تحولات منطقه

انصاریان گفت: نمازگزارانی هستند که نماز را قرائت می‌کنند اما هیچ رابطه‌ای با نماز برقرار نمی‌کنند، رابطه‌ای با معانی و مفاهیم آن برقرار نمی‌کنند و خورشید نماز را از افق وجودشان طلوع نمی‌دهند.

ماجرای آوای قرآنی که «شیخ مرتضی طالقانی» را متحول کرد
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان استاد حوزه علمیه به مناسبت دهه دوم ماه صفر به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: در زیارت وارث چنین می‌خوانیم یا اباعبدالله (ع) شما اقامه کننده نماز بودید. نمازگزارانی هستند که نماز را قرائت می‌کنند اما هیچ رابطه‌ای با نماز برقرار نمی‌کنند. رابطه‌ای با معانی و مفاهیم آن بر قرار نمی‌کنند و خورشید نماز را از افق وجودشان طلوع نمی‌دهند.

وی افزود: اینگونه نمازگزاران که تنها نماز را قرائت می‌کنند و از ظهور آثار نماز در وجودشان محروم هستند مورد نفرین پروردگار هستند. هر نمازی نماز نیست. برخی نمازها بازیگری و خدعه با خود است. خداوند آتش دوزخ را برای این نمازگزاران قرار داده است. چنین افرادی به هیچ عنوان وارد عرصه نماز نمی‌شوند و با نماز بیگانه هستند. هدف آنان از قرائت نماز این است که خود را به مردم نشان دهند و بگویند ما خوب هستیم.

انصاریان با بیان اینکه نماز به همراه با ریا سبب از بین رفتن ثواب نماز می‌شود گفت: افرادی که با ریا نماز می‌خوانند از خدمت به مردم نیز دریغ می‌کنند. نماز امام حسین (ع) دارای همه شرایط ظاهری و باطنی بود و وجود ایشان مملو از نماز و خدمت به مردم بود. بنابراین وجود آدمی باید وارد نماز شود تا از آن سود ببرد. انسان اگر با قلب، عقل، بدن و نفس خویش رو به قبله بایستد باید بداند که این قبله نشانه‌ای است تا راه گم نشود.

این استاد حوزه علمیه ادامه داد: پیامبر می‌فرمایند قلب نیز همانند سر دو چشم دارد که اگر انسان چشم دل را باز کند می‌تواند حقایق الهیه را ببیند؛ بیشتر عمر انسان‌ها به مشغله‌های مادی و دنیایی سپری می‌شود و این مشغله‌ها اجازه نمی‌دهند که چشم دل آدمی باز شود. انسان باید ارزیابی کند در طول عمر خویش وقتی به نماز ایستاده است چقدر قلب او در نماز نیز حضور داشته است. پیامبر اکرم (ص) به قدری مهربان بوده که عاشقانه به مردم خدمت می‌کرد و ایشان می‌فرماید بسیاری از سخنان بیهوده و اضافه است و اگر دل‌های شما چراگاه حیوانات مختلف از جمله حسد، کبر، ریا و… نباشد و اهل زیاده گویی و سخن بیهوده نباشید آنچه که من از پشت پرده می‌دیدم و می‌شنیدم شما هم می‌بینید و می‌شنوید.

وی با بیان اینکه انسان باید مؤمن به خدا باشد عنوان کرد: انسانی که قلبا به خدا ایمان دارد مؤمن به خدا می‌شود. وقتی وجود انسان در برابر نور قرار می‌گیرد از اولیای الهی می‌شود. برای مثال شیخ مرتضی طالقانی در خطه کوهستانی طالقان که بین کرج، قزوین و گیلان واقع شده در روستای «دیزان» دیده به جهان گشود. باورهای دینی و شیفتگی به دانش و دانشمندان در ژرفای وجودش ریشه داشت. در مورد انگیزه خود برای تحصیل علم می‌گوید: «من برهه‌ای از عمر خودم را در دیزان چوپانی می‌کردم، روزی که در دشت به دنبال گوسفندان بودم، آوای تلاوت قرآن به گوشم رسید. شنیدن این آیات، در جان من تأثیر ژرفی گذاشت و مرا تحت تأثیر قرار داد. آنگاه با خودم زمزمه کردم پروردگارا! نامه خویش بر من فرو فرستادی؛ کتابی که راهنمای سعادت انسانهاست، آیا تا آخر عمر آن را درنیابم!؟ بدین سبب بود که تصمیم گرفتم برای فهم دانش دین، از روستا هجرت کنم.

انصاریان ادامه داد: مرتضی طالقانی با این انگیزه مقدس، از زادگاهش طالقان، هجرت کرد تا از محضر بزرگان بهره مند شوند. ایشان به اصفهان هجرت کرد. حوزه علمیه اصفهان در آن عصر از رونق بسزایی برخوردار بوده است و برجستگان، فلاسفه و عارفان در این شهر تدریس داشتند. او که عمیقاً تشنه فراگیری بیشتر بود، نزد آنان حاضر، و از سرچشمه دانش آنان بهره‌ها برد. وی در فقه از محضر آیات ابوالمعالی کلباسی، سید محمدباقر درچه ای اصفهانی و شیخ عبدالحسین محلاتی و حکمت و عرفان شیعی را از جهانگیرخان قشقایی و عارف سالک، ملأ محمد کاشی فراگرفت.

این استاد حوزه علمیه اضافه کرد: این دانشمند نستوه، که مایه‌های علمی فراوانی از فقه، عرفان، حکمت و اصول در جان خویش ذخیره داشت، در حالی که ۳۳ بهار از عمرش می‌گذشت، به سوی حوزه نجف که در سده چهارده هجری قمری سرآمد حوزه‌های جهان تشیع بود رهسپار شد. او که هنوز ازدواج نکرده بود، در آغاز، در مدرسه خلیلی، حجره‌ای گرفت و در آن مدرسه به تحصیل پرداخت. بعد از تأسیس مدرسه سید محمدکاظم یزدی، به آن مدرسه رفت و تا آخر عمر در کمال زهد و تقوا، در این مدرسه زندگی کرد. او با اینکه از عالمان بزرگ بشمار می‌آمد، لحظه‌ای از یادگیری و رسیدن به مقام منیع تخصص و اجتهاد کوتاهی نکرد؛ بدین خاطر، در محضر درس استادان برجسته نجف زانوی یادگیری و آموختن مراتب عالیه، بر زمین نهاد. شیخ مرتضی طالقانی با تلاش بسیار، همراه با استعداد ذاتی و داشتن تقدس و تقوا در جایگاه بلندی از دانش‌های حوزوی قرار گرفت و در پی آن، گروه زیادی از شیفتگان علم، از طلاب و فضلای نجف، به گرد شمع وجودش حلقه زدند. حوزه تدریس او چنان مهم و مشهور بود که درباره اش نوشته‌اند «بسیاری از مراجع و دانشمندان اخیر، از سرچشمه دانش او بهره برده‌اند. و از پرورش یافتگان درس اخلاق و عرفان و حکمت او هستند».

منبع: خبرگزاری مهر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.