فاطمه ایزد پناه: قدس ویژه خراسان - مرتضی سوم ابتدایی، با چشمان خاموشش می‌خواهد که مرد آتش شود و نجات بخش مردم از شعله‌های آتش و هراس باشد.

وقتی انگشت ها می بینند!

چشمانش را به من دوخته بود، اما در عمق خالی نگاهش معصومیتی خاص نهفته بود. به او چشم دوختم و خواستم شعری از کتابش برایم بخواند:
آه ایران عزیز/ سرزمین زرخیز/ تو چه زیبا هستی/ چه فریبا هستی/ از دو سو بر دریا/ راه خود باز کنی/ سر به دریا زده‌ای/ پا به دریا کردی/ توی دریاهایت/ هست نعمت بسیار... / که همه چشم طمع دوخته‌اند/ به هم نعمت‌هایش/ با دهان‌های/ حریص که اگر خواب بمانیم/ زما می‌گیرند می‌ربایند به زور...
به چشمان مرتضی خیره شدم همچون دریا آرام و زیبا بود. می‌پرسم دوست داری وقتی بزرگ شدی نماینده مجلس شوی؟ کیانوش و مهدی دانش‌آموزان کلاس ششم که تازه به جمع ما پیوستند، به آرامی می‌خندند، دلیل خنده آنان را گرچه می‌دانم، اما می‌پرسم که به من نمی‌گویند.
کیانوش می‌گوید: می‌خواهم در آینده مهندس کامپیوتر شوم. مهدی می‌خواهد وکیل شود تا حق مظلومان را بگیرد. آنها از مدرسه جدیدشان خوشحالند، اما از کلاس کوچکی که گاه و بی گاه موقع عبور به میز و دیوار برخورد می‌کنند، گلایه دارند. این مردان کوچک همگی نابینا هستند و دانش‌آموزان مدرسه پسرانه دولتی نابینایان امام علی(ع) می‌باشند. دانش آموزانی که همانند دیگر دانش‌آموزان عادی در مسابقات و جشنواره‌ها مقام می‌آورند.
به گفته شهین کاووسی، مدیر دبستان امام علی(ع) این مدرسه با پیشرفتهایی مطابق بر کیفیت‌های جدید آموزشی جهان، در کشور بی نظیر است و تأسیس آن در سال 88 رقم خورده است.
در مدرسه ابتدایی امام علی(ع) 90 دانش آموز در سه گروه نابینایان باهوش عادی، کم بینا و دو معلولیتی (نابینا و کم توان ذهنی) مشغول آموزش هستند و از چهار سال تمام به بعد دوره‌های پیش دبستانی یک و دو دوره 6 ساله ابتدایی را در آغاز می‌گذرانند. از مجموع 14 کلاس درس سه کلاس آن مجهز به دستگاه‌های الکترونیک هستند که دارای قابلیت تنظیم برای دید دور و نزدیک، تغییر رنگ زمینه و متن متناسب با اختلالات دید رنگ در کم بینایان، بزرگنمایی، قابلیت اتصال به هشت نمایشگر و استفاده همزمان هشت دانش آموز و دیگر قابلیتها ... است و سه کلاس مجهز به تخته هوشمند که تمامی این وسایل به دانش‌آموزان کم بینا کمک می‌کند تا افزون بر تربیت بینایی و اشتباه از باقیمانده بینایی دانش‌آموزان کم بینا و نیز سهولت آموزش توسط معلم بتوانند همگام با دانش‌آموزان عادی، از کتابهای علمی و کمک آموزشی و نرم افزارها بهره کافی ببرند.
کاووسی می‌گوید: با کمک خیرین به مناسب سازی فضای مدرسه و ارتقای وسایل آموزشی اقدام شد.
وی با اشاره به واحدهای دیگر این مجموعه می‌گوید: واحد فعال مشاوره ثابت پیشگیری از معلولیتها، آموزش خانواده، توانبخشی، اپتومتریست و معاینه ماهیانه چشم دانش‌آموزان و همکاری دوجانبه با بیمارستان تخصصی چشم خاتم الانبیا برای معاینه دقیق دید، قرنیه و سایر موارد به طور رایگان از جمله فعالیتهای ارایه شده توسط این آموزشگاه دولتی است و نیز در ساعات غیردرسی به معاینه دانش‌آموزان استثنایی با هر نوع معلولیتی پرداخته می‌شود.
وی ادامه می‌دهد: 40 کم بینا که در مدارس عادی به تحصیل مشغولند و گاه به دلیل کمبود امکانات و ناآشنایی معلم به شیوه‌های آموزش خاص معلولان، این دانش‌آموزان تلفیقی برای جبران ضعف درسی به این مکان مراجعه می‌کنند.
وی می‌گوید: گرچه مزیتهای این مدرسه به لحاظ استفاده از وسایل به روز آموزشی همسان دیگر کشورها می‌تواند سطح یادگیری را بالا ببرد، اما ورود دانش‌آموز به مدارس عادی از جنبه اجتماعی و همانندسازی با دانش‌آموزان عادی و ایجاد روحیه‌ای بهتر برای والدین و هنرجو و مسیر نزدیکتر به منزل می‌تواند ثمربخش باشد.
وی معتقد است: در تمام رشته‌های دانشگاهی (همانند اروپا) مهمترین مسأله گذراندن چند واحد آشنایی با معلولیتها، برخورد و آموزش به آنهاست و اگر معلمان مدارس عادی به این فن در دوره‌های کوتاه مدت ضمن خدمت آشنا شوند و حداقل تعدادی از مدارس به عنوان مدارس مرجع در سطح شهر وجود داشته باشد تا هم به لحاظ آموزش و هم استفاده از فضای فیزیکی مناسب در مدرسه (صندلی خاص معلولان و سایر موارد) بتواند به دانش‌آموزان معلول با کیفیتی بهتر به آموزش بپردازند، این کار می‌تواند هزینه سرویس را نیز به حداقل برساند.
میترا تابع، اپتومتریست مدرسه امام علی(ع) می‌گوید: گرچه امکانات به روز و عالی است و دانش‌آموزان راحت‌تر می‌توانند با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنند، اما دستگاهی به نام «پورتاب» که اندازه گوشی‌های تلفن همراه امروزی است، به دانش‌آموزان اروپایی این اجازه را می‌دهد تا با در اختیار داشتن این دستگاه به سهولت حتی در منزل به بزرگ نمایی متون درسی بپردازد و امکان وجود این دستگاه در مدرسه به طور شخصی کار را بسیار راحت‌تر می‌کند.
وی می‌افزاید: در حالی که ما یک رایانه برای چند دانش‌آموز و فقط برای استفاده در مدرسه داریم، به خاطر نرم افزار (انگلیسی) بسیاری از نرم افزارها برای ما قابل استفاده نیست.
وی با اشاره به 14 دستگاه پرگینز (تایپ بریل) برای 25 دانش آموز می‌گوید: این تعداد با نیاز دانش‌آموزان برابری نمی‌کند.
مدرسه ابتدایی و سوم راهنمایی توانخواهان صیاد شیرازی با 100 دانش آموز و تعدادی دانش آموز تلفیقی در مدارس عادی مکان دیگری بود که از نزدیک دیدن کردم.
با راهنمایی دژبان، مدیر مدرسه کلاسهای ابتدایی را که دختران و پسران هر دو گروه مشغول درس بودند، یک به یک دیدیم، گرچه شش یا هفت نفر در هر کلاس بود و کلاسهای سوم راهنمایی به تخته‌های هوشمند مجهز است، اما در این میان مشکل زمان تعطیلی مدارس و سوار شدن دانش‌آموزان به سرویس بود.
داخل حیاط مدرسه دختران با شادی و شوری مضاعف از یک مدرسه عادی دور هم حلقه زدند. لیلا در حالی که به دخترک پشت ویلچرش که او را به این سو و آن سو هدایت می‌کرد، اشاره می‌کند و می‌گوید: ظرف چاشتش خیلی سنگین است. او را به من سپرده.
از او می‌پرسم: به من می‌گی بزرگ شدی دوست داری چه کاره شوی؟ می‌گوید: دکتر؛ اما زهرا می‌خواست معلم و نقاش بشه.
مریم با ویلچرش به من نزدیک شد و با لبخندی که روی لبهایش نشسته بود، از من خواست تا عکسش را بگیرم و به من گفت: شاید در آینده پزشک بشوم.
اکنون زمان خداحافظی است، سرویسها آماده بودند. برخی بچه‌ها با واکر یا گامهای کوتاه سوار ماشین می‌شدند، اما سوار شدن برای عده‌ای یک کوهپیمایی بزرگ به شمار می‌آمد، خیلی سخت است بخواهی از روی ویلچر به روی صندلی بکشانی و آنقدر در کودکی حجب و حیا داشته باشی که نخواهی راننده سرویس به تو کمک کند و مرضیه یکی از آنهایی بود که راننده سرویس می‌گفت: او همیشه خودش با سختی سوار می‌شود.
مدیر مدرسه می‌گوید: سختی بچه‌ها اینجاست که پرستار نداریم و نمی‌توانیم آنها را براحتی سوار ماشین کنیم. گاهی خانواده‌ها به دنبال فرزندان خود می‌آیند. تا زمانی که جثه فرزندشان کوچک است، مشکلی وجود ندارد، اما وقتی وزنش برابر وزن مادر می‌شود، واقعاً سخت است او را از زمین بلند کنی تا سوار شود.
وی می‌افزاید: از جمله دیگر سختی‌های این بچه‌ها هزینه سرویس است که حالا یکی دو سالی می‌شود که نیمی از آن را باید خانواده پرداخت کند که بیشتر آنها وضعیت مالی خوبی نداشته و مسیرهای آنها تا مدرسه طولانی است، در حالی که در شهر تهران هزینه سرویس این گونه مدارس توسط شهرداری پرداخت می‌شود و برای خانواده رایگان است.
پرسش مهمی که به ذهن می‌رسد، این است که با وجودی که سال تحصیلی رو به پایان است اینگونه مدارس هنوز سرانه دانش آموزی را دریافت نکرده‌اند.
براستی نمونه‌ای مانند این مدارس در سطح شهر چه تعداد است که هزینه سرویس آن از عهده شهرداری مشهد برمی‌آید.
این انسانهای کوچک و بی آزاری که هیچ ادعایی ندارند و وقتی درباره آینده شغلی از آنها می‌پرسی، گرچه یا پای رفتن ندارند یا چشم دیدن، ترجیح می‌دهند شغلی داشته باشند که خدمت به خلق در آن نمود بیشتری داشته باشد.
شاید توان آنها فراتراز پشت میز نشستن است و در میان مردم بودن باصفاتر است از دوری از آنها.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.