در یادداشتی که حجتالاسلام عباس جعفری فراهانی در اختیار ما گذاشته است، نیم نگاهی به حوادث و رخدادهای دوران پر فراز و نشیب زندگانی آن حضرت خواهیم داشت.
۱. علم و کمالات اخلاقی امام هادی علیه السلام
حضرت امام هادی(ع)، در خاندانِ پاک نبوت و امامت رشد و تربیت یافت. پس از شهادت امام جواد(ع)، امام هادی(ع) در سن هشت سالگی منصب امامت را عهده دار شد که نمونهای کامل از رشد علمی و معنوی آن بزرگوار و واضحترین دلیل بر حقّانیت خط و جریان اهل بیت رسالت(ع) در ادعای وصایت و خلافت و جانشین پیامبر اسلام(ص) و رهبری و هدایت امت اسلامی میباشد. ابن شهرآشوب در توصیف امام هادی(ع) مینویسد: چهرهاش از همهی مردم جاذبتر، و گفتارش از همه صادقتر بود. در ملاحت و کمال از همه برتر بود. وقتی سخن میگفت، نورانیتش افزون و وقتی سکوت میکرد، هیبت و وقارش بالا میرفت.
ابن حجر میگوید: ابوالحسن الثالث،علی بن محمد الهادی در علم و سخاوت وارث پدرش محمد بن علی الجواد بود.
ابن صباغ مالکی مینویسد: …هر فضیلتی که گفته شود او زینت بخش آن هست، هر ستایشی که به عمل آید تفصیل و اجمالش نزد اوست. نفس او پاک و مهذّب و اخلاقش نیکو و رفتارش پسندیده است.
سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی میگوید: به متوکل گفته شد، در منزل علی بن محمد الهادی، سلاح ذخیره شده و قصد خلافت دارد…. او مأمور فرستاد و شبانه به منزل آن حضرت، حمله شد ولی او را دیدند که لباسی از پشم بر سر کشیده و رو به قبله روی شن و سنگ ریزه نشسته و مشغول قرائت قرآن و زمزمه آیات وعد و وعید الهی بود…. متوکل پشیمان شد و دستور داد مبلغ ۴۰۰۰ دینار بدهکاری و قرض حضرت را بپردازند.
2.اوضاع سیاسی، اجتماعی عصر امام هادی(ع)
مهمترین ویژگیهای خلافت عباسیان در عصر امام هادی(ع) عبارت بود از:
الف) زوال هیبت و عظمت خلافت
تسلط بردگان و ترکان بر دستگاه خلافت یکی از نشانههای آن بود. خلیفه بیشتر مقام تشریفاتی داشت ولی با این وضع هرگاه خطری متوجه دستگاه خلافت میباشد همه وابستگان، دستگاه در دفاع از آن و مقابله با مخالفان متحد میشدند.
ب) خوش گذرانی و هوس رانی درباریان:
شب نشینیها، خوشگذاریها، عیش و نوشها و ریخت و پاشهای درباریان و وابستگان به حکومت به اوج خود رسید بود و در یک کلمه، میتوان گفت: خلافت اسلامی غرق در فساد و گناه بود. صفحات تاریخ اسلام، اخبار آن را ضبط کرده است.
ج) گسترش نهضتهای علویان:
تلاش و کوشش عباسیان در ایجاد نفرت مردم به علویان و سادات و سرکوب شدید مخالفان به نتیجه بود، علویان با جدیت دعوت به «برگزیدگان آل محمد(ص)» را در نهان و آشکار تبلیغ میکردند و علی رغم کنترل مرکزیت سامراء و کنترل آمد و رفت و ارتباط با امام هادی(ع)، نهضتها و شورشهای اعتراض گونه به فساد و انحراف دستگاه خلافت در مناطق مختلف مشاهده میباشد، به طوری که در فاصله سال ۲۱۹ هجری، ۲۷۰ هجری، آمار ۱۸ قیام و شورش علوی و غیر علوی ضبط شده است. اگر چه با کمی جمعیت انقلابیون و کمتر امکانات و ساز و برگ جنگی و قساوت دستگاه خلافت عباسی تمامی این قیامها با شکست مواجه میشد.
۳- علت اساسی شکست قیامهای علویان
الف) ضعف رهبری و فرماندهی: رهبران برنامه کاملی در مبارزه خود و چگونگی آن نداشتند. طبیعی است وقتی قیام و شورشی، بدون برنامه کامل و هدفمند آغاز شود، با فشار حکومت نسبتاً قوی و نیرومند به هم میریزد و ادامه آن ممکن نخواهد بود. با توجه به اینکه امام هادی(ع) به علت فشار حکومت عباسی، مجبور بود برنامه خود را مخفی دنبال کند و از طرف دیگر امام هادی(ع) در زندان و محاصره دشمن بود و قادر به هدایت علنی قیامها نبود.
ب)رنگ و چهره قیامها صد درصد اسلامی و با رهبری و مدیریت مذهبی و الهی نبود، بدیهی است هر نهضت و قیامی که زنگ و بوی الهی و اخلاص در آن نباشد، مورد تأیید رهبران الهی و امامان معصوم(ع) هم واقع نمیشد و قطعاً به موفقیت نمیرسید. البته در این قیامها، بعضی از یاران مخلص و شیعیان امام(ع) هم حضور داشتند ولی تعداد آنها اندک بود و غالب مبارزین با اهداف غیر الهی و بیشتر با هدف شکست دادن عباسیان و به دست آوردن آزادی و رها شدن از ظلم و ستم بنی عباس و رسیدن به قدرت دنیوی بود.
4.شبکه پیچیده و دقیق وکالت
شبکه ارتباطی و مخفی وکالت، شیوهای ابتکاری از سوی امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) جهت برقراری ارتباط منطقی و حساب شده با نمایندگان و کارگزاران خود در مناطق مختلف جامعهی اسلامی [که تحت سلطه حاکمیت عباسیان بودند و تمامی رفتار و اعمال شیعیان زیر نظر و کنترل مأموران حکومت بود] تأسیس شد. هدف اصلی این تشکیلات سازمان یافته، جمعآوری خمس، زکات، نذورات و هدایا از سوی شیعیان و علاقهمندان خاندان عصمت و طهارت(ع) بود که توسط وکلاء و نمایندگان یعنی جمعآوری و خدمت امام هادی(ع) ارسال میشد. از سوی دیگر این شبکه مأموریت داشت تمامی سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان و سایر مسلمانان را جمعآوری و پاسخ آنها را از امام هادی(ع) دریافت و تحویل آنان دهد. فقدان تماس مستقیم بین امام هادی(ع) و پیروانش، نقش سیاسی، مذهبی شبکه وکالت و وکلاء را بالا برده بود، به نحوی که کارگزاران امام(ع) مسئولیت بیشتری در گردش امور ایفا میکردند و تجربههای فراوانی را در سازمان دهی شیعیان و خنثی نمودن توطئههای مخالفان جریان امامت منصوص به دست آوردند. این شبکه نواحی بغداد، مدائن، کوفه، بصره، اهواز، قم، همدان، یمن و حجاز را فرا گرفته بود. امام هادی(ع) با حساسیت تمام فعالیت این شبکه و وکلای خود را کنترل و مکاتبات لازم را با آنها انجام میدادند. برای نمونه حضرت هادی(ع) در سال ۲۳۲ هجری، طی نامهای به «علی بن بلال» وکیل خود در بغداد نوشت: من «ابوعلی بن راشد به جای «علی بن حسین بن عبد ربه» منصوب کردم. چون او دارای صلاحیت لازم و هیچ کس بر او تقدم ندارد…
5.انتقال امام هادی(ع) از مدینه به سامراء
پس از گزارش فرماندار مدینه به متوکل مبنی بر خطرناک بودن حضور امام هادی(ع) به علت پایگاه مردمی آن حضرت در مدینه. امام هادی (ع) طی نامهای گزارش او را خنثی کرد ولی متوکل پس از برکناری فرماندار، توطئه خود را با اظهار علاقه به امام(ع) مبنی بر اقامت در سامراء اعلام نمود و اظهار داشت، منتظر دیدار و ملاقات با حضرت میباشد. امام هادی(ع) به ظاهر در سامراء آزاد بود ولی در واقع، تحت نظر مأموران مخفی متوکل به سر میبرد. اذیت و آزار متوکل و مأموران او نسبت به امام هادی(ع) و شیعیان و علاقهمندانایشان، روز به روز افزوده میشد. یکی از آن موارد اجبار کردن حضرت برای حضور در مجلس بزم شراب و میگساری بود که در آن مجلس، امام نهم(ع) چنان با قدرت و هیبت به موعظه پرداخت که خلیفه و اطرافیان او سخت پشیمان و شرمنده شدند.
متوکل عباسی در سال ۲۳۶ هجری در اثر کینه و مبارزه با اعتقادات مقدس پیروان اهل بیت(ع) و برای اذیت شیعیان و جلوگیری از شورش آنان، دستور داد گنبد و حرم مطهر امام حسین(ع) در کربلا را ویران کنند ولی این رفتار او باعث خشم بیشتر شیعیان شد به طوری که مردم مخالفت خود را به گونههای مختلف اظهار کردند و متوکل(لع)، در نتیجه این بیحرمتی به غضب الهی، گرفتار و توسط فرزندش کشته شد.
خدمات و میراث فرهنگی امام هادی(ع)
الف) مبارزه با غُلات
فرقهها و گروههای منحرف فراوانی شروع به فعالیت فرهنگی کرده و مردم را فریب میدادند. یکی از آنها، غُلات بودند که با غلو کردن در باره مقامات اهل بیت(ع) موجب اذیت و آزار امام هادی(ع) و شیعیان میشدند. امام(ع) ضمن تبری جستن از آنها، روشن گریهای لازم را به شیعیان میداد. رهبران گمراه غلات عبارت بودند از: علی بن حَسَکه قمی، قاسم یقطینی، حسن بن محمد بن بابای قمی، محمدبن نصیر فِهری و فارس بن حاتم که هدف واقعی آنها بیشتر بیاهمیتی به عبادات و حدود شرعی و ضوابط اسلامی و رفتار بر طبق میل و هوسهای خود و چشم طمع داشتن به اموال مردم و توجیه نبودن نسبت به کرامات و مقامات و علوم اهل بیت(ع) بود. امام هادی(ع)، طی نامهای در پاسخ سؤالات مردم، به شیعیان اعلام کرد عقاید و افکار ابن حَسَکه باطل و او فردی منحرف و کافر میباشد.
ب) مبارزه با فتنه خلق قرآن
فرقه معتزله که از عقل گرایان افراطی بودند با طرح موضوع مخلوق بودن قرآن اعلام کردند که اعتقاد به قدیم بودن غلط میباشد و باید با آن مخالفت کرد. البته بحث مخلوق بودن قرآن در اواخر حکومت بنیامیه در جامعه اسلامی مطرح شد که در منابع تاریخ و فرق و مذاهب اسلامی موجود است. ولی در این زمان هم مجدداً مطرح گردید. حضرت امام هادی(ع) سکوت در برابر این افکار را جایز نشمرد و با اعلام این که درباره قرآن فقط معتقد به«کلام خدا بودن» باشید، خط بطلانی بر بحثهای جنجالی و بیفایده معتزله و گروههای دیگر کشید.
ج) تربیت شاگردان
مرحوم شیخ طوسی تعداد شاگردان امام هادی(ع) را ۱۸۵ نفر میداند. مهمترین آنها عبارت بودند از: فضل بن شاذان نیشابوری، حسن بن سعید اهوازی، ایوب بن نوح دراج، ابوعلی حسن بن راشد، حسن بن علی ناصر کبیر، عبدالعظیم الحسنی، عثمان بن سعید اهوازی، احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی، ابراهیم بن مهزیار، ریّان بن صلت، یعقوب بن اسحاق وعلی بن مهزیار اهوازی.
د) مباحث فقهی، تفسیری، کلامی و تربیتی
از امام هادی(ع) علی رغم همه سختیها و فشارهایی که از سوی حکومت بنی عباس متحمل میشد، سخنان و روایات ارزشمندی در موضوعات فقهی، تفسیری، اعتقادی و تربیتی به جای مانده است که مورد استفاده عموم مسلمانان و شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) در طول تاریخ اسلام و تشیع بوده، هست و خواهد بود. برای نمونه میتوان به زیارت جامعه کبیره که در کتاب شریف مفاتیح الجنان آورده شده، اشاره کرد.
نظر شما