فردا روز جهانی مسجد است. ۵۵ سال پیش در چنین روزی (۲۱ اوت مصادف با ۳۱ مردادماه) مسجدالاقصی به آتش کشیده شد. ستونهای آتش و دود تا ارتفاع صدها متری به آسمان برخاست. در قسمت جنوب شرقی حدود ۲۰۰ متر مربع از سقف مسجد کاملاً تخریب و گنبد مسجد در پنج نقطه سوخت. همچنین یکی از آثار متبرک مسجد و یک منبر مخصوص که ۸۰۰ سال قدمت داشت نیز کاملاً از بین رفت.
اما همین مسجد سوخته اکنون بعد از ۵۵ سال همچنان با قدرت ایستاده و منشأ ایستادگی، قدرت و مبارزه شجاعانه مردم فلسطین و غزه و منشأ الهام همه آزادیخواهان جهان است. البته در طول تاریخ بسیاری از مساجد در بحرانهای بزرگ چنین نقشهای مهمی را ایفا و پناهگاه و محل اجتماع مردم بودهاند.
اکنون در کشور ما حدود ۹۰ هزار مسجد به عنوان خانه خدا و خانه مردم وجود دارد و اگر بر این باور باشیم که مساجد با هدف هدایت جامعه و تربیت مردم ایجاد شدهاند اکنون که جامعه با آسیبهای اجتماعی مختلف روبهرو است از مساجد انتظار میرود نقشی سازنده و اثربخش در کاهش و التیام این آسیبهای اجتماعی داشته باشند. اما آیا مساجد کنونی جامعه ما میتوانند نقش خود را در این زمینه ایفا کنند؟ یا اینکه کارکرد و توان تأثیرگذاری اجتماعی مساجد کاهش یافته است؟ اگر عملکرد اجتماعی مساجد کاهش یافته دلیل آن چیست و برای ترمیم جایگاه قوی مساجد چه باید کرد؟
برای دریافت پاسخ به پرسشهای مطرح شده در نشست «احیای کارکردهای اجتماعی مساجد» با حجتالاسلام سید ناصرالدین نوریزاده، رئیس سابق مرکز رسیدگی به امور مساجد و فعال حوزه مسجد و داود میرزاییمقدم، پژوهشگر علوم اجتماعی به گفتوگو نشستیم که حاصل این گفتوگو را با هم میبینیم و میخوانیم.
مساجد از ابتدای تأسیس چه کارکردهایی داشتهاند و اکنون این کارکردها به چه سمتی رفته است؟
حجتالاسلام نوریزاده: مسجد یکی از مهمترین و کارآمدترین نهادهای سیاسی، اجتماعی، عبادی و تربیتی در اسلام است و به تعبیری میتوان گفت یکی از مهمترین کانونهای فرهنگی در اسلام مساجد به شمار میآیند. اهمیت مساجد به حدی زیاد است که در شروع اسلام اگر میخواستند بدانند کدام منطقه اسلامی است با تأسیس مساجد و با بودن مساجد تشخیص داده میشد که آنجا منطقهای است که مسلمانان در آن ساکن هستند.
یعنی مسجد در حیطه جغرافیایی و جغرافیای سیاسی نیز یکی از شاخصههای مهم تشخیص حاکمیت اسلامی است، پس باید نسبت به مساجد دقت و تأمل بیشتری داشته باشیم.
اما امروزه متأسفانه در حال فاصله گرفتن از کارکردهای متنوعی هستیم که مساجد در آغاز تأسیس داشتهاند. مسجد مهمترین پایگاه عبادی، سیاسی، تربیتی، تعلیمی و یکی از مهمترین کانونهای رفع آسیبهای اجتماعی در همه دوران بوده است. مسلمانان اگر میخواستند از حال هم مطلع شوند در مساجد حضور پیدا میکردند، اگر میخواستند با هم عقد اخوت ببندند، پیامبر(ص) آنها را در مسجد جمع میکرد. اگر قرار بود خبر مهمی به مسلمانان ابلاغ شود با اذان گفتن خبردار میشدند که امر مهمی پیش آمده و کار و فعالیتهایشان را رها کرده و در مسجد حاضر میشدند.
مسجد جایگاه رفع بسیاری از تخاصمات نیز بود. امیرالمومنین(ع) جایگاهی در مسجد کوفه به نام دکهالقضا ایجاد کرده بودند و قضاوتهایشان را در مسجد انجام میدادند.
به هر حال مسجد کارکردهای متنوع و بزرگی دارد که این مکان را به مهمترین پایگاه و نهاد اجتماعی، سیاسی، عبادی و تربیتی تبدیل کرده است که هر چه با این کارکردهای آشناتر شویم بهتر میتوانیم از این نهاد بهره ببریم.
البته منظور از مسجد فقط فضای ظاهری مسجد نیست. کارکرد به عوامل مسجد، امام مسجد، هیئت امنای مسجد، نمازگزاران مسجد که قابلیتهای زیادی دارند و باید از توانمندی آنها استفاده کرد و تمام دستاندرکاران این مکان مقدس وابستگی دارد و میتواند در جامعه تأثیرگذار باشد.
تأثیر اجتماعی مسجد از ابتدای شکلگیری آن چگونه بوده و در طول تاریخ دچار چه تحولاتی شده است؟
میرزایی مقدم: مسجد از آغاز شکلگیری دین مبین اسلام و مبارزاتی که پیامبر اسلام(ص) داشتند به عنوان رکن رکین و خانه خالق و مخلوق بنا شد و ارتباط وثیقی بین خالق و مخلوق در مسجد تعریف شده بود که این مسئله منشأ برکات بسیار زیاد و نعماتی برای انسانها بود و همچنان هست. همچنین در زمینههای مختلف نسبت به پرورش انسانها در مسجد به عنوان یک نماد توجه میشده است. بحث نماد و نمادشناسی یکی از قدیمیترین مباحثی است که بشر پیگیری میکرده و اگر بررسی کنیم در تمام قرون، هر آئین، مذهب و مسلکی برای خود نمادی تعیین میکرده است. مسئله نماد به حدی قوی است که در پژوهشها و رشتههایی که در خصوص مسائل اجتماعی وجود دارد یک رشته به عنوان نشانهشناسی وجود دارد.
همین امر در مورد مسجد بسیار ساری و جاری است. مسجد نماد فرهنگ اسلامی و نماد معماری کشورهای مسلمان است و بهترین، زیباترین و عالیترین هنرها در مساجد به کار گرفته میشد و همچنان این موضوع ادامه دارد.
البته مسجد در طول تاریخ فراز و فرود داشته است. انسانها در زمانهای مختلف ارزشهایشان تغییر کرده و تغییرات فرهنگی و تبادلات فرهنگی رخ داده است که در این بین شاهد اتفاقی برای این رکن رکین نیز بودیم. اگر بخواهیم به یکی از محوریترین ویژگیهای مسجد به لحاظ اجتماعی اشاره کنیم، رکن خدایی بودن، مردمی بودن، نظام بخشی به امور مردم و منزه و دور بودن از شائبهها، ریا و گروهگرایی بوده است.
اگر بخواهیم یک سطح بالاتر بیاییم باید بگوییم مسجد نماد همگرایی، همافزایی و تعامل در زندگی بشر است و امروز هم شاهد هستیم که مهمترین اتفاقها(البته این مسئله به هنر گردانندگان مساجد باز میگردد) هنوز در مسجد اتفاق میافتد، ولی در بین رقبای جدی که امروزه مساجد پیدا کردهاند، وضعیت زندگی و فرهنگ انسانهای امروزی که درگیر زندگی مدرن شدهاند، زندگی که بیشتر آنها را به سمت ارزشهای مادی هدایت کرده و متأسفانه فلسفه پول بر فرهنگ زندگی مردم حاکمیت یافته، مساجد باید بسیار دقیقتر، جدیتر و کارآمدتر فعال شوند.
بزرگترین مسئلهای که امروز مسجد پیدا کرده، رقیبهای سرسختی است که شاید خود ما به دلیل تنوع و تکثر فرهنگی برای مساجد ایجاد کردهایم؛ این رقبا اعم از حسینیه، زینبیه، مهدیه، خانه قرآن و ... هستند که هر کدام کارکردهای خود را دارند، مقدس هستند و یک نظام نامه دارند اما شاید به دلیل اینکه تعریف کارکردی مناسبی از آنها نشده، پیوند اصلی این مراکز با مسجد تعریف و حفظ نشده و امروزه میبینیم این تغییرات حتی برای خانواده به عنوان رکن رکین جامعه اتفاق افتاده و این رقابت گاهی یک رقابت ناساام نیز شده است و حتی گاهی ارکان مساجد به خوبی عمل نکردند و اختلافاتی بوده که موجب شده مسجد از کارکردهای اصلی خود که میتوانست بسیار تأثیرگذارتر باشد فاصله بگیرد.
چرا امروزه گفته میشود که بر کار مساجد نقد وارد است؟
میرزاییمقدم: وقتی پیامهای مقام معظم رهبری را پیگیری میکنیم و ارشادات ایشان را میخوانیم، درمییابیم که ایشان از مسجد تراز انقلاب اسلامی سخن میگویند پس یعنی مساجد ما تراز نیستند و نیاز به بازخوانی دارند. میتوانیم بگوییم این نقد بزرگ به مسجد وجود دارد که از کارکردهای اصلی خود فاصله گرفته و متأسفانه به محل برگزاری نماز جماعت آن هم محدود به نماز مغرب و عشاء با تعداد مشخص و سن مشخص مخاطب تبدیل شده است و این شرایط، شرایطی نیست که باید باشد و ارتباطی که برای مسجد تعریف میشد و نقش تربیتی که برای مسجد تعریف شده با این کارکردی که امروز از مسجد مشاهده میشود قابل تعریف نیست.
آیا فقط در ایران است که نگران تغییر کارکرد اجتماعی مساجد هستیم یا در سایر کشورهای اسلامی نیز چنین مباحثی مطرح است؟
حجتالاسلام نوریزاده: توجه به معنویت و اخلاق جزو دغدغههای تمامی کشورهایی است که به دنبال دین و مسائل اخلاقی هستند. در تمام ادیان هم این بوده و هست. کلیساها هم اکنون نگران کاهش مخاطب و جمعیت خود هستند. این مسئله جزو دغدغههای خاطر حکومتهایی است که دین و اخلاق در آنها تأثیرات ویژه و خاص دارد. برای رسیدن به خودسازی و به تعبیر مقام معظم رهبری جامعهپردازی و تمدن اسلامی نیازمند به تعامل با نهادهای دینی و نهادهایی مثل مسجد هستیم به خصوص در کشورهای اسلامی. کشورهای غیر اسلامی هم بر تأثیر اخلاق و معنویت واقف هستند و اگرچه در یک دورهای به خصوص رنسانس از مباحث دینی فاصله گرفته و بحث جدایی دین و سیاست را مطرح کردند اما هرچه گذشت فهمیدند که نقش و کارکرد دین در اداره جامعه بیبدیل و غیرقابل انکار است.
رشد معنویت در جوامعی که مسلمان نیز نیستند، توجه به کلیسا، توجه به دین و اخلاق در غالب کشورهای دنیا مطرح است و جزو دغدغههای خاطر آنهاست ولی ورود در بحث مدرنیته و عصر تکنولوژی ممکن است شکافی را بین نسل موجود و حضور در مکانهای دینی که رابطه انسان با خدا را تداعی میکند، بیندازد و در این حوزه ضعف ایجاد کند اما نهادهای دینی مثل مسجد در تلاش هستند مردم را به اهمیت دین و اخلاق واقف کنند.
البته بررسی آماری انجام ندادهام تا ببینم در آیا در کشورهای مختلف، در این حوزه ضعفهایی وجود دارد یا خیر و باید در برنامه مفصلتری با جامعه آماری وسیعتر این مسئله بررسی شود اما در کشور خودمان با وجود بیش از ۹۰ هزار مسجد که هر کدام پایگاه مهم عبادی، سیاسی، تربیتی، اجتماعی، فرهنگی و ... هستند باید شاهد تحول عظیمی در حوزه اخلاق و معنویت باشیم. اخلاق و معنویتی که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم میفرمایند: «معنویت به معنای برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل اخلاص، ایثار، توکل، ایمان در خود و جامعه است و اخلاق به معنای رعایت فضیلتهایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و دیگر خلقیات نیکو است.
معنویت و اخلاق جهت دهنده همه حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است. وجود آنها محیط زندگی را حتی با کمبودهای مادی بهشت میسازد و نبود آن حتی با برخورداری مادی، جهنم میآفریند. هرچه شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه بیشتر رشد کند، برکات بیشتری به بار میآورد ولی این بیگمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت».
در توسعه اخلاق و معنویت هم باید تلاش مردمی داشته باشیم و هم حاکمیت در این زمینه نقشآفرین باشد. امروزه بیش از ۲۰ نهاد در مساجد ورود پیدا کردهاند، اعم از کانونهای فرهنگی هنری، بسیج، اوقاف، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات و ... که هر کدام میخواهند نقشی را در مسجد ایفا کنند و عجیب اینجاست که هیچکدام متکفل امور مساجد نیستند. امور مساجدی نیز که شکل گرفته فقط جنبه سوری و ظاهری دارد و برای تعیین امام و رفع گرفتاریهایی که در مسجد ایجاد میشود است، اما در زمینه مسئولیتپذیری نهادها با خلأ جدی مواجه هستیم. یعنی تا به امروز کسی زیر باز مسئولیت مساجد به معنای اتم و اکمل نرفته است. در برخی از کشورها میبینیم بودجههای عظیمی را برای اداره مساجد و اداره ظاهری مساجد هزینه میکنند اما در کشور ما امروزه نهادی نیست که متکفل امور صفر تا ۱۰۰ مساجد مثل رسیدگی به امور خادم، روحانیت، مشکلات مردمی که در مساجد حضور پیدا میکنند، موقوفات، هیئت امنا و ... باشد.
این خلأ جدی است. مقام معظم رهبری میفرمایند: «اخلاق و معنویت که البته با دستور و فرمان به دست نمیآید پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند. اما اولاً خود باید منش و رفتار معنوی داشته باشند، ثانیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی در این باره میدان دهند و کمک برسانند. با کانونهای ضد معنویت و اخلاق به شیوه معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند جهنمیها مردم را با زور و تزویر جهنمی کنند. ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضد معنویت و ضد اخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان، نوجوانان و حتی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را با چشم خود میبینیم». ایشان همچنین میفرمایند: «دستگاههای مسئول حکومتی در این باره وظایف سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد و این البته به معنای رفع مسئولیت از اشخاص و نهادهای غیر حکومتی نیست. در دوره پیش رو باید در این باره برنامهریزی کوتاه مدت و میان مدت جامعی تنظیم و اجرا شود».
مقام معظم رهبری طلب کردهاند که ما در این حوزه برنامهریزی کنیم. یعنی نهادهایی که حاکم هستند و حتی نهادهایی که در این حوزه مسئول هم نیستند برنامهریزی کنند و از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد و ثمنها استفاده کنیم و پای همه مردم را به نحوی به این کانون فرهنگی(مسجد) باز کنیم.
وقتی در امور مساجد مسئولیت داشتم بحثهای تحولی را مطرح میکردیم اما گاهی میدیدیم که با مقاومت روبهرو هستیم گویی که نمیخواهند به حالت موجود دست زده شود و این خیلی عجیب است. صراحتاً به یکی از این عزیزان عرض کردم که ما آمدهایم تحولی ایجاد کنیم اما صراحتاً مطرح کردند که ما تحول نمیخواهیم؛ و این بسیار بد است.
امروز نیازمند تحول در امر اداره مساجد هستیم و باید با برنامه پیش برویم و کار کنیم. مسجد فقط چهاردیواری که ساخته شده نیست، بلکه مسجد یک محله است. باید اطلاعات محله را در مسجد داشته باشیم و بدانیم چه تعداد کاسب در محله حضور دارد و به بهانههای مختلف مثل تشویق کاسبهای نمونه پای کسبه را به مساجد باز کنیم. باید بدانیم چه قدر کارمند، مهندس، دکتر، دانشآموز، دانشجو و ... داریم. اگر آمار اینها را داشته باشیم هنگام ازدواجشان میتوانیم پایشان را به مساجد باز کنیم و هدیهای به آنها بدهیم. اولاددار شدن آنها را بهانه کنیم برای تبریک گفتن به پدرها و مادرها که خداوند تربیت یکی از بندگان صالح خود را به این والدین مرحمت فرموده است و پایشان را به مسجد باز کنیم.
البته سازمان تبلیغات به برخی از نهادها طرح امام محله را ارائه کرده است. همه میدانند امام مسجد، امام محله است و فقط امام مسجد نیست؛ یعنی باید اینگونه باشد. مسجد باید مسجد محله باشد و کارنامه و شناسنامه محله را داشته باشد و به بهانههای مختلف مردم را جذب کند، امام با مردم احوالپرسی کند و ارتباط قوی داشته باشد؛ البته این مهم میطلبد که امام جماعت تمام وقت در مسجد حضور داشته باشد و امام جماعتی که در جای دیگری مشغول است و فقط فرصت اقامه نماز را در مسجد دارد و سریع میرود و نمیتواند بنشیند با مردم حرف بزند و پرسشهای مردم را پاسخ داده و دردهای مردم را دوا کند، یک ضعف جدی است.
امروزه شاید به اندازه تمام مساجد کشور، امام جماعت هم نداشته باشیم. مسجد تراز امام جماعت تراز میطلبد، مسجد تراز هیئت امنای تراز، بسیج تراز و ارکان تراز میطلبد که اگر داشته باشیم اتفاقهای خوبی در مسجد رخ میدهد کما اینکه در برخی از مساجد شاهد عملکرد خوب هستیم و امام جماعتهای پای کار، باانگیزه و انقلابی مساجد را پررونق کردهاند و کودکان زیادی در مساجد آنها حضور دارند.
اگر میخواهیم ببینیم مسجدی موفق است یا خیر باید ببینیم تعداد نوجوانان و جوانان حاضر در آن مسجد زیاد است یا خیر. اگر زیاد نبود معلوم است که مسجد توفیقی در امور تربیتی نداشته است.
تأثیرات اجتماعی مسجد تراز اسلامی بر جامعه چیست؟
میرزاییمقدم: اگر بخواهیم از عملکرد مسجد یک پاتولوژی داشته باشیم و به این برسیم که وقتی مسجد تراز شد، چه کار میتواند بکند میتوانیم به اسناد این حوزه نگاهی بیندازیم. وقتی به اسناد نگاه میکردم هفت دلیل ساختاری برای مسجد تراز پیدا کردم که شاید ما را از قلب آسیبشناسی به وضعیت مطلوب رهنمون کند.
اولین و محکمترین دلیل، آسیب رقبای زیادی است که برای مساجد به وجود آمده است. مثل حسینیه، زینبیه، فاطمیه، مهدیه، تکیه، عزاخانههای موقت، حتی مسجد جامع، روضهخوانیها در منازل، فرهنگسراها و از اینها فراتر حتی رسانههای جمعی. از سوی دیگر میخواهیم برای مسجد کارکردهای جدیدتر تعریف کنیم و مسجد مجازی راهاندازی کردهایم.
این مراکز متعدد اگر با هم پیوند داشته باشند به خوبی میتوانند از هم حمایت کنند ولی به نظر میرسد که مؤدیان اینها و کسانی که اینها را تأسیس کردهاند نتوانستهاند با هم به همگرایی برسند. بخش دیگر به تغییرات فرهنگی جامعه بازمیگردد. شاید در طول زمان برخی از ما اعتقاداتمان ضعیفتر شده باشد، شاید ارتباطاتمان از مبانی قبلی فاصله گرفته باشد و از سوی دیگر جاذبههای خارج از مسجد رشد بیشتری کرده باشد. امروز دنیا، دنیای رقابت است و باید واقعیات را دید؛ باید میتوانستیم کاری کنیم که به موازات افزایش مشغلههای شهری و زندگی مردم و ورود ما به عصر تجدد برای مسجد هم در ورود به این دنیای جدید کارکردهای جدید تعریف و مساجد را برای ورود به چنین مسیری آماده میشدند.
اگر اطراف خودمان حصار بکشیم و بگوییم ما همین هستیم و یک دایره مقدس هم داریم که اگر کسی ما را قبول ندارد وارد نشود، وضع همین میشود. ممتأسفانه میبینیم که آمد و رفت نوجوانها به مساجد کمتر است. البته مساجد موفقی داریم که نوجوانان در آنجا حضور دارند. ما انسانها دایره روابطمان را بر مبنای رفع نیاز تعریف میکنیم و اگر جایی نیاز ما را رفع کند، اگر آنجا تبلیغ هم نشود برای رفع نیاز به آنجا مراجعه میکنیم ولی به نظر میرسد مساجد از این موهبت دور شدهاند و برنامههایی که برای همه سلایق و علایق پاسخگو باشد را نتوانستهاند ارائه کنند. نباید این تصور را داشته باشیم که مسجد جایی است که یک فرهنگ خاص دارد و افراد خاص میتوانند به آن رفت و آمد کنند.
به خاطر دارم که وقتی نوجوان بودم مدلهای مویی مد میشد، با همکلاسیها که به مسجد میرفتیم بچههایی که مدل موی متفاوتی داشتند مورد تذکر امام جماعت و مسئولان مسجد قرار میگرفتند. اگر این تذکرها بهتر داده میشد آن افراد از این مسیر جدا نمیشدند و راهشان را متفاوت نمیکردند.
تصور میکنیم افرادی که هم رأی و هم دین ما هستند باید دور ما جمع شوند، در حالی که اکنون اگر به مساجد موفق نگاه کنیم، درمییابیم که به همه نیازهای بشر فکر و برای رفع آن نیازها برنامه ارائه کردهاند. مساجد موفق در مالزی، عربستان و اروپا مساجدی هستند که از مخاطبان خود رفع نیاز میکنند.
متأسفانه برخی از دافعهها در مسجد و در داخل خود مسجد است. نباید این را نگوییم و ابا داشته باشیم؛ متأسفانه بین امام جماعت، هیئت امنا و پایگاه بسیج همگرایی نمیبینیم. مسجدی موفق است که بین این موارد همگرایی داشته باشد. در مساجد موفق این سه رکن با هم هماهنگ هستند و با وسعت نظری که دارند توانستهاند مخاطبان بیشتری را جذب کنند.
گفتوگو از زهرا ایرجی
نظر شما