او در واکنش به این جمله که شما علیرغم چهره جدی‌تان در کارهای طنز زیادی حضور داشته‌اید اما خنده‌تان را نمی‌بینیم، اینگونه گفت: ژانرِ کار تفاوتی برایم ندارد. من کلا با دوربین راحتم، طنز و غیر طنز هم ندارد اما اصولا نمی‌خندم. فقط در یک سکانس از سریال «دودکش» به یاد دارم که خندیدم که آن هم مربوط به سکانس رقصیدن در کنار بهنام تشکر و هومن برق نورد بود که با این دوستان هم بسیار راحتم و دوستشان دارم.

کاظمی سپس تاکید کرد: من خیلی اهل مصاحبه و مطرح شدن نیستم؛ چراکه معتقدم عددی نیستم. من خودم را خاک پای بقیه می‌دانم و آنقدر مهم نیستم که بخواهم خودم را مطرح کنم. شما هم به من لطف داشتید که انتخابم کردید. مردم هم به من لطف و محبت بسیاری دارند.

در پایان به آرزوهایش اشاره کرد و با خنده‌ای کوتاه و معنادار گفت: دیگر هیچ نمی‌خواهم. جوان‌ها باید آرزو کنند از ما که گذشت. خدا کند جوانان ما چیزی بارشان باشد ما دیگر آرزویی نداریم. همه چیز برای جوانان باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.