از جمله روزی به ملاقات گروهی از معارضان غیرمسلح سوری رفتیم. اینها نمایندگان جریانهایی بودند که با حکومت مشکل داشتند، اما وارد فاز مسلحانه نشده بودند. از چند نفرشان علت را پرسیدم. با صداقت تمام گفتند: در آغاز چنین قصدی داشتیم. اما در ادامه فهمیدیم اینهایی که دم از حمایت مردم سوریه میزنند قصد اصلیشان نابودی وطن ماست. پی بردیم دشمن اصلی ما اینها هستند و ما اگر مشکلی با دولتمان داریم باید مثل یک خانواده در بین خود آن را حل کنیم و این نمیشود مگر آنکه ابتدا دستهای خارجی را از این مملکت کوتاه کنیم.
یکی از آنها میگفت؛ اگر قرار باشد اعتراضهای ما نتیجهاش شدت گرفتن ناامنی و دخالت بیگانگان برای برادرکشی در وطنمان باشد، آن وقت همان بیگانه میآید هم کسی را که من منتقدش بودهام میکشد و پس از آن هم مرا و خانواده مرا... پس پیش از اقدامی باید دست بیگانگان را قطع کنیم. وقتی دعوا براستی صوری بود، آن وقت از راههای مدنی معمول اعتراضاتمان را ابراز کنیم. امنیت که نباشد، آزادی و دموکراسی یک شوخی است، بنابراین فعلاً همه ما ترجیح میدهیم با جنایتکارانی بجنگیم که از دیگر نقاط جهان آمدهاند و میخواهند برای من و مردم من تعیین تکلیف کنند.
پس از جلسه، به بهروز افخمی گفتم: کاش برای برخی از روشنفکران مدعی ما بویژه در عرصه سینما که جز نق زدن کاری بلد نیستند، یک تور سوریه بگذارند تا با گوشت و پوستشان درک کنند دعوت بیگانگان به یک دعوای خانوادگی و رواج ناامنی از این راه نادرست، چه بلایی بر سر یک کشور و ملت میآورد. کاش اینها را بیاورند تا ببینند هرج و مرج و ناامنی چه بر سر یک دیار میآورد، بلکه دست کم قدر امنیت موجود در سرزمینشان را بدانند... و چه پاسخ حکیمانهای داد افخمی که: حسین جان! بر عکس آنها خیلی خوب میفهمند ناامنی چگونه در کمترین زمانی زحمات چندین نسل را به باد میدهد... اما آن جماعت اول امنیت خودش را تضمین کرده و بعد مدعی میشود. عموم آنها گذرنامههای دومشان روی طاقچه خانههایشان است. پایشان آن طرف آب محکم است. کمترین خطری تهدیدشان کند مثل برق میروند آن طرف و از آنجا همان حرفها را میزنند. کمترین اهمیتی هم نمیدهند پیامدهای رفتارهای آنان برای کشور و مردمشان چیست...
خلاصه آنکه برادر جان! آنها بهتر از هر کسی معنا و اهمیت امنیت را میفهمند، اما فقط برای خودشان! سوریه هم هنرمندان اینچنینی کم نداشت که در این آتش دمیدند و حالا خودشان هر کدام در یک کشور غربی صفا میکنند و مردم در وسط معرکه تاوان میپردازند!
۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۳
کد خبر: 204524
پیشتر برایتان گفتم که تمام هفته پیش را سوریه بودم. یکی از همسفران ما در این سفر پرماجرا، «بهروز افخمی» بود. طبق معمول این سفرها برخی ملاقاتهای خاصی هم با شخصیتها و گروههای کشور میزبان داشتیم.
نظر شما