خودش بزرگترین کملطفی به شخص شخیص «ساعت» است که همین چند روز پیش برخی رسانهها از نقش آن در شکلدهی به تمدن بشری گفتند و نوشتند.
شرقی و غربی
چند دقیقه با خودتان فکر کنید... چند نفر از اطرافیانتان را میشناسید که از ساعت مچی به طور مدام استفاده میکنند؟ خودتان آیا ساعت مچی یا جیبی دارید؟ طی یک هفته گذشته چندبار مجبور شدهاید برای وقتدانی و وقتشناسی به ساعت مچی، جیبی یا دیواری متوسل شوید؟ حالا کوک کردن ساعت رومیزی برای بیدار شدن و... که این روزها به نوستالژی تبدیل شده، بماند!
شک ندارم بعد از پاسخ به این پرسشها، انگشت اتهام «بیخیال ساعت شدن» را به سمت پیشرفت فناوری و این جورچیزها میگیرید و کماکان معتقدید: کدام آدم عاقلی وقتی توی گوشیاش ساعت، تایمر، هشدار بیدارباش و... دارد، خودش را اسیر ساعت مچی، دیواری و لبطاقچهای میکند؟
با پاسختان صد درصد موافقم، اما با این اعتقاد احتمالیتان که نقش ساعت در زندگی امروزیها کم و یا بیاهمیت شده موافق نیستم. چون ساعتها چه روی گوشی تلفن همراه، چه به صورت تزئینی و چه در انواع پیشرفته با کاربردهای کاملاً علمی، هنوز نقش اساسی در زندگی و همه چیز انسانها دارند. حالا بیایید نگاهی به تاریخچه ساعت و نقشآفرینی آن در شکلگیری تمدنها
بیندازیم.
اگر تاریخچه ساعت و ساعتسازی را جستوجو کنید با دو رویکرد و نگاه روبهرو میشوید. در نگاه اول که اتفاقاً رایجتر هم هست و مطالب تازه هم درباره نقش ساعت در شکلدهی به تمدن بشری خیلی تأکید دارند، این است که اصولاً نقش اصلی را در تکامل ساعت غربیها، دانشمندان و صنعتگران مغربزمین داشتهاند. با این نگاه، آدمهای این سوی کره خاکی از مصریان بگیرید تا ایرانیها و چینیها هم در آغاز کار، چند نخود در دیگ ساعتپزی و ساعتسازی انداختهاند.
فراموش نکنیم!
مثلاً به این مطالب توجه کنید: «طبق سوابق تاریخی تاریخچه پیدایش ساعت و اختراع اولین ساعت ساخت بشر به ۳هزارو۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و مصریان مربوط میشود... با وجود اینکه مدلهای اولیه ساعتهای خورشیدی در بابل ساخته شدند، در نهایت دانشمندان مصری با ایده گرفتن از اختراع آنان، به توسعه ساعتها کمک کردند... بزرگترین دوره نوآوری ساعت آفتابی در یونان اتفاق افتاد. چینیها و ایرانیان باستان نیز ازجمله افرادی بودند که از اختراع ساعتهای خورشیدی استقبال کردند و برای تعیین زمان از آنها استفاده میکردند...».
چند دقیقه با خودتان فکر کنید... چند نفر از اطرافیانتان را میشناسید که از ساعت مچی به طور مدام استفاده میکنند؟ خودتان آیا ساعت مچی یا جیبی دارید؟ طی یک هفته گذشته چندبار مجبور شدهاید برای وقتدانی و وقتشناسی به ساعت مچی، جیبی یا دیواری متوسل شوید؟ حالا کوک کردن ساعت رومیزی برای بیدار شدن و... که این روزها به نوستالژی تبدیل شده، بماند!
شک ندارم بعد از پاسخ به این پرسشها، انگشت اتهام «بیخیال ساعت شدن» را به سمت پیشرفت فناوری و این جورچیزها میگیرید و کماکان معتقدید: کدام آدم عاقلی وقتی توی گوشیاش ساعت، تایمر، هشدار بیدارباش و... دارد، خودش را اسیر ساعت مچی، دیواری و لبطاقچهای میکند؟
با پاسختان صد درصد موافقم، اما با این اعتقاد احتمالیتان که نقش ساعت در زندگی امروزیها کم و یا بیاهمیت شده موافق نیستم. چون ساعتها چه روی گوشی تلفن همراه، چه به صورت تزئینی و چه در انواع پیشرفته با کاربردهای کاملاً علمی، هنوز نقش اساسی در زندگی و همه چیز انسانها دارند. حالا بیایید نگاهی به تاریخچه ساعت و نقشآفرینی آن در شکلگیری تمدنها
بیندازیم.
اگر تاریخچه ساعت و ساعتسازی را جستوجو کنید با دو رویکرد و نگاه روبهرو میشوید. در نگاه اول که اتفاقاً رایجتر هم هست و مطالب تازه هم درباره نقش ساعت در شکلدهی به تمدن بشری خیلی تأکید دارند، این است که اصولاً نقش اصلی را در تکامل ساعت غربیها، دانشمندان و صنعتگران مغربزمین داشتهاند. با این نگاه، آدمهای این سوی کره خاکی از مصریان بگیرید تا ایرانیها و چینیها هم در آغاز کار، چند نخود در دیگ ساعتپزی و ساعتسازی انداختهاند.
فراموش نکنیم!
مثلاً به این مطالب توجه کنید: «طبق سوابق تاریخی تاریخچه پیدایش ساعت و اختراع اولین ساعت ساخت بشر به ۳هزارو۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و مصریان مربوط میشود... با وجود اینکه مدلهای اولیه ساعتهای خورشیدی در بابل ساخته شدند، در نهایت دانشمندان مصری با ایده گرفتن از اختراع آنان، به توسعه ساعتها کمک کردند... بزرگترین دوره نوآوری ساعت آفتابی در یونان اتفاق افتاد. چینیها و ایرانیان باستان نیز ازجمله افرادی بودند که از اختراع ساعتهای خورشیدی استقبال کردند و برای تعیین زمان از آنها استفاده میکردند...».
ایندست مطالب که حتی پیشینه وقتشناسی و ساعتدوستی بشر را به ۱۰ یا ۱۵ هزار سال قبل هم میرسانند، فقط تاریخچه پیدایش ساعت را میگویند و زمانی اگر حرف از تکامل ساعت و ساعتسازی میشود نگاهشان بیشتر به غرب و تحولات و تلاشهای دانشمندان مغربزمین است. مثلاً: «... از قرن ۱۶ میلادی، ابزار مکانیکی راه خود را به لابراتوارهای صنعت پیدا کردند و ساعتهای پاندولی و زنجیری در اروپا ساخته شدند تا عصر جدیدی را در عرصه سنجش زمان رقم بزنند... اولین ساعت مکانیکی توسط انگلیسیها در سال ۱۲۷۵ اختراع شد. در آن زمان، این ساعتها بسیار اساسی بودند و تنها کاری که میتوانستند انجام دهند این بود که درهر ساعت زنگ بزنند...».
البته که نه میشود منکر نقش ساعت در تکامل تمدن بشری شد و نه منکر نقش غرب در تکامل ساعت. تأثیر کلیساها و تأکیدشان بر وقتشناسی را هم نمیشود در این زمینه نادیده گرفت. بعدها انقلاب صنعتی و بعدترها فناوریهای جدید و دیجیتال و... هم که بهشدت ساعت و ساعتسازی را متحول کردند. اما آنچه این وسط کمتر دربارهاش حرف زده شده، نوع نگاه دوم به ماجراست که اصرار دارد نمیشود نقش سرزمینهای اسلامی و دانشمندان مسلمان را در تحول ساعتسازی در دوره تمدن اسلامی فراموش کرد.
از ساعت آبی تا مکانیکی
یک نمونهاش برادران معروف به «بنوموسی» و پدرشان موسیبن شاکر که منجمان و مهندسان اعجوبه قرن سوم هجری برابر با قرن ۹ میلادی هستند. پروفسور «زیگرید هونکه» شرقشناس آلمانی (مورخ، پژوهشگر) در یکی از کتابهایش مینویسد:
«احمد بن موسی، همراه دیگر برادرش، محمد یک ساعت فلزی مسی بسیار بزرگ ساخت. محمد، طلوع و افول ستارگان معروف را چه در شبانهروز و چه در طول سال محاسبه کرده و احمد این محاسبه پیچیده برادرش را روی دستگاهی که با هوشمندی و ظرافت بسیار ساخته بود، ثبت و تعبیه کرد... این دستگاه فرم کروی داشت و ستارگان و همچنین منطقه البروج بر آن رسم شده بود. دارای موتوری بود که بهوسیله فشار آب حرکت میکرد...».
در سال ۸۰۷ میلادی، سفیری به نام «عبدالله» نمونهای از ساعتهای زنگدار را به رسم هدیه به دربار «کارل کبیر»، قیصر فرانک میآورد و اروپایی را حسابی حیرتزده میکند. ساعتی که می گویند آبی بوده و ۱۲ گوی فلزی آن هر یک ساعت یک بار داخل ظرفی فلزی میافتاده و صدای زنگ را تولید میکردهاند.
پروفسور «فوآد سزگین» مدیر انستیتو و موزه علوم و تمدن اسلامی دانشگاه گوته فرانکفورت هم اسنادی درباره اولین ساعتهای مکانیکی ساخت مسلمانان رو کرده است. طبق این سند مورخی به نام «صفیالدین حلی» که در نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی زندگی میکرده از ساعتی در خانه ستارهشناس مشهور «ابن شاطر» خبر میدهد که بدون نیاز به انرژی، بیوقفه کار
میکرده است.
خبرنگار: مجید تربتزاده
البته که نه میشود منکر نقش ساعت در تکامل تمدن بشری شد و نه منکر نقش غرب در تکامل ساعت. تأثیر کلیساها و تأکیدشان بر وقتشناسی را هم نمیشود در این زمینه نادیده گرفت. بعدها انقلاب صنعتی و بعدترها فناوریهای جدید و دیجیتال و... هم که بهشدت ساعت و ساعتسازی را متحول کردند. اما آنچه این وسط کمتر دربارهاش حرف زده شده، نوع نگاه دوم به ماجراست که اصرار دارد نمیشود نقش سرزمینهای اسلامی و دانشمندان مسلمان را در تحول ساعتسازی در دوره تمدن اسلامی فراموش کرد.
از ساعت آبی تا مکانیکی
یک نمونهاش برادران معروف به «بنوموسی» و پدرشان موسیبن شاکر که منجمان و مهندسان اعجوبه قرن سوم هجری برابر با قرن ۹ میلادی هستند. پروفسور «زیگرید هونکه» شرقشناس آلمانی (مورخ، پژوهشگر) در یکی از کتابهایش مینویسد:
«احمد بن موسی، همراه دیگر برادرش، محمد یک ساعت فلزی مسی بسیار بزرگ ساخت. محمد، طلوع و افول ستارگان معروف را چه در شبانهروز و چه در طول سال محاسبه کرده و احمد این محاسبه پیچیده برادرش را روی دستگاهی که با هوشمندی و ظرافت بسیار ساخته بود، ثبت و تعبیه کرد... این دستگاه فرم کروی داشت و ستارگان و همچنین منطقه البروج بر آن رسم شده بود. دارای موتوری بود که بهوسیله فشار آب حرکت میکرد...».
در سال ۸۰۷ میلادی، سفیری به نام «عبدالله» نمونهای از ساعتهای زنگدار را به رسم هدیه به دربار «کارل کبیر»، قیصر فرانک میآورد و اروپایی را حسابی حیرتزده میکند. ساعتی که می گویند آبی بوده و ۱۲ گوی فلزی آن هر یک ساعت یک بار داخل ظرفی فلزی میافتاده و صدای زنگ را تولید میکردهاند.
پروفسور «فوآد سزگین» مدیر انستیتو و موزه علوم و تمدن اسلامی دانشگاه گوته فرانکفورت هم اسنادی درباره اولین ساعتهای مکانیکی ساخت مسلمانان رو کرده است. طبق این سند مورخی به نام «صفیالدین حلی» که در نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی زندگی میکرده از ساعتی در خانه ستارهشناس مشهور «ابن شاطر» خبر میدهد که بدون نیاز به انرژی، بیوقفه کار
میکرده است.
خبرنگار: مجید تربتزاده
نظر شما