تحولات لبنان و فلسطین

نوام چامسکی را اگر آن‌طور که مثلاً ویکی‌پدیا می‌گوید، زبان‌شناس، دانشمند علوم‌شناختی، فیلسوف و منتقد آمریکایی بدانیم، ناچار و براساس نوشته‌ها، مصاحبه‌ها و نقدهایی که دارد او را منتقدترین نظریه‌پرداز به دولت آمریکا و سیاست‌هایش تلقی کنیم.

این چامسکی یا آن چامسکی؟ / درباره نظریه‌پرداز معروف آمریکایی کدام نظر را باور کنیم

نوام چامسکی را اگر آن‌طور که مثلاً ویکی‌پدیا می‌گوید، زبان‌شناس، دانشمند علوم‌شناختی، فیلسوف و منتقد آمریکایی بدانیم، ناچار و براساس نوشته‌ها، مصاحبه‌ها و نقدهایی که همه جا از او به چشم می‌خورد باید او را منتقدترین نظریه‌پرداز به دولت آمریکا و سیاست‌هایش تلقی کنیم.
«کریس نایت» مردم‌شناس انگلیسی اما درباره چامسکی نظر متفاوت و جالبی دارد. او چندی پیش در مقاله‌ای مفصل با تیتر «دوچامسکی»! این پرسش را مطرح می‌کند که آیا چامسکی به عنوان یک کارمند پنتاگون، واقعاً می‌تواند منتقد آن هم باشد؟

آنچه دیده و شنیده‌ایم
چهار سال و اندی پیش «نوام چامسکی» در یک گفت‌وگوی مفصل با «یورونیوز» حرف‌های جالبی درباره تروریسم، احتمال وقوع جنگ هسته‌ای، ایران، اسرائیل، آمریکا و در کل اردوگاه غرب و نحوه برخوردش با ایران زد. نگاهی مختصر به این حرف‌ها خالی از لطف نیست: «من مدافع مذاکراه با ایران هستم اما این اقدامات (توافق برای برجام) کافی نیست. دو کشور هستند که به‌طور مدام موجب وحشی‌گری در خاورمیانه‌اند. آن‌ها دست به تجاوز، خشونت، اقدامات تروریستی و اعمال غیرقانونی می‌زنند. هر دو آن‌ها مقدار زیادی تسلیحات اتمی دارند و سلاح‌های هسته‌ای آن‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. ایالات متحده آمریکا و اسرائیل که دو کشور هسته‌ای مهم در جهان هستند. طبق تحقیقات آژانس‌های نظرسنجی آمریکا، مردم بیشتر کشورها، ایالات متحده را به عنوان بزرگ‌ترین خطر برای صلح جهان در نظر گرفته‌اند. جالب است که رسانه‌های آمریکا حاضر به انتشار این نظرسنجی‌ها نیستند... اگر می‌پرسید چرا نتانیاهو مخالف برجام و توافق با ایران است، من می‌گویم... هزینه‌های نظامی ایران حتی در مقایسه با استانداردهای منطقه بسیار پایین است، چه برسد که این هزینه‌ها را با ایالات متحده آمریکا مقایسه کنیم. دکترین استراتژیک ایران دفاعی است و طوری طراحی شده که حملات درازمدت را دفع کند و اینجاست که دیپلماسی آغاز می‌شود. ایالات متحده و اسرائیل، دو دولت سرکش، نمی‌خواهند یک عامل بازدارنده را تحمل کنند. هیچ تحلیلگر استراتژیکی که مغزش کار کند، فکر نمی‌کند ایران هرگز بخواهد از سلاح هسته‌ای استفاده کند... از من می‌پرسند آیا آمریکا دست به توافقی (برجام) خواهد زد که در وهله اول برای اسرائیل خطرناک باشد؟  من می‌گویم ایالات متحده به‌طور دائم دست به اقداماتی می‌زند که شدیداً برای اسرائیل خطرناک است و آن اقدامات، حمایت از سیاست‌های اسرائیل است. در ۴۰سال گذشته بزرگ‌ترین تهدید برای اسرائیل، سیاست‌های خودش بوده است... اسرائیل امروزی به‌خاطر سیاست‌هایش یکی از نامحبوب‌ترین و مخوف‌ترین کشورها در جهان است... ایالات متحده با حمایت از این سیاست‌ها، به تهدیداتی که اسرائیل با آن‌ها مواجه است، می‌افزاید...».
چامسکی در پایان صحبت‌هایش آمریکا را حامی تروریسم و بلکه بزرگ‌ترین دولت تروریستی جهان می‌داند و اروپا را به دنباله‌روی محض از آمریکا و حتی به پیشخدمت آمریکایی‌ها تشبیه می‌کند.

صهیونیست ضداسرائیلی!
 نوام چامسکی در سال ۱۹۲۸ و همزمان با آغاز بحران مالی آمریکا در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. پدر و مادرش از یهودیان مهاجر روسی بودند که توسط نازی‌ها از بلاروس اخراج شدند. می‌گویند چامسکی فعالیت و نظریه‌پردازی در سیاست را از ۱۰ سالگی و با انتشار یک روزنامه دانش‌آموزی با محوریت فاشیسم و جنگ داخلی اسپانیا آغاز کرد. حالا چقدر پدرش که استاد زبان عبری در دانشگاه بود، به این کودک ده‌ساله در نظریه‌پردازی‌هایش کمک می‌کرد را خدا می‌داند. همزمان با جنگ جهانی دوم، وارد دانشگاه پنسیلوانیا شد و در فعالیت‌های دانشگاهی به بررسی تأثیر زبان‌شناسی بر جامعه پرداخت. سال ۱۹۴۹ با «کارول شاتز» ازدواج کرد و در فاصله زمانی پایان دوره ارشد و آغاز دوره دکترا، با همسرش در یک دهکده اشتراکی– موسوم به کیبوتص- در فلسطین اشغالی زندگی کرد. چامسکی در دهه ۱۹۴۰ میلادی به گروه‌های فعال صهیونیستی پیوست. گروه‌هایی که البته امروز ضد صهیونیستی به حساب می‌آیند، چرا که از ابتدا با وجود اعتقاد به بنیان‌های اعتقادی یهودیت و سرزمین موعود، مخالف تشکیل دولت یهودی بودند و گرایشی سوسیالیستی داشتند. گروهی که چامسکی در آن نقش یک رهبر را ایفا می‌کرد به تشکیل دولت سوسیالیست فلسطین با همکاری اعراب و یهودیان و زندگی در کنار یکدیگر معتقد بودند. چامسکی در حال حاضر هم یک ضداسرائیلی دوآتشه به نظر می‌رسد و این در حالی است که صهیونیست‌ها هرگز با او مخالفت نکرده و برایش دردسری فراهم نکرده‌اند!
شاید همین مسئله «کریس نایت» مردم‌شناس انگلیسی را بر آن داشت تا در نقد «نوام چامسکی» بنویسد: «نوام چامسکی در دهه ۱۹۶۰ به شهرت رسید و حتی امروز نیز در قرن بیست‌ویکم، هنوز یکی از بزرگ‌ترین روشنفکرانِ همه دوران‌ها تلقی می‌شود. او از یک سو تحلیلگر سیاسی برجسته و از سوی دیگر، زبان‎شناسی نظری است و این بی‌نظیر است.  اما آنچه ابهام دارد این است که چطور این دو ضلع از کارهای این متفکر بزرگ به هم مربوط می‌شوند؟».

اگر چامسکی...
کریس نایت  می‌گوید: «قبیله زبان‌شناسی چامسکی که من خیلی زود آن را کشف کردم، جماعتی از متخصصان کامپیوتر در سال‌های اولیه جنگ سرد بود که استخدام شده بودند تا دستگاه‌های الکترونیکِ فرماندهی و کنترل جنگ هسته‌ای و سایر عملیات‌های نظامی را بهبود بدهند. کتاب سال ۲۰۱۶ من به نام «رمزگشایی چامسکی» تلاشی برای توضیح پیچیدگی‌های فزاینده زبان‌شناسی چامسکی در همین محیط فرهنگی و تاریخی خاص است.  من در کتابم فرض کرده بودم نظریه‌های زبانی چامسکی باید تحت‌تأثیر این واقعیت باشد که او آن‌ها را زمانی در سر پرورانده که برای ارتش ایالات متحده کار می‌کرده است! همان نهادی که او آشکارا نسبت به آن اعلام نفرت می‌کرد. این مسئله لاینحل چامسکی بود. به یک معنا، او باید اطمینان حاصل می‌کرد که اولاً تحقیقاتی که در رأس آن قرار داشت و برای ارتش ایالات متحده انجام می‌شد وجدانش را آزار ندهد و ثانیاً بتواند ارتش ایالات متحده را نقد کند، بدون اینکه نقدش موجب شود ارتش بودجه تحقیقات او را قطع کند! راه‌حل او آن بود مطمئن شود این دو نوام چامسکی -یکی کارمند ارتش ایالات متحده و دیگری علیه آن- هیچ نقطه مشترکی با هم  ندارند!
ستوان «جی کایزر» ازجمله زبان‌شناسانی بود که چامسکی او را در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست (ام‌آی‌تی) استخدام کرد. کایزر در مقالات سال‌های ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۵ خود به مسائل مختلفی می‌پردازد که در آن زمان زبان‌های مصنوعیِ مورد استفاده در دستگاه‌های فرماندهی و کنترل نظامی با آن‌ها مواجه بودند. توصیه او این است که به جای این زبان‌ها از یک «زبان کنترل انگلیسی» بر مبنای اندیشه‌های چامسکی استفاده شود که به فرماندهان اجازه دهد هنگام برقراری ارتباط با دستگاه‌های تسلیحاتی، موشک‌ها و بمب‌افکن‌های ب۵۸  از انگلیسی عادی استفاده کنند... بسیاری از حامیان کنشگری‌های چامسکی وقتی متوجه شدند قهرمان آن‌ها نه‌تنها با جان دویچ، رئیس سابق سی‌آی‌ای، بلکه با آزارگر جنسی، جفری اپستاین نیز روابط دوستانه‌ای داشته، شوکه شدند. اما اگر چامسکی روابطش را در این مدت طولانی با انواع آدم‌های مشکوک ادامه نمی‌داد، ممکن نبود بتواند جایگاهش را در «ام‌آی‌تی » حفظ کند... من معتقدم اگر چامسکی آن‌قدر اصول‌گرا و خالص بود که از کار در ام‌آی‌تی امتناع می‌کرد، آن‌وقت شاید هرگز نمی‌توانست روی آن سکویی قرار بگیرد که از بالای آن به بسیاری از ما برای مخالفت با نظامی‌گری و تهدیدِ حتی بزرگ‌ترِ تغییرات اقلیمی الهام ببخشد!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.